کلمه جو
صفحه اصلی

shirker

معنی : ادم طفره رو
معانی دیگر : ادم طفره رو

انگلیسی به فارسی

آدم طفره رو

شکارچی، ادم طفره رو

انگلیسی به انگلیسی

• one who evades his duties, one who avoids fulfilling responsibilities

مترادف و متضاد

ادم طفره رو (اسم)
shirker

slacker

Synonyms: avoider, bum, deadbeat, goldbrick, good-for-nothing, goof-off, idler, loafer, quitter, slouch

جملات نمونه

1. There is no room in our organization for shirkers.
[ترجمه ترگمان]هیچ اتاقی در سازمان ما برای shirkers وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در سازمان ما هیچ مشکلی وجود ندارد برای shirkers
2. We have no room for shirkers in this office.
[ترجمه ترگمان]ما هیچ اتاقی برای shirkers در این دفتر نداریم
[ترجمه گوگل]ما در این دفتر هیچ جائی نداریم
3. The Shirkers was more like it.
[ترجمه ترگمان]The بیشتر شبیه این بود
[ترجمه گوگل]Shirkers بیشتر شبیه آن بود
4. They know I'm not a shirker.
[ترجمه ترگمان]آن ها می دانند که من آدم طفره shirker نیستم
[ترجمه گوگل]آنها می دانند من شرم آور نیستم
5. Similar wild flower is yellow " shirker " but aleatoric modelling, immediateness can find a place for the exhaustion after you are corrupt.
[ترجمه ترگمان]همانند یک گل وحشی، زرد \"shirker\" است، اما مدل سازی aleatoric، immediateness می تواند جایی برای خستگی بعد از فاسد شدن پیدا کند
[ترجمه گوگل]گل وحشی مشابه زرد 'shirker' است، اما مدل سازی aleatoric، بدون سرقت می تواند پس از فاسد محل برای خستگی پیدا کنید
6. Rhett Butler: Heres a shirker of the South who loves you, Scarlett.
[ترجمه ترگمان]رت باتلر آدم زرنگی نیست که تو رو دوست داره، اسکار لت
[ترجمه گوگل]رت بوتلر یکی از خلبانان جنوبی است که اسکارلت را دوست دارد
7. "Shirker " the appearance is greatly filler cloth sits bag, outer use more coriaceous or canvas.
[ترجمه ترگمان]\"shirker\" این ظاهر بسیار پر کننده است که در کیف می نشیند، و به طور بیرونی از coriaceous و یا بوم استفاده می کند
[ترجمه گوگل]'Shirker' ظاهر است تا حد زیادی پارچه پرچین نشسته کیسه، بیرونی استفاده بیشتر coriaceous یا بوم

پیشنهاد کاربران

تنبل، تن پرور، عاطل و باطل، بیکاره، بی مسئولیت
Ruth runs a tight ship and has no time for shirkers
راث داره قرص و محکم کسب و کارش رو اداره می کنه و واسه آدمای از زیر کار دررو و بی مسئولیت وقت نمیذاره
کلمات دیگر: