کلمه جو
صفحه اصلی

erodible


قابل سایش

انگلیسی به فارسی

قابل‌سایش، سایش‌پذیر


انگلیسی به انگلیسی

• able to be corroded or worn away; able to be eaten away

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] قابل فرسایش - فرسایش پذیر
[خاک شناسی] فرسایش پذیر
[آب و خاک] قابل فرسایش

جملات نمونه

1. Erodible soil fractions are usually dislodged from projections and trapped in depression.
[ترجمه ترگمان]بخش های خاک erodible معمولا از projections بیرون رانده می شوند و در افسردگی به دام می افتند
[ترجمه گوگل]فراوانی خاک شناخته شده معمولا از پیش بینی ها رها شده و در افسردگی به دام افتاده است

2. The effect of the erodible plug prepared by different techniques on the lag time of capsule was investigated.
[ترجمه ترگمان]تاثیر of erodible تهیه شده توسط تکنیک های مختلف بر روی زمان تاخیری of مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثر پلاگین فرسایش پذیر تهیه شده توسط تکنیک های مختلف بر روی زمان انقباض کپسول مورد بررسی قرار گرفت

3. Semi arid climate, poor vegetation cover and highly erodible loess can be regarded as the main natural factors responsible for the formation of hyperconcentrated flows in the Loess Plateau, China.
[ترجمه ترگمان]آب و هوای نیمه بایر، پوشش گیاهی ضعیف و به شدت erodible را می توان به عنوان عوامل اصلی طبیعی در شکل گیری جریان های hyperconcentrated در فلات Loess چین در نظر گرفت
[ترجمه گوگل]آب و هوای نیمه خشک، پوشش گیاهی ضعیف و لس بسیار قابل فرسایش را می توان بعنوان عامل اصلی طبیعی تشکیل جریان های بیش از حد کنسانتره در Plateau لس، چین دانست

4. It brings more highly erodible land into production because they're out to make more money on every acre.
[ترجمه ترگمان]بیشتر زمین های کشاورزی را به تولید می رساند، زیرا آن ها برای کسب پول بیشتر در هر جریب دورتر هستند
[ترجمه گوگل]این زمین به شدت فساد اداری را به تولید می رساند زیرا آنها در هر هکتار پول بیشتری می گیرند

5. Objective To study imaging findings and diagnosis value of CT scanning in erodible fungal infection of paranasal sinuses.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه یافته های تصویربرداری و تشخیص ارزش تشخیصی CT در عفونت قارچی erodible (paranasal)
[ترجمه گوگل]هدف: برای بررسی یافته های تصویربرداری و ارزش تشخیصی CT اسکن در عفونت قارچی فاسد سینوس های پارانازال

6. AIM To develop a novel pulsatile drug delivery system of which the lag time is cont rolled by an erodible plug (EP) and evaluate its release characteristics in vitro .
[ترجمه ترگمان]به منظور توسعه یک جریان ضربانی جدید سیستم تحویل مواد که در آن زمان تاخیر به وسیله پلاگ هیدرات (EP)و ارزیابی ویژگی های انتشار آن در آزمایشگاه تولید می شود
[ترجمه گوگل]AIM برای ایجاد یک سیستم تحویل دارویی تحرک آمیز جدید که زمان انقباض آن توسط یک پلاگین فسفری (EP) ریزدانه شده است و مشخصات آزمایشی آن را در شرایط آزمایشگاهی ارزیابی می کند

7. The results show that the material basis is unstable geomorphology, shallow soil, coarse particles of soil, gravel, poor soil consolidation, erodible soil.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که اساس مواد، ژئومورفولوژی ناپایدار، خاک سطحی، ذرات خشن خاک، سنگریزه، خاک ضعیف و خاک erodible است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که مواد پایه ژئومورفولوژی ناپایدار، خاک کم عمق، ذرات درشت خاک، سنگ، تقویت ضعیف خاک، خاک فرسوده است

8. The insoluble capsule body, fast - release theophylline tablet and erodible plug were prepared, respectively.
[ترجمه ترگمان]جسم کپسول insoluble، قرص theophylline fast و plug erodible به ترتیب آماده شدند
[ترجمه گوگل]بدنه کپسول نامحلول، قرص تئوفیلین سریع و پلاگین فسفری تهیه شد

9. For the world as a whole, converting 10% of cropland that is highly erodible to grass or trees seems a reasonable goal.
[ترجمه ترگمان]برای جهان به عنوان یک کل، تبدیل ۱۰ % از زمین های زراعی که به شدت به علف یا درختان تبدیل می شود، یک هدف منطقی به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]برای جهان به عنوان یک کل، تبدیل 10 درصد از زمین های زراعی که به چمن یا درختان بسیار فساد است، به نظر یک هدف منطقی است

10. Planting grass became popular in the 1990s as a way to save highly erodible soils and store carbon in the soil.
[ترجمه ترگمان]کاشت چمن در دهه ۱۹۹۰ به عنوان راهی برای حفظ خاک ها و ذخیره کربن در خاک رواج پیدا کرد
[ترجمه گوگل]چمن کاشت در دهه 1990 به عنوان راهی برای ذخیره خاک های بسیار فرسوده و ذخیره کربن در خاک تبدیل شد

11. The 0. 6 factor should be decreased if the soil is known to be more erodible than the average.
[ترجمه ترگمان]۰ اگر خاک بیشتر از متوسط باشد، ضریب ۶ باید کاهش یابد
[ترجمه گوگل]فاکتور 6/0 باید کاهش یابد، اگر خاک شناخته شده تر از فرسایش بیشتر باشد


کلمات دیگر: