کلمه جو
صفحه اصلی

ad hominem


(در نطق و مباحثه و غیره) توسل به تعصبات و احساسات (به جای عقل و منطق)، حمله یا اعترا­ به اشخاص

انگلیسی به فارسی

(در نطق و مباحثه و غیره) توسل به تعصبات و احساسات (به‌جای عقل و منطق)


حمله به خود فرد (شخصیت و انگیزه‌ی او) به‌جای حمله به معتقداتش


ad hominem


انگلیسی به انگلیسی

• directed at a person's emotions or personal sensitivities as opposed to rationale or objective facts (especially as in a court trial, whether in appeal or in attack)

صفت ( adjective )
(1) تعریف: to the man (Latin). Appealing to a personal interest, emotion, or prejudice rather than to rationality.

(2) تعریف: attacking an opponent personally rather than attacking his or her argument.

جملات نمونه

1. Ad hominem attacks are a signal of defeat in a debate.
[ترجمه ترگمان]حملات نمایندگی مجاز (Ad)نشانه ای از شکست در مباحثات هستند
[ترجمه گوگل]حملات تبلیغ منحصر به فرد نشانه شکست در بحث است

2. And this called the ad hominem fallacy.
[ترجمه ترگمان]و این \"مغالطه hominem\" نام دارد
[ترجمه گوگل]و این عقیده منحصر به فرد ad hominem است

3. In an ad hominem argument, the arguer attacks his or her opponent instead the opponent's argument.
[ترجمه ترگمان]در یک استدلال ad، the به جای بحث حریف، حریف خود یا حریف خود را مورد حمله قرار می دهد
[ترجمه گوگل]در یک استدلال آگهی منحصر به فرد، استدلال به مخالفت خود با حریف خود حمله می کند

4. It's very important when thinking about ad hominem fallacies to distinguish between ad hominem attacks and ad hominem fallacies.
[ترجمه ترگمان]در هنگام تفکر درباره fallacies ad برای تمایز بین حملات ad و fallacies ad بسیار مهم است
[ترجمه گوگل]وقتی فکر می کنم اشتباهات ad hominem برای تمایز بین حملات تبلیغاتی همجنسگرایی و اشتباهات ad hominem بسیار مهم است، بسیار مهم است

5. So that's the difference between ad hominem attack, I don't know if that answered your question.
[ترجمه ترگمان]بنابراین این تفاوت بین ad و حمله است، نمی دانم این سوال شما را پاسخ داده یا نه
[ترجمه گوگل]بنابراین تفاوت بین حمله ad hominem، من نمی دانم که آیا این سوال شما را پاسخ داد

6. Cannot get over the same ad hominem, non-evidence based argument being repeated here.
[ترجمه ترگمان]نمی توان همان تبلیغ ad را به دست آورد، استدلالی مبتنی بر شواهد که در اینجا تکرار می شود
[ترجمه گوگل]نمیتوان از طریق یک آگهی منحنی دریافت کرد، استدلال غیر مبتنی بر شواهد که در اینجا تکرار می شود

7. An ad hominem is an attack on the person making the argument not on the argument that he is making.
[ترجمه ترگمان]یک آگهی تبلیغاتی یک حمله به فردی است که بحث را بر سر این استدلال مطرح نمی کند که او در حال ساخت آن است
[ترجمه گوگل]یک آگهی منحصر به فرد، حمله به شخص استدلال است نه در بحث است که او در حال ساخت است

8. The precepts of Centralism rest heavily on a base of ad hominem argumentation, not on empirical evidence of their effectiveness.
[ترجمه ترگمان]احکام of به شدت بر پایه استدلال hominem ad تکیه دارند، نه بر شواهد تجربی اثربخشی آن ها
[ترجمه گوگل]قواعد مرکزیسم اساسا بر مبنای استدلال آگهی منحصر به فرد استوار است، نه بر روی شواهد تجربی اثربخشی آنها

9. This is certainly true, but the interest of the arguments we have considered here is not merely ad hominem .
[ترجمه ترگمان]این قطعا درست است، اما توجه به بحث هایی که در اینجا در نظر گرفتیم، صرفا \"hominem\" نیست
[ترجمه گوگل]این قطعا درست است، اما منافع استدلال هایی که در اینجا مورد بحث قرار گرفته است، صرفا آگهی نیست

10. If you write an angry letter, your opinion will not be respected. Ad hominem attacks.
[ترجمه ترگمان]اگر یک نامه عصبانی می نویسید، نظر شما مورد احترام نخواهد بود حملات نمایندگی مجاز (Ad)
[ترجمه گوگل]اگر نامه ای عصبانی بنویسید، نظر شما محترم نخواهد بود حملات تبلیغاتی منحنی

11. All comments and views are encouraged and welcomed as long as one's beliefs do not include libel or ad hominem.
[ترجمه ترگمان]تمام نظرات و نظرات آن ها را تشویق و پذیرا هستند تا زمانی که عقاید فرد شامل تهمت و افترا نباشد
[ترجمه گوگل]همه نظرات و دیدگاه ها تشویق و مورد استقبال قرار می گیرند تا زمانی که اعتقادات فردی شامل افترا و افسانه نیستند

12. Once viewed by critics as petulant and self-consciously rebellious, Mr. Han has moved beyond ad hominem attacks on poets, pop stars and fellow bloggers.
[ترجمه ترگمان]آقای \"هان\" زمانی که از منتقدان به عنوان فردی خشمگین و self به نظر می رسید، از حملات ad به شاعران، ستاره های پاپ و bloggers هم کار خود فراتر رفته است
[ترجمه گوگل]آقای هان از نظر منتقدان به عنوان متکبرانه و خودخواهانه ستیزه جویانه، حملات تبلیغاتی منحصر به فرد را به شاعران، ستاره های پاپ و همکاران وبلاگ نویس منتقل کرده است

13. Claiming that anyone unmoved by green hysteria is thereby in need of treatment raises the Argumentum ad Hominem to new heights.
[ترجمه ترگمان]ادعای اینکه هر کسی تحت تاثیر هیستری سبز باشد در نتیجه نیاز به درمان است که تبلیغ argumentum را به ارتفاعات جدید افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]ادعا می کند که هر کسی که با هیستری سبز متحرک شده است، نیاز به درمان دارد، Argumentum ad Hominem را به ارتفاعات جدید افزایش می دهد

14. Be friendly as a matter of policy. Turn the other cheek in the face of ad hominem attacks. It might seem crazy, but it works.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک موضوع در مورد سیاست رفتار دوستانه داشته باشید گونه دیگر را در مواجهه با حملات hominem تبلیغ کنید ممکن است دیوانه به نظر برسد، اما کارساز است
[ترجمه گوگل]دوستانه به عنوان یک ماده سیاست در مقابل حملات تبلیغاتی منحصر به فرد دیگر گونه را روشن کنید ممکن است به نظر می رسد دیوانه، اما کار می کند

پیشنهاد کاربران

نقد یک متفکر بر مبنای زندگی شخصی اش نه افکارش

ترور شخصیتی


کلمات دیگر: