1. an erratic boulder
صخره ی یخرفته
2. an erratic comet
استاره (ستاره ی دنباله دار) بی هدف
3. an erratic man
آدم خل وضع (یا مخبط)
4. the erratic course of the river
مسیر پرپیچ و خم رودخانه
5. this morning the cotton market was erratic
امروز صبح بازار پنبه پر نوسان بود.
6. Irrigation measures will be necessary in areas of erratic rainfall.
[ترجمه ترگمان]تدابیر آبیاری در مناطق بارش نامنظم ضروری خواهند بود
[ترجمه گوگل]اقدامات آبیاری در مناطق بارندگی نامنظم ضروری است
7. The electricity supply here is quite erratic.
[ترجمه ترگمان]تامین برق در اینجا بسیار نامنظم است
[ترجمه گوگل]تامین برق در اینجا کاملا بی ربط است
8. Mary is a gifted but erratic player .
[ترجمه علی فرامرزی] مری یک بازیکن با استعداد اما پیشبینی نشده است
[ترجمه ترگمان]مری یک بازیکن با استعداد اما غیر منطقی است
[ترجمه گوگل]مریم یک بازیکن با استعداد اما نادرست است
9. He drove in an erratic course down the road.
[ترجمه ترگمان]مسیر نامنظم راه را طی کرد
[ترجمه گوگل]او در یک مسیر ناهموار در جاده سوار شد
10. Argentina's erratic inflation rate threatens to upset the plans.
[ترجمه ترگمان]نرخ نامنظم تورم آرژانتین تهدید می کند که این طرح ها را واژگون می کند
[ترجمه گوگل]نرخ تورم نامطلوب آرژانتین تهدید می کند که برنامه ها را از بین ببرد
11. His breathing was becoming erratic.
[ترجمه ترگمان]تنفسش نامنظم شده بود
[ترجمه گوگل]تنفس او بی روح بود
12. He is a very erratic football player.
[ترجمه ترگمان]او یک بازیکن فوتبال بسیار نامنظم است
[ترجمه گوگل]او یک بازیکن فوتبال بسیار نامناسب است
13. She found it hard to cope with his erratic behaviour.
[ترجمه ترگمان]او به سختی توانست با رفتار erratic کنار بیاید
[ترجمه گوگل]او بر این عقیده بود که با رفتار غلط او مقابله کند
14. Businessmen are displeased with erratic economic policy-making.
[ترجمه ترگمان]تجار از سیاست های اقتصادی نامنظم ناراضی هستند
[ترجمه گوگل]بازرگانان با سیاست گذاری اقتصادی نامحدود می نگرند
15. Your work is always erratic.
[ترجمه ترگمان] کار تو همیشه نامنظمه
[ترجمه گوگل]کار شما همیشه نامطلوب است
16. Deliveries of goods are erratic.
[ترجمه ترگمان]سفارشی از کالاها نامنظمه
[ترجمه گوگل]تحویل کالاها بی وقفه است
17. The singer gave an erratic performance.
[ترجمه ترگمان]این خواننده یک اجرای نامنظم داد
[ترجمه گوگل]خواننده عملکرد بی نظیری داشت