ایستگاه رای گیری
polling station
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• place where voting takes place
a polling station is a place where people go to vote at an election. it is often a school or other public building.
a polling station is a place where people go to vote at an election. it is often a school or other public building.
جملات نمونه
1. You can cast your vote at the local polling station.
[ترجمه علی موسوی] شما میتونید رای خودتون رو در محل های رای گیری محلی بریزید ( بیاندازید ) . Cast معنی انداختن یا ریختن میده اینجا
[ترجمه ترگمان]شما می توانید رای گیری خود را در محل رای گیری محلی اجرا کنید[ترجمه گوگل]شما می توانید رای خود را در ایستگاه رای گیری محلی پخش کنید
2. Anecdotal evidence suggests there were irregularities at the polling station on the day of the election.
[ترجمه ترگمان]شواهد حاکی از آن است که بی نظمی هایی در محل رای گیری در روز انتخابات وجود دارد
[ترجمه گوگل]شواهد بی نظیر نشان می دهد که در روز انتخابات، در مراکز رای گیری، بی نظمی وجود دارد
[ترجمه گوگل]شواهد بی نظیر نشان می دهد که در روز انتخابات، در مراکز رای گیری، بی نظمی وجود دارد
3. For the 1991 elections, the polling station in Lalmatia Girls High School had been in a festive mood.
[ترجمه ترگمان]برای انتخابات سال ۱۹۹۱، ایستگاه رای گیری در دبیرستان دخترانه Lalmatia در حال جشن بود
[ترجمه گوگل]برای انتخابات سال 1991، ایستگاه رای گیری در دبیرستان دختران لالامتیا در حالت خلوت بود
[ترجمه گوگل]برای انتخابات سال 1991، ایستگاه رای گیری در دبیرستان دختران لالامتیا در حالت خلوت بود
4. A polling station is where I vote and is listed on my Elector Information Card.
[ترجمه ترگمان]یک حوزه رای گیری جایی است که من در آن رای می دهم و در کارت اطلاعات Elector فهرست شده است
[ترجمه گوگل]ایستگاه رای گیری جایی است که من رای می دهم و در کارت اطلاعاتی انتخابی من ثبت شده است
[ترجمه گوگل]ایستگاه رای گیری جایی است که من رای می دهم و در کارت اطلاعاتی انتخابی من ثبت شده است
5. How did you come to the polling station today?
[ترجمه ترگمان]امروز چطور به ایستگاه اخذ رای اومدی؟
[ترجمه گوگل]امروز امروز چگونه به ایستگاه رای گیری می روید؟
[ترجمه گوگل]امروز امروز چگونه به ایستگاه رای گیری می روید؟
6. At another polling station near the Christian Bekaa Valley town of Zahle, the situation appeared under control, with security forces guarding the area in an armed personnel carrier.
[ترجمه ترگمان]در یک محل رای گیری دیگر در نزدیکی شهر دره بقاع در Zahle، این وضعیت تحت کنترل بود و نیروهای امنیتی از منطقه در یک نفربر مسلح محافظت می کردند
[ترجمه گوگل]در یکی دیگر از مراکز رای گیری در نزدیکی روستای مسیحی بکا دره زهله، این وضعیت با کنترل نیروهای امنیتی همراه شد و نیروهای امنیتی منطقه را در حیاط پرسنل مسلح نگهبانی کردند
[ترجمه گوگل]در یکی دیگر از مراکز رای گیری در نزدیکی روستای مسیحی بکا دره زهله، این وضعیت با کنترل نیروهای امنیتی همراه شد و نیروهای امنیتی منطقه را در حیاط پرسنل مسلح نگهبانی کردند
7. Putting the final touches at a polling station in the southern city of Basra, Iraq.
[ترجمه ترگمان]قرار دادن آخرین تماس در یک حوزه رای گیری در شهر جنوبی بصره، عراق
[ترجمه گوگل]قرار دادن لمس نهایی در یک ایستگاه رای گیری در شهر جنوبی بصره، عراق
[ترجمه گوگل]قرار دادن لمس نهایی در یک ایستگاه رای گیری در شهر جنوبی بصره، عراق
8. Thus each "independent" presiding officer at the polling station was given 000 naira and his clerk 000 naira.
[ترجمه ترگمان]بنابراین هر یک از افسران مستقل در محل اخذ رای به ۰۰۰ naira و clerk naira داده شد
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب هر افسر 'مستقل' که در ایستگاه رای گیری قرار دارد، 000 نایرا و کارمند آن 000 نفر را دریافت می کند
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب هر افسر 'مستقل' که در ایستگاه رای گیری قرار دارد، 000 نایرا و کارمند آن 000 نفر را دریافت می کند
9. Unidentified gunmen attacked a polling station in the southern city of Lubumbashi early Monday, killing two policemen and burning ballots.
[ترجمه ترگمان]مردان مسلح ناشناس در اوایل روز دوشنبه به یک ایستگاه رای گیری در شهر جنوبی of حمله کردند و منجر به مرگ دو مامور پلیس و سوزاندن برگه های رای شدند
[ترجمه گوگل]مردان مسلح ناشناس در اوایل روز دوشنبه در یک ایستگاه رأی گیری در شهر لوبومبشی قرار گرفتند و دو پلیس را کشتند
[ترجمه گوگل]مردان مسلح ناشناس در اوایل روز دوشنبه در یک ایستگاه رأی گیری در شهر لوبومبشی قرار گرفتند و دو پلیس را کشتند
10. What is a polling station?
[ترجمه ترگمان]یک حوزه رای گیری چیست؟
[ترجمه گوگل]ایستگاه رای گیری چیست؟
[ترجمه گوگل]ایستگاه رای گیری چیست؟
11. A proxy is some one who votes at the polling station for you.
[ترجمه ترگمان]نماینده کسی است که در حوزه رای گیری برای شما رای می دهد
[ترجمه گوگل]یک پروکسی کسی است که در ایستگاه رای گیری برای شما رای داده است
[ترجمه گوگل]یک پروکسی کسی است که در ایستگاه رای گیری برای شما رای داده است
12. The lone, unarmed, constable on guard could only close the polling station.
[ترجمه ترگمان]تنها یک پاسبان تنها و غیر مسلح تنها می توانست محل رای گیری را ببندد
[ترجمه گوگل]تنها، غیرمسلح، محافظه کار در گارد می تواند تنها ایستگاه رای گیری را متوقف کند
[ترجمه گوگل]تنها، غیرمسلح، محافظه کار در گارد می تواند تنها ایستگاه رای گیری را متوقف کند
13. Mr Berisha's Democratic party alleged widespread electoral fraud by the government and intimidation of polling station officials by the police.
[ترجمه ترگمان]حزب دموکرات آقای Berisha به تقلب گسترده انتخاباتی توسط دولت و ارعاب مقامات ایستگاه رای گیری توسط پلیس متهم شد
[ترجمه گوگل]حزب دموکرات آقای بریشا تقلب گسترده انتخابات توسط دولت و ارعاب مقامات رأی گیری را با پلیس اعلام کرد
[ترجمه گوگل]حزب دموکرات آقای بریشا تقلب گسترده انتخابات توسط دولت و ارعاب مقامات رأی گیری را با پلیس اعلام کرد
14. But a funny thing happened on the way to the polling station.
[ترجمه ترگمان]اما اتفاق عجیبی در راه ایستگاه رای گیری رخ داد
[ترجمه گوگل]اما یک چیز جالب در راه به ایستگاه رای گیری اتفاق افتاد
[ترجمه گوگل]اما یک چیز جالب در راه به ایستگاه رای گیری اتفاق افتاد
15. In many counties people only found out they were on the felons list when they arrived at the polling station.
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از شهرها، مردم فقط زمانی که به محل اخذ رای رسیدند، در فهرست تبهکاران بودند
[ترجمه گوگل]در بسیاری از کشورها مردم تنها متوجه شدند که در هنگام ورود به ایستگاه رای گیری در فهرست فالون ها بودند
[ترجمه گوگل]در بسیاری از کشورها مردم تنها متوجه شدند که در هنگام ورود به ایستگاه رای گیری در فهرست فالون ها بودند
پیشنهاد کاربران
محل رای گیری
حوزه رای گیری
شعبه اخذ رأی
شعبه اخذ رای
کلمات دیگر: