• do as well as one can, to the best of one's ability
try one's best
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Even hit try one's best to reduce short time.
[ترجمه ترگمان]حتی سعی کنید بهترین تلاش خود را بکنید تا زمان کوتاه را کاهش دهید
[ترجمه گوگل]حتی سعی کنید بهترین را برای کاهش زمان کوتاه کنید
[ترجمه گوگل]حتی سعی کنید بهترین را برای کاهش زمان کوتاه کنید
2. Try one's best is a necessary personality.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید بهترین حالت را داشته باشید
[ترجمه گوگل]بهترین ها را امتحان کنید یک شخصیت ضروری است
[ترجمه گوگل]بهترین ها را امتحان کنید یک شخصیت ضروری است
3. Dear Terry,'t cry please, you had try one's best enough.
[ترجمه ترگمان]تری عزیزم، لطفا گریه نکن، تو به اندازه کافی تلاش کرده ای
[ترجمه گوگل]ارباب عزیز، لطفا گریه کنید، شما باید بهترین ها را امتحان کنید
[ترجمه گوگل]ارباب عزیز، لطفا گریه کنید، شما باید بهترین ها را امتحان کنید
4. Try one's best to do sth.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید کار درست را انجام دهید
[ترجمه گوگل]بهترین کار را برای انجام کارهایتان انجام دهید
[ترجمه گوگل]بهترین کار را برای انجام کارهایتان انجام دهید
5. A lot of people utilize this chance to try one's best to purchase, in order to leave some stocks.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم از این فرصت استفاده می کنند تا بهترین راه برای خرید را امتحان کنند، تا برخی از سهام را رها کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم از این فرصت استفاده می کنند تا بهترین خرید را داشته باشند تا برخی از سهام را ترک کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم از این فرصت استفاده می کنند تا بهترین خرید را داشته باشند تا برخی از سهام را ترک کنند
6. We will try one's best to improve the requirement that the working efficiency and ability to work meet you, certainly this is what we should do too.
[ترجمه ترگمان]ما نهایت تلاش خود را خواهیم کرد تا این شرط را بهبود بخشیم که کارایی و توانایی کار کردن با شما را بهبود بخشد، قطعا این همان کاری است که ما باید انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما بهترین های خود را برای بهبود نیاز به کارایی و کارایی کار به شما نشان خواهیم داد، مطمئنا این چیزی است که ما باید انجام دهیم
[ترجمه گوگل]ما بهترین های خود را برای بهبود نیاز به کارایی و کارایی کار به شما نشان خواهیم داد، مطمئنا این چیزی است که ما باید انجام دهیم
7. Must try one's best to serve the people.
[ترجمه ترگمان]باید تلاش کرد تا به مردم خدمت کند
[ترجمه گوگل]باید بهترین کار را برای خدمت به مردم انجام دهید
[ترجمه گوگل]باید بهترین کار را برای خدمت به مردم انجام دهید
8. Dear Terry, don't cry please, you had try one's best enough .
[ترجمه ترگمان]- تری عزیزم، لطفا گریه نکن، تو به اندازه کافی تلاش کرده ای
[ترجمه گوگل]تری عزیز، لطفا گریه نکنید، شما باید بهترین ها را امتحان کنید
[ترجمه گوگل]تری عزیز، لطفا گریه نکنید، شما باید بهترین ها را امتحان کنید
9. So, in the just, democratic society, great decision should try one's best to meet and should be made policy the hope and demand of the masses .
[ترجمه ترگمان]بنابراین، در جامعه دموکراتیک، تصمیم عالی باید بهترین تلاش خود را برای برآورده کردن نیازها و خواسته های توده های مردم انجام دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین، در جامعه ی حقوقی دموکراتیک، تصمیم بزرگ باید تلاش خود را برای ملاقات و سیاست های امید و تقاضای توده ها انجام دهد
[ترجمه گوگل]بنابراین، در جامعه ی حقوقی دموکراتیک، تصمیم بزرگ باید تلاش خود را برای ملاقات و سیاست های امید و تقاضای توده ها انجام دهد
10. Do you believe people can change their destiny? People should try one's best. . . then leave it to chance.
[ترجمه ترگمان]آیا شما اعتقاد دارید که مردم می توانند سرنوشت خود را تغییر دهند؟ مردم باید یکی از بهترین ها رو امتحان کنن و بعد این رو به شانس واگذار کنن
[ترجمه گوگل]آیا شما معتقدید که مردم می توانند سرنوشت خود را تغییر دهند؟ مردم باید بهترین ها را امتحان کنند سپس آن را به شانس
[ترجمه گوگل]آیا شما معتقدید که مردم می توانند سرنوشت خود را تغییر دهند؟ مردم باید بهترین ها را امتحان کنند سپس آن را به شانس
11. With the increasing of using water resource, water pollution become more gravely now. It requires us that we must try one's best to take effective measures protecting water resources.
[ترجمه ترگمان]با افزایش استفاده از منابع آب، آلودگی آب هم اکنون سنگین تر شده است این به ما نیاز دارد که ما باید بهترین تلاش خود را برای انجام اقدامات موثر حفاظت از منابع آبی امتحان کنیم
[ترجمه گوگل]با افزایش استفاده از منابع آب، آلودگی آب اکنون شدیدتر می شود این به ما نیاز دارد که ما باید تلاش کنیم تا اقدامات موثر حفاظت از منابع آب را انجام دهیم
[ترجمه گوگل]با افزایش استفاده از منابع آب، آلودگی آب اکنون شدیدتر می شود این به ما نیاز دارد که ما باید تلاش کنیم تا اقدامات موثر حفاظت از منابع آب را انجام دهیم
12. Can bring self imaginative faculty into play sufficiently in this a day, people, try one's best to fabricate out a little falsehood, go and tuning straightforward.
[ترجمه ترگمان]می تواند قوه تخیلی خود را به اندازه کافی در این روز به اندازه کافی به نمایش بگذارد، مردم، تلاش خود را برای بیرون آوردن یک دروغ کوچک، رفتن و تنظیم بی پرده بیان کنند
[ترجمه گوگل]می توانم در این روز، مردم، توانایی های ذهنی تخیلی خودم را به بازی ببرم، بهترین کار را برای ساختن یک دروغ کوچک انجام دهم، ساده و ساده تنظیم کنم
[ترجمه گوگل]می توانم در این روز، مردم، توانایی های ذهنی تخیلی خودم را به بازی ببرم، بهترین کار را برای ساختن یک دروغ کوچک انجام دهم، ساده و ساده تنظیم کنم
13. However, it is found in the study of mountain tourist hotel, the important matter in hotel design is try one's best to saving fund in build hotel and obtain maximal economy advantage.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در مطالعه هتل توریستی کوهستان، مهم است که مساله مهم در طراحی هتل به بهترین شکل برای صرفه جویی در بودجه در هتل ها و به دست آوردن بیش ترین مزیت اقتصادی است
[ترجمه گوگل]با این حال، در مطالعه هتل توریستی کوه یافت می شود، مهم است که در طراحی هتل، بهترین گزینه برای صرفه جویی در صندوق در ساخت هتل و به دست آوردن حداکثر مزیت اقتصادی است
[ترجمه گوگل]با این حال، در مطالعه هتل توریستی کوه یافت می شود، مهم است که در طراحی هتل، بهترین گزینه برای صرفه جویی در صندوق در ساخت هتل و به دست آوردن حداکثر مزیت اقتصادی است
پیشنهاد کاربران
نهایت تلاش خود را کردن
کلمات دیگر: