کلمه جو
صفحه اصلی

toxicity

انگلیسی به فارسی

سمیت، زهرآگینی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the condition, property, or fact of being toxic or containing toxins.

- The toxicity of some cancer drugs limits how often they can be administered.
[ترجمه solmaz] سمیت برخی از داروهای سرطانی، اغلب چگونگی کنترل آنها را محدود میکند.
[ترجمه ترگمان] سمیت برخی از داروهای سرطان نشان می دهد که چطور میتوان آن ها را کنترل کرد
[ترجمه گوگل] سمیت بعضی از داروهای سرطان، محدودیت چگونگی مصرف آنها را محدود می کند

• quality of being poisonous; degree to which a substance is toxic

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] سمیت - وضعیتی سمی که عملکرد اندام ها را مختل می کند.
[نساجی] سمی بودن
[خاک شناسی] سمیت

جملات نمونه

1. The metal has a relatively low toxicity to humans.
[ترجمه ترگمان]این فلز سمیت نسبتا پایینی دارد
[ترجمه گوگل]فلز دارای مسمومیتی نسبتا کم به انسان است

2. The toxicity of the drug severely limits its use.
[ترجمه ترگمان]سمیت مواد مخدر مصرف آن را به شدت محدود می کند
[ترجمه گوگل]سمیت دارو به شدت استفاده از آن را محدود می کند

3. Arguments over toxicity and cost-benefit are finely balanced.
[ترجمه ترگمان]بحث هایی در مورد سمیت و سود دهی هزینه به خوبی متعادل هستند
[ترجمه گوگل]Arguments over toxicity and cost-benefit محاسبه دقیق هستند

4. Its toxicity has severely limited its use as an antiulcer drug but either it or its analogues are occasionally used clinically.
[ترجمه ترگمان]سمیت آن به شدت کاربرد خود را به عنوان یک داروی antiulcer محدود کرده است، اما گاهی از آن و یا آنالوگ های آن بطور کلینیکی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]سمیت آن به شدت محدودیت مصرف آن به عنوان یک دارو ضد التهابی است، اما یا آن یا آنالوگهای آن گاهی به صورت بالینی استفاده می شود

5. Test for toxicity with a few Daphnia in the container, as they are more sensitive to toxins than most freshwater fish.
[ترجمه ترگمان]آزمایش سمیت با تعداد کمی Daphnia در ظرف، چون آن ها نسبت به سمی بیش از بیشتر ماهی های آب شیرین حساس هستند
[ترجمه گوگل]تست سمیت با چند Daffnios در ظرف، به عنوان آنها نسبت به سایر ماهی های شیرین حساسیت بیشتری نسبت به سموم دارند

6. When the hypercalcemia is due to toxicity from vitamin D2 therapy, it may last for several weeks.
[ترجمه ترگمان]زمانی که the به خاطر سمیت همراه با درمان D۲ D۲، ممکن است چندین هفته طول بکشد
[ترجمه گوگل]هنگامی که هیپراکلسمی به علت سمیت از ویتامین D2 درمان می شود، ممکن است چند هفته طول بکشد

7. Based on efficacy and toxicity data, the recommended drugs in these seizure categories are carbamazepine and phenytoin.
[ترجمه ترگمان]براساس داده های سنجش و سمیت، داروهای توصیه شده در این دسته های کشف، carbamazepine و phenytoin هستند
[ترجمه گوگل]بر اساس داده های اثر بخشی و سمیت، داروهای توصیه شده در این دسته های تشنج، کاربامازپین و فنیتوین هستند

8. Observations of toxicity of glutamate in tissue culture are of uncertain relevance invivo.
[ترجمه ترگمان]مشاهدات سمیت گلوتامات در فرهنگ بافت مربوط به invivo ارتباط نامطمئن هستند
[ترجمه گوگل]مشاهدات مسمومیت گلوتامات در کشت بافت از نظر فیزیکی نامطلوب است

9. In all instances the toxicity was easily reversed by reducing the cyclosporin dose.
[ترجمه ترگمان]در تمام نمونه ها سمیت به راحتی با کاهش دوز cyclosporin معکوس شد
[ترجمه گوگل]در همه موارد، با کاهش دوز سیکلوسپورین، سمیت به راحتی تغییر یافت

10. Significant cyclosporin toxicity during prolonged treatment is minimal and does not appear to be a limiting factor at this dose of cyclosporin.
[ترجمه ترگمان]سمیت بالا در طول درمان طولانی مدت حداقل است و به نظر نمی رسد که عامل محدود کننده این دز of باشد
[ترجمه گوگل]سمیت کلیدی سیکلوسپورین در طول درمان طولانی حداقل است و به نظر می رسد عامل محدود کننده در این دوز سیکلوسپورین نیست

11. All of them found ways to reduce the toxicity and to regain their health and improve their productivity.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها راه هایی برای کاهش سمیت و بازیابی سلامتی خود و بهبود بازدهی آن ها پیدا کردند
[ترجمه گوگل]همه آنها راه هایی را برای کاهش سمیت و به دست آوردن سلامتی خود و بهبود بهره وری خود پیدا کردند

12. When your work slides over into Stage 4 toxicity, you forget the little things that can make big differences.
[ترجمه ترگمان]زمانی که کارتان به مرحله ۴ درجه فارنهایت می رسد، چیزهای کوچکی را که می تواند تفاوت های بزرگی را ایجاد کند، فراموش می کنید
[ترجمه گوگل]هنگامی که کار خود را به سمی بودن مرحله 4 سوق می دهید، چیزهایی را که می توانید تفاوت های زیادی را به وجود آورید فراموش کنید

13. Practitioners respect its low toxicity and its ability to withstand the enormous pressures generated in the back teeth.
[ترجمه ترگمان]متخصصان به سمیت پایین و توانایی آن برای تحمل فشارهای زیاد تولید شده در دندان های عقب احترام می گذارند
[ترجمه گوگل]تمرینکنندگان سمیت کمتری دارند و توانایی آنها برای مقاومت در برابر فشارهای عظیم تولید شده در دندانهای عقب را رعایت می کنند

14. Because of its wide use and toxicity at high concentrations, phenytoin is often the subject of overdose.
[ترجمه ترگمان]به دلیل کاربرد گسترده آن در غلظت های بالا، phenytoin اغلب موضوع مصرف بیش از حد است
[ترجمه گوگل]به علت استفاده گسترده و سمیت آن در غلظت های بالا، فنیتوین اغلب موضوع تجویز بیش از حد است

15. However, the final verdict on toxicity rests on the measurement of serum calcium.
[ترجمه ترگمان]با این حال، حکم نهایی مسمومیت بر روی اندازه گیری کلسیم سرم است
[ترجمه گوگل]با این حال، حکم نهایی در مورد مسمومیت بر اندازه گیری کلسیم سرم پایه است

پیشنهاد کاربران

زهر آگین

سمی بودن - آلودگی

سمیت. . مسمومیت

saying it “anoints preselected leaders, misreads local dynamics, misinterprets local balances of power, misuses its might, misjudges the toxicity of its embrace, encourages confrontation, exports political models and plays with the sectarian genie. ”
NEW YORK TIMES@

toxicity ( پزشکی )
واژه مصوب: زهرناکی
تعریف: میزان سمی بودن یک ماده


کلمات دیگر: