کلمه جو
صفحه اصلی

rest with

پیشنهاد کاربران

مسئولیت یا اجازه ی تصمیم گرفتن داشتن
The matter now rests with the medical committee.
اکنون تصمیم گیری در این مورد بر عهده ی کمیته ی پزشکی است.
Responsibility for child care rests with social services.
مسئولیت حمایت از کودکان بر عهده ی سرویس های اجتماعی است.

مسؤولیت چیزی بر عهده کسی بودن

چیزی بر دوش/بر گردن کسی بودن، عهده دار/مسئول بودن

واگذار کردن

بر عهده کسی بودن ( مسئولیت , تصمیم )

# This duty rests with him
# The final decision rests with the jury
# The authority to call an emergency meeting rests with the president


کلمات دیگر: