1. Reindeer roam the tundra in large herds.
[ترجمه ترگمان]گوزن شمالی در the و گله های بزرگ پرسه می زند
[ترجمه گوگل]گوزن های شمالی گوزن های تندرا را در گله های بزرگ پرورش می دهند
2. The Tundra Times, a weekly newspaper in Alaska, ceased publication this week.
[ترجمه ترگمان]The تایمز، یک روزنامه هفتگی در آلاسکا، این هفته انتشار یافت
[ترجمه گوگل]تاندرا تایمز، یک روزنامه هفتگی در آلاسکا، این هفته انتشار یافت
3. Few plants grow in tundra regions.
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از گیاهان در مناطق tundra رشد می کنند
[ترجمه گوگل]اندک گیاهان در مناطق تندرا رشد می کنند
4. The arctic tundra is at the top of the world around the North Pole.
[ترجمه ترگمان]The قطبی در بالای قطب شمال قطب شمال قرار دارد
[ترجمه گوگل]تاندرا آرکتیک در بالای جهان در اطراف قطب شمال قرار دارد
5. Mountainous areas, coastal wetlands, tundra, and temperate forests are under particular threat.
[ترجمه ترگمان]مناطق Mountainous، تالاب های ساحلی، tundra و جنگل های معتدل تحت تهدید خاصی قرار دارند
[ترجمه گوگل]مناطق کوهستانی، تالاب های ساحلی، تاندرا و جنگل های معتدل تحت تهدید خاص قرار دارند
6. The tundra is widely grazed by mammals, especially voles and lemmings that burrow in the undergrowth.
[ترجمه ترگمان]The به طور گسترده توسط پستانداران، به خصوص voles و موش های صحرایی که در زیر درختان نقب می زنند، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]تاندرا به طور گسترده ای توسط پستانداران، به ویژه پاستوریزه ها و لیمگین ها که در زیر کشت رشد می کنند، پرورش می دهد
7. With each warm spell tundra and forest edges have moved north, only to be forced south again during cooler spells.
[ترجمه ترگمان]با هر یک از سنگ های گرم و حاشیه جنگل، به سمت شمال حرکت کرده اند، فقط برای اینکه دوباره به سمت جنوب به سمت جنوب بروند
[ترجمه گوگل]با هر گرم طلسم گرم و لبه های جنگل به شمال حرکت کرده اند، فقط مجبور به مجبور کردن جنوب دوباره در طلسم های خنک کننده
8. Tundra and high northern moorland, feeding mainly on lemmings and birds the size of Ptarmigan and Oystercatcher.
[ترجمه ترگمان]Tundra و high شمالی، عمدتا از موش های صحرایی و پرندگان به اندازه Ptarmigan و Oystercatcher تغذیه می کردند
[ترجمه گوگل]توندرا و مورن شمالی شمالی، که به طور عمده بر روی حیوانات و پرندگان تغذیه می شود، اندازه Ptarmigan و Oystercatcher
9. Small plants grew upon the tundra, and then the seeds buried with the bones hatched.
[ترجمه ترگمان]گیاهان کوچک در the رشد کردند و سپس دانه های خاک شده با استخوان از تخم بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]گیاهان کوچک بر تاندرا رشد کردند و سپس دانه ها با استخوان های استخوانی دفن شدند
10. Dawn is a tundra border crossed helplessly, as on a train.
[ترجمه ترگمان]سپیده یک مرز tundra است که با درماندگی از یک قطار عبور می کند
[ترجمه گوگل]سحر یک مرز تاندرا است که به آسانی بر روی یک قطار متصل می شود
11. How often do you mow the tundra?
[ترجمه ترگمان]چند وقت تو the رو درو می کنی؟
[ترجمه گوگل]چقدر تاندرا را میچینید؟
12. In the tundra there is a massive growth of ground vegetation and insect life in a very short spring and summer.
[ترجمه ترگمان]در tundra، رشد وسیعی از پوشش گیاهی زمین و زندگی حشرات در بهار و تابستان بسیار کوتاه وجود دارد
[ترجمه گوگل]در تاندرا یک رشد عظیم پوشش گیاهی و زندگی حشرات در بهار و تابستان بسیار کوتاه وجود دارد
13. Largest among the tundra herbivores are musk oxen and caribou.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین among the، گاو نر و گوزن شمالی است
[ترجمه گوگل]بزرگترین گیاه خواران تاندرا، گوسفند مشکوف و کاربیو هستند