1. broach to
(کشتی بادبانی) طوری چرخیدن که باد از پهلو به کشتی بخورد (و خطر چپ شدن به وجود بیاید)
2. Shall we broach another cask of wine?
[ترجمه ترگمان]میشه یه cask دیگه رو شروع کنیم؟
[ترجمه گوگل]ما باید یک ظرف دیگر از شراب را ببریم؟
3. I thought I'd better broach the matter with my boss.
[ترجمه ترگمان]فکر کردم بهتره این موضوع رو با رئیسم مطرح کنم
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که بهتر است موضوع را با رئیس خود در میان بگذارم
4. Let's broach another bottle of wine.
[ترجمه ترگمان]بیا یه بطری دیگه شراب بزنیم
[ترجمه گوگل]بگذارید یک بطری شراب دیگر بسازیم
5. I wondered how I should broach the subject .
[ترجمه ترگمان]در این فکر بودم که چگونه باید موضوع صحبت را مطرح کنم
[ترجمه گوگل]من تعجب کردم که چطور باید این موضوع را بردارم
6. She was dreading having to broach the subject of money to her father.
[ترجمه ترگمان]از این که مجبور بود موضوع پول را با پدرش در میان بگذارد وحشت داشت
[ترجمه گوگل]او دچار تردید شد که موضوع موضوع را به پدرش بدهد
7. The report fails to broach some important questions.
[ترجمه ترگمان]این گزارش موفق به مطرح کردن برخی سوالات مهم نشد
[ترجمه گوگل]این گزارش نمیتواند سوالات مهمی را مطرح کند
8. I would like to broach the subject to her.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم در این مورد با او صحبت کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم موضوع را به او بفرستم
9. He decided not to broach the subject of divorce until his wife had recovered from her illness.
[ترجمه ترگمان]تصمیم گرفت موضوع طلاق را در پیش بگیرد تا اینکه همسرش از بیماری خود بهبود یافت
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت موضوع طلاق را ندهد تا همسرش از بیماری او بهبود یابد
10. Now, popular magazines regularly broach the subject.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، مجلات پرطرفدار به طور منظم این موضوع را مطرح می کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، مجلات معروف به طور منظم این موضوع را منتشر می کنند
11. The Everqueen herself gifted him with a heart-shaped broach which she had woven with enchantments for his safe return.
[ترجمه ترگمان]او با a قلبی که به شکل قلب به شکل قلب در امده بود، او را با سحر و جادو برای بازگشت سالم خود از دست داده بود
[ترجمه گوگل]اووروئن خود را با یک شکل قلب شکل داد که او با جادوها برای بازگشت امن خود بافته شده بود
12. Popular magazines now broach the subject of mental illness, while the government is encouraging research into mental health.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر مجلات مردمی موضوع بیماری روانی را مطرح می کنند، در حالی که دولت تحقیقات را در زمینه سلامت روانی تشویق می کند
[ترجمه گوگل]مجله های محبوب در حال حاضر موضوع بیماری روحی را در بر می گیرد، در حالی که دولت تحقیقات را در زمینه سلامت روان تشویق می کند
13. Again carries on the design to the broach chip breaker.
[ترجمه ترگمان]باز هم چنین طرحی را به عنوان یک breaker broach مطرح می کند
[ترجمه گوگل]باز هم بر روی طراحی بر روی تراشه تراشه قرار می گیرد
14. The proper broach was designed and the cooling method was improved in view of the feature of processed material.
[ترجمه ترگمان]The مناسب طراحی شد و روش خنک کننده در نگاه به ویژگی مواد پردازش شده بهبود یافت
[ترجمه گوگل]برش مناسب طراحی شده است و روش خنک سازی با توجه به ویژگی مواد پردازش بهبود یافته است
15. I will broach your idea to the committee.
[ترجمه ترگمان]من پیشنهاد شما را به کمیته خواهم داد
[ترجمه گوگل]من ایده شما را به کمیته میفرستم