کلمه جو
صفحه اصلی

caressing

انگلیسی به انگلیسی

• affectionate, loving, soft

جملات نمونه

1. two lovers were caressing on the park bench
دو دلداده روی نیمکت پارک ماچ و بوسه می کردند.

2. He was gently caressing her golden hair.
[ترجمه ترگمان]به آرامی موهای طلایی او را نوازش کرد
[ترجمه گوگل]او به آرامی طلایی موهای طلایی خود را تلخ کرد

3. The hand in her hair was caressing her gently, and imperceptibly tilting her face towards his.
[ترجمه ترگمان]دستی که در موهایش بود به آرامی او را نوازش کرد و به طور نامحسوس صورتش را به طرف او کج کرد
[ترجمه گوگل]دستش را روی موهایش انداخت و به آرامی سرش را تلنبار کرد و صورتش را به سمت او چرخاند

4. She was caressing his face when the phone rang, making them both jump a little.
[ترجمه ترگمان]وقتی تلفن زنگ زد، صورتش را نوازش کرد و هر دو از جا پریدند
[ترجمه گوگل]هنگامی که تلفن زنگ زد، چهره خود را در حال نوازش بود، و آنها را هر دو کمی پرش کرد

5. Wings embracing, they play in bright sunlight, Necks caressing roam the blue clouds.
[ترجمه ترگمان]Wings در زیر نور آفتابی بازی می کنند، گردن ها را نوازش می دهند و در میان ابره ای آبی گردش می کنند
[ترجمه گوگل]بال ها در آغوش می گیرند، آنها در نور آفتاب به چشم می آیند

6. A light but strong, caressing tenor and even if past its prime, still an instrument of beauty.
[ترجمه ترگمان]یک نور ضعیف اما قوی و نوازش آمیز و حتی اگر از صفحه اول آن هنوز هم یک وسیله زیبایی باشد
[ترجمه گوگل]نور، اما قدرتمند، لعنتی تنور و حتی اگر گذشته از آن نخست، هنوز ابزار زیبایی است

7. She moved her fingers delicately as if caressing the wind.
[ترجمه ترگمان]انگشتانش را با ظرافت تکان می داد، گویی باد را نوازش می داد
[ترجمه گوگل]انگشتانش را به طرز شگفت انگیزی انگشتان دست و پا زد

8. Caressing someone's body or kissing out of lust is the same sin as having sex.
[ترجمه ترگمان]کشتن بدن یک نفر یا بوسیدن شهوت نیز همان گناه است که با داشتن جنس مخالف است
[ترجمه گوگل]جوشیدن بدن فرد یا بوسیدن از شهوت یک گناه مشابه با داشتن رابطه جنسی است

9. The picture shows an aproned housewife caressing the machine, with this tag line: "If she can only cook as well as Honeywell can compute. "
[ترجمه ترگمان]این تصویر یک پیش aproned خانه دار را نشان می دهد که این دستگاه را نوازش می کند: \" اگر او تنها می تواند آشپزی کند، همان طور که Honeywell می تواند محاسبه کند \"
[ترجمه گوگل]این تصویر نشان می دهد یک زن خانه دار پیشاهنگ که دستگاه را لرزاند، با این خط برچسب 'اگر او فقط می تواند طبخ و نیز Honeywell می تواند محاسبه کند '

10. After caressing and talking to Jacky, the old hobo uttered a brief command.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد پس از نوازش و گفتگو با جکی پیر فرمان کوتاهی بر زبان آورد
[ترجمه گوگل]بعد از نوازش کردن و صحبت کردن با جکی، یک هابیل قدیمی دستور فرمان داد

11. Death is no dream, for in death I'm caressing you.
[ترجمه ترگمان]مرگ هیچ رویایی نیست، چون در مرگ تو را نوازش می کنم
[ترجمه گوگل]مرگ رویا نیست، زیرا در مرگ من شما را سرزنش می کنم

12. Moreover, when caressing the penis at the same time, can oppress gently with another hand or lip at the same time pudenda .
[ترجمه ترگمان]از این گذشته، هنگامی که در عین حال آلت را نوازش می دهد، می تواند با دست دیگر به نرمی دست یا لب دیگری را خفه کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، هنگام پریدن آلت تناسلی در همان زمان، می تواند به آرامی با یک دست یا لب دیگر در همان زمان pudenda را سرکوب کند

13. I was kneading and caressing Jennifer's insole and heel. Each little piggy was carefully attended to, as was every corn, callus and bunion.
[ترجمه ترگمان]داشتم insole و پاشنه Jennifer را نوازش می کردم هر خوک کوچک به دقت مراقب بود، مثل هر ذرت و پینه پا و پینه پا
[ترجمه گوگل]من در حال سوزاندن و نوازش کردن کفی جنیفر و پاشنه بودم هر کوچک کوچک کوچک به دقت مورد توجه قرار گرفت، همانطور که ​​هر ذرت، کالوس و بونیون بود

14. Do you feel the breeze caressing your face?
[ترجمه ترگمان]تو احساس می کنی که باد صورتت رو نوازش میده؟
[ترجمه گوگل]آیا احساس می کنید که نسیم چشم شما چهره شما است؟

پیشنهاد کاربران

نوازش کردن

نوازشگری، دلجویی

caressing ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: نوازشگری
تعریف: لمس یا نوازش ملایم برای نشان دادن عواطف


کلمات دیگر: