خانواده ی هسته ای (مرکب از پدر و مادر و فرزندان - در برابر: خانواده ی گسترده extended family یعنی همه ی خویشان)
nuclear family
خانواده ی هسته ای (مرکب از پدر و مادر و فرزندان - در برابر: خانواده ی گسترده extended family یعنی همه ی خویشان)
انگلیسی به فارسی
خانوادهی هستهای (مرکب از پدر و مادر و فرزندان - در برابر: خانوادهی گسترده extended family یعنی همهی خویشان)
خانواده هسته ای
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a self-contained unit consisting of a father and mother and their children living together in one household. (Cf. extended family.)
• family unit (consisting of a father, a mother and their children); five nations that are known to possess nuclear weapons (united states, russia, britain, france, and china)
a nuclear family is a family group including only parents and their children, not more distant relatives.
a nuclear family is a family group including only parents and their children, not more distant relatives.
جملات نمونه
1. Not everybody nowadays lives in the conventional nuclear family.
[ترجمه ترگمان]امروزه همه در خانواده متعارف هسته ای زندگی نمی کنند
[ترجمه گوگل]همه امروزه در خانواده هسته ای متعارف زندگی نمی کنند
[ترجمه گوگل]همه امروزه در خانواده هسته ای متعارف زندگی نمی کنند
2. Three also stands for the relations within the nuclear family, and efforts to ascertain where one fits in there.
[ترجمه ترگمان]سه مورد نیز برای روابط درون خانواده هسته ای و تلاش ها برای مشخص کردن مکان مناسب در آنجا وجود دارد
[ترجمه گوگل]سه همچنین برای روابط درون خانواده هسته ای و تلاش برای مشخص کردن جایی که در آن جا قرار دارد، می گوید
[ترجمه گوگل]سه همچنین برای روابط درون خانواده هسته ای و تلاش برای مشخص کردن جایی که در آن جا قرار دارد، می گوید
3. To return from conjecture to fact: the nuclear family left Lewis in 1944 when I was five years old.
[ترجمه ترگمان]وقتی پنج ساله بودم خانواده هسته ای لوییس را در ۱۹۴۴ ترک کردند
[ترجمه گوگل]برای بازگشت از حدس و گمان به واقعیت: خانواده هسته ای در سال 1944 وقتی پنج ساله بود لوئیس را ترک کرد
[ترجمه گوگل]برای بازگشت از حدس و گمان به واقعیت: خانواده هسته ای در سال 1944 وقتی پنج ساله بود لوئیس را ترک کرد
4. It could be argued also that the nuclear family has facilitated the improvement of women's status within the home.
[ترجمه ترگمان]همچنین می توان استدلال کرد که خانواده هسته ای پیشرفت وضعیت زنان در خانه را تسهیل کرده است
[ترجمه گوگل]همچنین می توان گفت که خانواده هسته ای بهبود وضعیت زنان در خانه را تسهیل می کند
[ترجمه گوگل]همچنین می توان گفت که خانواده هسته ای بهبود وضعیت زنان در خانه را تسهیل می کند
5. The modern nuclear family is a vulnerable and fragile institution.
[ترجمه ترگمان]خانواده هسته ای مدرن یک موسسه آسیب پذیر و آسیب پذیر است
[ترجمه گوگل]خانواده هسته ای مدرن یک موسسه آسیب پذیر و شکننده است
[ترجمه گوگل]خانواده هسته ای مدرن یک موسسه آسیب پذیر و شکننده است
6. For the first time in classical antiquity the nuclear family had assumed a central role in the politics of state.
[ترجمه ترگمان]برای اولین بار در دوران باستان کلاسیک، خانواده هسته ای نقش اصلی را در سیاست دولت به خود گرفته بودند
[ترجمه گوگل]برای اولین بار در دوران باستان کلاسیک، خانواده هسته ای در سیاست دولت نقش مهمی ایفا کردند
[ترجمه گوگل]برای اولین بار در دوران باستان کلاسیک، خانواده هسته ای در سیاست دولت نقش مهمی ایفا کردند
7. They are an extension of his nuclear family but also a discrete entity.
[ترجمه ترگمان]آن ها بسطی از خانواده هسته ای او هستند، بلکه یک نهاد گسسته نیز هستند
[ترجمه گوگل]آنها یک پیشرفت خانواده هسته ای خود هستند، اما یک نهاد گسسته
[ترجمه گوگل]آنها یک پیشرفت خانواده هسته ای خود هستند، اما یک نهاد گسسته
8. The relationship of the nuclear family to wider social forms has troubled the historian for a long time.
[ترجمه ترگمان]رابطه خانواده هسته ای به فرم های اجتماعی گسترده تر، تاریخنویس را به مدت طولانی دچار مشکل کرده است
[ترجمه گوگل]رابطه ی خانواده ی هسته ای با فرم های اجتماعی گسترده تر، مورخ را به مدت طولانی دچار مشکل کرده است
[ترجمه گوگل]رابطه ی خانواده ی هسته ای با فرم های اجتماعی گسترده تر، مورخ را به مدت طولانی دچار مشکل کرده است
9. Having an intact nuclear family does not guarantee that a child will turn out well.
[ترجمه ترگمان]داشتن یک خانواده هسته ای سالم تضمین نمی کند که یک کودک خوب از آب درآید
[ترجمه گوگل]داشتن یک خانواده هسته ای دست نخورده اطمینان نمی دهد که یک کودک خوب کار کند
[ترجمه گوگل]داشتن یک خانواده هسته ای دست نخورده اطمینان نمی دهد که یک کودک خوب کار کند
10. The result of this dramatic change was the nuclear family.
[ترجمه ترگمان]نتیجه این تغییر چشمگیر، خانواده هسته ای بود
[ترجمه گوگل]نتیجه این تغییر چشمگیر، خانواده هسته ای بود
[ترجمه گوگل]نتیجه این تغییر چشمگیر، خانواده هسته ای بود
11. Within this nuclear family, the hopes and affections of its members were concentrated and the emotional level could rise dangerously high.
[ترجمه ترگمان]در داخل این خانواده هسته ای، امیدها و احساسات اعضای آن متمرکز شده و سطح احساسی به طرز خطرناکی بالا خواهد رفت
[ترجمه گوگل]در داخل این خانواده هسته ای، امیدهای و احساسات اعضای آن متمرکز شده و سطح احساسی می تواند خطرناک باشد
[ترجمه گوگل]در داخل این خانواده هسته ای، امیدهای و احساسات اعضای آن متمرکز شده و سطح احساسی می تواند خطرناک باشد
12. Individual nuclear family units not only provide the maximum number of outlets for commodity production, but also facilitate social control.
[ترجمه ترگمان]واحدهای خانواده هسته ای انفرادی نه تنها بیش ترین تعداد خروجی برای تولید کالا را فراهم می کنند بلکه کنترل اجتماعی را نیز تسهیل می کنند
[ترجمه گوگل]واحدهای خانواده تک تک هسته ای نه تنها حداکثر تعداد خروجی ها را برای تولید کالاها ارائه می دهند بلکه کنترل اجتماعی را نیز تسهیل می کنند
[ترجمه گوگل]واحدهای خانواده تک تک هسته ای نه تنها حداکثر تعداد خروجی ها را برای تولید کالاها ارائه می دهند بلکه کنترل اجتماعی را نیز تسهیل می کنند
13. I have been anxious to show that the nuclear family may lead not to satisfaction but to frustration and disappointment.
[ترجمه ترگمان]من نگران بودم که نشان دهم که خانواده هسته ای ممکن است منجر به رضایت نشود بلکه منجر به سرخوردگی و ناامیدی شود
[ترجمه گوگل]من مضطرب هستم تا نشان دهم که خانواده هسته ای ممکن است به رضایت منجر نشود، اما ناامیدی و ناامیدی
[ترجمه گوگل]من مضطرب هستم تا نشان دهم که خانواده هسته ای ممکن است به رضایت منجر نشود، اما ناامیدی و ناامیدی
14. Religion and the nuclear family went hand in hand.
[ترجمه ترگمان]دین و خانواده هسته ای دست به دست هم دادند
[ترجمه گوگل]دین و خانواده هسته ای دست در دست داشتند
[ترجمه گوگل]دین و خانواده هسته ای دست در دست داشتند
پیشنهاد کاربران
A family unit that consists only of a husband, wife and dependent children
A family consisting of a mother, father, and their children
خانواده ی هسته ای ( مرکب از پدر و مادر و فرزندان - در برابر: خانواده ی گسترده extended family یعنی همه ی خویشان )
حتی شوهر و زن هم نه
البته در بحث مهاجرت یه واژه هست به اسم immediate family که همین معنی رو میده. یعنی خانواده نزدیک شامل والدین و برادران و خواهران ولی شامل شوهر یا زن هم میشه
ولی nuclear family شامل همسر نمیشه
.
⭕این تعریف nuclear family هست :
The traditional definition of a nuclear family is a family unit that includes two married parents of opposite genders and their biological or adopted children living in the same residence.
⭕و این هم تعریف immediately family :
Immediate family refers to a person's parents, spouse, children, and siblings and will also include the parent's spouse. An immediate family member is defined as a parent; sibling; child by blood, adoption, or marriage; spouse; grandparent or grandchild.
حتی شوهر و زن هم نه
البته در بحث مهاجرت یه واژه هست به اسم immediate family که همین معنی رو میده. یعنی خانواده نزدیک شامل والدین و برادران و خواهران ولی شامل شوهر یا زن هم میشه
ولی nuclear family شامل همسر نمیشه
.
⭕این تعریف nuclear family هست :
The traditional definition of a nuclear family is a family unit that includes two married parents of opposite genders and their biological or adopted children living in the same residence.
⭕و این هم تعریف immediately family :
Immediate family refers to a person's parents, spouse, children, and siblings and will also include the parent's spouse. An immediate family member is defined as a parent; sibling; child by blood, adoption, or marriage; spouse; grandparent or grandchild.
معنی انگلیسی: A family unit that consist only of parents & children
معنی فارسی: خانواده مرکب از والدین و فرزندان .
معنی فارسی: خانواده مرکب از والدین و فرزندان .
خانواده درجه اول ( شامل پدر و مادر و فرزندان )
# The nuclear family of parents and children
# The modern nuclear family is vulnerable
[extended family = فامیل نزدیک ( شامل پدربزرگ و مادر بزرگ و عمه و خاله و عمو و دایی به علاوه پدر و مادر و فرزندان ) ]
# The nuclear family of parents and children
# The modern nuclear family is vulnerable
[extended family = فامیل نزدیک ( شامل پدربزرگ و مادر بزرگ و عمه و خاله و عمو و دایی به علاوه پدر و مادر و فرزندان ) ]
nuclear family ( باستان شناسی )
واژه مصوب: خانوادۀ هسته ای
تعریف: خانواده ای مرکب از زن و شوهر با فرزند یا بدون فرزند، به مثابۀ واحدی اجتماعی
واژه مصوب: خانوادۀ هسته ای
تعریف: خانواده ای مرکب از زن و شوهر با فرزند یا بدون فرزند، به مثابۀ واحدی اجتماعی
خانواده ی کم جمعیت
شامل زن و شوهر با حداکثر دو فرزند
شامل زن و شوهر با حداکثر دو فرزند
کلمات دیگر: