1. A bridge spanned the rill.
[ترجمه ترگمان]یه پل از the گذشت
[ترجمه گوگل]یک پل حفر شد
2. A ditch diverted water from the rill into the fields.
[ترجمه ترگمان]گودالی آب را از جویبارها به دشت ها سرازیر می کرد
[ترجمه گوگل]یک حوضچه آب را از ریل به حوزه های مختلف منتقل می کند
3. Ray LaHood, R-Ill., said in a telephone interview Friday.
[ترجمه ترگمان]ری لاهود، آر ای در یک مصاحبه تلفنی در روز جمعه گفت
[ترجمه گوگل]Ray LaHood، R-Ill, در مصاحبه تلفنی روز جمعه گفت
4. Henry Hyde, R-Ill, who was tapped by the candidate to chair the panel responsible for shaping the platform language.
[ترجمه ترگمان]هنری هاید، R - I، که از کاندید برای ریاست هیات مسئول شکل دادن به زبان سکو استفاده کرده بود
[ترجمه گوگل]هنری هیید، R-Ill، که توسط نامزد انتخاب شد و مسئول تشکیل شئ زبان پلت فرم بود
5. Henry Hyde, R-Ill., a longtime abortion opponent tapped by Dole to chair the committee crafting the official party platform.
[ترجمه ترگمان]هنری هاید، آر ای یک رقیب قدیمی سقط جنین که توسط دول به راه افتاد تا ریاست کمیته را بر روی سکوی رسمی حزب ایجاد کند
[ترجمه گوگل]هنری هیده، R-Ill, یک حامی سقط طولانی مدت توسط Dole به ریاست کمیته ساخت پلت فرم حزب رسمی ضربه زد
6. Henry Hyde, R-Ill., as an interim speaker.
[ترجمه ترگمان]هنری هاید، آر ای به عنوان یک سخنگوی موقت
[ترجمه گوگل]هنری هیید، R-Ill, به عنوان سخنگوی موقت
7. The water in this rill is very clean.
[ترجمه ترگمان]آب در این جویبار بسیار تمیز است
[ترجمه گوگل]آب در این ریل بسیار تمیز است
8. It is the precondition for the rill flow hydraulic calculation to confirm the rill flow pattern.
[ترجمه ترگمان]این the برای محاسبه هیدرولیکی جریان rill برای تایید الگوی جریان جویبار است
[ترجمه گوگل]این پیش شرط برای محاسبه هیدرولیکی جریان ریل برای تایید الگوی جریان ریل است
9. There is a spare toilet rill in the bathroom cupboard.
[ترجمه ترگمان]یه جریان توالت اضافی تو قفسه توالت هست
[ترجمه گوگل]در آشپزخانه حمام یک تایر توالت توالت وجود دارد
10. By the side of the rill.
[ترجمه ترگمان]در کنار جویبار
[ترجمه گوگل]در کنار ریل
11. Sediment regime rill erosion process was always detachment - transport.
[ترجمه ترگمان]رژیم Sediment از فرآیند فرسایش همواره واحد و نقل بود
[ترجمه گوگل]ردیف رسوب فرسایش فرسایش همیشه جدایی - حمل و نقل بود
12. From a practical standpoint, rill erosion forms small channels.
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه عملی، فرسایش rill کانال های کوچکی را شکل می دهد
[ترجمه گوگل]از دیدگاه عملی، فرسایش لبه ها کانال های کوچک را تشکیل می دهد
13. Stands nearby murmur the rill, listens to the running water to wash your memory.
[ترجمه ترگمان]در همان اطراف جریان را زمزمه می کند و جریان آب را به گوش می رسد و به آب جاری گوش می دهد تا حافظه ات را بشوید
[ترجمه گوگل]ایستاده در اطراف سر و صدا را شل می کند، به آب در حال اجرا گوش می دهد تا حافظه خود را بشوید