کلمه جو
صفحه اصلی

truncated


کوتاه شده، مختصر شده، دارای حذفیات، (بلورها و مخروطات و اجسام) دارای گوشه یا لبه ی مسطح، لب بریده، لبه پهن، پرچ گوشه، پرچ لبه، دارای راس بریده و پهن

انگلیسی به فارسی

کوتاه شده، مختصر شده، دارای حذفیات


(بلورها و مخروطات و اجسام) دارای گوشه یا لبهی مسطح، لب بریده، لبه پهن، پرچ گوشه، پرچ لبه، دارای راس بریده و پهن


رجوع شود به: truncate


کوتاه شده، کوتاه کردن، بی سر کردن، بریدن، شاخه زدن، ناقص کردن


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: made shorter by or as if by having part cut off.

(2) تعریف: of a geometric solid such as a cone, shortened by having the point replaced by a plane, usu. parallel to the base.

(3) تعریف: having a form that results from, or suggests, having been cut shorter or smaller; truncate.

• chopped down, cut down, cut off, amputated; concerning a geometric form whose end is cut off by a plane

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] بریده، قطع شده، ناقص، شکسته
[خاک شناسی] نوک تخت

جملات نمونه

1. a truncated text of his speech
متن پر از زدگی نطق او

2. Further discussion was truncated by the arrival of tea.
[ترجمه ترگمان]بحث بیشتر با ورود چای آغاز شد
[ترجمه گوگل]بحث و جدل بیشتر با ورود چای کاهش یافت

3. My article was published in truncated form.
[ترجمه ترگمان]مقاله من به شکل ناقص به چاپ رسید
[ترجمه گوگل]مقاله من در قالب مختصری منتشر شد

4. The report is also available in a truncated version.
[ترجمه ترگمان]این گزارش در نسخه ناقص نیز موجود است
[ترجمه گوگل]این گزارش همچنین در نسخه ی کوتاه شده موجود است

5. The review body has produced a truncated version of its annual report.
[ترجمه ترگمان]هیات بازبینی یک نسخه ناقص از گزارش سالانه خود را تهیه کرده است
[ترجمه گوگل]بدن بازرسی یک نسخه کوتاه از گزارش سالانه خود را تولید کرده است

6. He truncated a news item to fit the available space.
[ترجمه ترگمان]او یک مورد خبری را برای جا دادن به فضای موجود کوتاه کرد
[ترجمه گوگل]او یک آیتم خبری را به فضای موجود اضافه کرد

7. It was a truncated version, delivered with as near to perfunctory efficiency as courtesy would allow.
[ترجمه ترگمان]این یک نسخه ناقص بود که آن را به اندازه ادب و نزاکت سرسری تحویل داده بود تا ادب و نزاکت اجازه ندهد
[ترجمه گوگل]این یک نسخه کوتاه شده بود که به عنوان کارایی نزدیک به کارآیی پرطرفدار ارائه می شد که حسن نیت ارائه می داد

8. The truncated cone, which extends upwards through this cupola, is the original roof.
[ترجمه ترگمان]مخروط ناقص، که از طریق این گنبد به بالا کشیده می شود، سقف اصلی است
[ترجمه گوگل]مخروطی کوتاه شده که از طریق این کپول گسترش یافته است، سقف اصلی است

9. The remaining segments are internally moulded into a truncated cone.
[ترجمه ترگمان]بخش های باقیمانده به صورت داخلی به یک مخروط ناقص تبدیل می شوند
[ترجمه گوگل]بخش های باقیمانده در داخل به مخروطی کوتاه شده تبدیل می شوند

10. They are white with a markedly truncated and enlarged anterior end due to the presence of the very large buccal capsule.
[ترجمه ترگمان]آن ها سفید هستند و به خاطر حضور کپسول بزرگ buccal، به طور قابل ملاحظه ای کوتاه و بزرگ شده اند
[ترجمه گوگل]آنها به دلیل وجود کپسول بزرگ باکال، سفید با دقت بسیار کوتاه و بزرگ هستند

11. In contrast, other truncated forms of RAP74 containing a shorter C-terminal region were all inactive.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، دیگر اشکال truncated حاوی یک منطقه C - ترمینال کوتاه تر همگی غیر فعال بودند
[ترجمه گوگل]در مقابل، دیگر شکل های کوتاه شده RAP74 حاوی یک منطقه کوتاه تر C-terminal همه غیر فعال بودند

12. The deformities include missing or truncated legs, misshapen legs, extra legs, and missing or malformed eyes.
[ترجمه ترگمان]The شامل پاهای ناقص یا ناقص، پاهای کج و معوج، پاهای اضافی، و یا چشم های ناقص یا ناقص می شوند
[ترجمه گوگل]ناهنجاری ها عبارتند از پاهای گم شده یا کوتاه، پاها مهاجم، پاهای اضافی و چشم های گمشده یا نادرست

13. Consequently, the truncated enzymes have lost the ability to bind to promoter regions upstream from position -3
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، آنزیم های ناقص توانایی اتصال به مناطق پروموتور رو به بالا از مکان ۳ را از دست داده اند
[ترجمه گوگل]در نتیجه، آنزیم های کوتاه شده توانایی اتصال به مناطق promoter بالادست از موقعیت -3 را از دست داده اند

14. But in the truncated remnant that had been Maryland, the federal government just grew and grew.
[ترجمه ترگمان]اما در باقی مانده های ناقص که در مریلند بود، دولت فدرال رشد کرد و رشد کرد
[ترجمه گوگل]اما در بقایای کوتاه که مریلند بود، دولت فدرال رشد کرد و رشد کرد

15. No such wrapping is detectable with the truncated enzymes.
[ترجمه ترگمان]چنین پیوندی با آنزیم های ناقص وجود ندارد
[ترجمه گوگل]چنین بسته بندی با آنزیم های کوتاه شده قابل تشخیص نیست

a truncated text of his speech

متن پر از زدگی نطق او


پیشنهاد کاربران

مثله شده

کوتاه شده، دارای حذفیات، ناقص


کلمات دیگر: