1. He joined the air force in 1964 and spent ten years in the service.
[ترجمه حسین صیاد] او در سال ۱۹۶۴ به نیروی هوایی پیوست و مدت ده سال از عمر خود را در آنجا سپری کرد .
[ترجمه ترگمان]او در ۱۹۶۴ به نیروی هوایی پیوست و ده سال را در خدمت گذراند
[ترجمه گوگل]او در سال 1964 به نیروی هوایی ملحق شد و ده سال در خدمت بود
2. Their military capability has been reduced because their air force has proved not to be effective.
[ترجمه ترگمان]توانایی نظامی آن ها کاهش یافته است، چرا که ثابت شده است نیروی هوایی آن ها موثر نبوده است
[ترجمه گوگل]توان نظامی آنها کاهش یافته است زیرا نیروی هوایی آنها اثبات شده است که موثر نیستند
3. The air force counterattacked and repelled the invasion.
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی، حمله را دفع می کند و invasion را دفع می کند
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی ضد حمله و تهاجم را دفع کرد
4. This plane is configured for our air force.
[ترجمه ترگمان]این هواپیما برای نیروی هوایی ما شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]این هواپیما برای نیروی هوایی ما پیکربندی شده است
5. The British Air Force succeeded despite overwhelming odds against them.
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی بریتانیا علی رغم مخالفت های شدید علیه آن ها موفق شد
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی بریتانیا، با وجود شانس قهرمانانه علیه آنها، موفق شد
6. The air force of our enemy regrouped for making a new air raid.
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی دشمن دوباره دوباره شروع به حمله هوایی تازه کرد
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی دشمن ما برای ساخت یک حمله هوایی جدید مرتکب گردید
7. Their air force had been neutered before the work began.
[ترجمه ترگمان]قبل از شروع کار نیروی هوایی آن ها آخته شده بود
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی آنها قبل از آغاز کار، به وسیله ترشحات روده تحریک شده بود
8. He held officer rank in the air force for many years.
[ترجمه ترگمان]او چندین سال بود که فرمانده پلیس را در هوا نگه داشته بود
[ترجمه گوگل]او سال ها در مقام نیروی هوایی بود
9. The air force and navy were modernised but the army, very much the poor relation, was not.
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی و نیروی دریایی در نیروی دریایی بود، اما ارتش بسیار فقیر بود
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی و نیروی دریایی مدرن شدند اما ارتش، بسیار رابطه ضعیف، نمی شد
10. An air force spokesman said the rescue operation was a race against time.
[ترجمه ترگمان]سخنگوی نیروی هوایی گفت که عملیات نجات، مسابقه ای در برابر زمان بود
[ترجمه گوگل]یک سخنگوی نیروی هوایی گفت که عملیات نجات، مسابقه با زمان است
11. When did you join the air force?
[ترجمه ترگمان]کی به نیروی هوایی ملحق شدی؟
[ترجمه گوگل]وقتی به نیروی هوایی پیوستی؟
12. I volunteered for service in the Air Force.
[ترجمه ترگمان]من داوطلب خدمت در نیروی هوایی شدم
[ترجمه گوگل]من برای خدمت در نیروی هوایی داوطلب شدم
13. The Afghan air force was using helicopters to supply the besieged town.
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی افغانستان از هلی کوپترها برای تامین شهر محاصره شده استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی افغانستان با استفاده از هلیکوپتر برای تامین شهر تحت محاصره قرار داشت
14. The air force is one of the armed forces.
[ترجمه ترگمان]نیروی هوایی یکی از نیروهای مسلح است
[ترجمه گوگل]نیروی هوایی یکی از نیروهای مسلح است
15. I'm still in the air force, though I'll be demobbed in a couple of months.
[ترجمه ترگمان]من هنوز در نیروی هوایی هستم، هرچند تا چند ماه دیگر آزاد می شوم
[ترجمه گوگل]من هنوز در نیروی هوایی هستم، هرچند در عرض چند ماه مجبور خواهم شد