1. Many hotels are offering discounts in an attempt to attract punters/pull in the punters.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از هتل ها در تلاش برای جذب punters \/ کشش در the تخفیف ارائه می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از هتل ها در تلاش برای جذب بازیکنان و جلو افتادن بازیکنان در تخفیف هستند
2. The low prices still pull in crowds of eager buyers.
[ترجمه ترگمان]قیمت های پایین هنوز هم پر از خریداران مشتاق است
[ترجمه گوگل]قیمت پایین هنوز در جمعیت خریداران مشتاق است
3. He's still got quite a bit of pull in the club - he could probably get you elected.
[ترجمه ترگمان]او هنوز در باشگاه کمی کشش دارد - احتمالا می تواند شما را انتخاب کند
[ترجمه گوگل]او هنوز در باشگاه بسیار ضعیف است - او احتمالا می تواند شما را انتخاب کند
4. We'd better pull in before the money's all gone.
[ترجمه ترگمان]بهتره قبل از رفتن پول جلو بریم
[ترجمه گوگل]بهتر است قبل از اینکه همه پول از بین برود پول بیشتری بکشید
5. You need something to pull in the punters .
[ترجمه ترگمان]تو به چیزی احتیاج داری تا شرط ببنده
[ترجمه گوگل]شما نیاز به چیزی دارید که بتوانید از آن استفاده کنید
6. I must pull in, or my letter will never end.
[ترجمه ترگمان]باید خودم را بکشم، وگرنه نامه من هرگز به پایان نخواهد رسید
[ترجمه گوگل]من باید بیرون بروم، یا نامه من هرگز پایان نخواهد یافت
7. His family's name gives him a lot of pull in this town.
[ترجمه ترگمان]اسم خانواده اش او را از این شهر بیرون می کشد
[ترجمه گوگل]نام خانوادگی او باعث می شود که او در این شهر بسیار شلوغ شود
8. The Bank of England has had to pull in more gold.
[ترجمه ترگمان]بانک انگلستان باید بیش از پیش مدال طلا به دست آورد
[ترجمه گوگل]بانک انگلیس مجبور است طلا بیشتر شود
9. After the business failed, he had to pull in his horns pretty sharply.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه کار شکست خورد مجبور شد که شاخ های خودش را به تندی بزند
[ترجمه گوگل]پس از آنکه کسب و کار ناکام شد، مجبور شد که در شاخهایش به شدت بکشد
10. You will have to pull in if you want to escape bankruptcy.
[ترجمه ترگمان]اگر بخواهید از ورشکستگی فرار کنید، باید بکشید
[ترجمه گوگل]اگر بخواهید از ورشکستگی فرار کنید، باید مجبور شوید
11. How many voters can he pull in?
[ترجمه ترگمان]چقدر رای دهندگان می توانند این کار را انجام دهند؟
[ترجمه گوگل]چند نفر از رای دهندگان می توانند او را بکشند؟
12. Using celebrities in advertising is guaranteed to pull in big bucks.
[ترجمه ترگمان]استفاده از افراد مشهور در تبلیغات تضمین شده است که پول زیادی به دست آورند
[ترجمه گوگل]با استفاده از افراد مشهور در تبلیغات تضمین می شود که درآمد بزرگی داشته باشند
13. The police car signalled to us to pull in.
[ترجمه ترگمان]ماشین پلیس به ما اشاره کرد که داخل شویم
[ترجمه گوگل]ماشین پلیس به ما زنگ زد تا وارد شویم
14. Others, like General Motors, have had to pull in their sails to weather the storm of a price war.
[ترجمه ترگمان]بقیه، مانند جنرال موتورز تصمیم گرفته اند که برای مقابله با طوفانی از جنگ قیمت ها، در sails شرکت کنند
[ترجمه گوگل]دیگران، مانند جنرال موتورز، مجبور بودند در بادبان خود بمباران کنند تا طوفان یک جنگ قیمت را تحمل کنند