• in spite of the fact that -, notwithstanding that -
despite the fact that
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Despite the fact that she was wearing a seat belt, she was thrown sharply forward.
[ترجمه ترگمان]با وجود این که کمربند ایمنی پوشیده بود، به سرعت به جلو پرتاب شد
[ترجمه گوگل]با وجود این که او کمربند ایمنی را پوشید، او به شدت پرتاب کرد
[ترجمه گوگل]با وجود این که او کمربند ایمنی را پوشید، او به شدت پرتاب کرد
2. She's taking her children on holiday, despite the fact that school starts tomorrow.
[ترجمه ترگمان]با وجود این که مدرسه فردا شروع می شود، او بچه هایش را به تعطیلات می برد
[ترجمه گوگل]او فرزندان خود را در تعطیلات می برد، با وجود این واقعیت که مدرسه شروع می شود فردا
[ترجمه گوگل]او فرزندان خود را در تعطیلات می برد، با وجود این واقعیت که مدرسه شروع می شود فردا
3. She went to Spain despite the fact that her doctor had told her to rest.
[ترجمه ترگمان]با وجود این که دکتر به او گفته بود که استراحت کند، به اسپانیا رفت
[ترجمه گوگل]علیرغم این واقعیت که دکترش به او گفته بود برای استراحت به اسپانیا رفت
[ترجمه گوگل]علیرغم این واقعیت که دکترش به او گفته بود برای استراحت به اسپانیا رفت
4. Despite the fact that she is short, she is an excellent basketball player.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه او کوتاه است، او یک بازیکن بسکتبال عالی است
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه او کوتاه است، او یک بازیکن بسکتبال عالی است
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه او کوتاه است، او یک بازیکن بسکتبال عالی است
5. He refused to help me, despite the fact that I asked him several times.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه چندین بار از او سوال کردم، از کمک به من خودداری کرد
[ترجمه گوگل]او با وجود این واقعیت که چند بار از او پرسیدم، حاضر به کمک به من نشد
[ترجمه گوگل]او با وجود این واقعیت که چند بار از او پرسیدم، حاضر به کمک به من نشد
6. She was good at physics despite the fact that she found it boring.
[ترجمه ترگمان]علی رغم این حقیقت که او آن را خسته کننده می دانست، در فیزیک خوب بود
[ترجمه گوگل]او در فیزیک خوب بود با وجود اینکه او آن را خسته کننده یافت
[ترجمه گوگل]او در فیزیک خوب بود با وجود اینکه او آن را خسته کننده یافت
7. All three diabetic patients had a satisfactory outcome despite the fact that one of them has severe autonomic neuropathy.
[ترجمه ترگمان]هر سه بیمار دیابتی نتیجه رضایت بخشی دارند، با وجود این که یکی از آن ها ناخوشی مستقل خود را دارد
[ترجمه گوگل]هر سه بیمار دیابتی نتایج رضایت بخش داشتند، هرچند یکی از آنها دارای نوروپاتی شدید وابسته به خودبخودی است
[ترجمه گوگل]هر سه بیمار دیابتی نتایج رضایت بخش داشتند، هرچند یکی از آنها دارای نوروپاتی شدید وابسته به خودبخودی است
8. A 000 crowd created a soccer-style atmosphere despite the fact that the tourists fielded essentially their second team.
[ترجمه ترگمان]به رغم این واقعیت که توریست ها در اصل دومین تیم خود را معرفی کردند، جمعیت یک جو فوتبال را ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]یک جمعیت هزار نفر یک فضای سبک فوتبال ایجاد کرد، با وجود این واقعیت که گردشگران اساسا تیم دوم خود را به نمایش گذاشتند
[ترجمه گوگل]یک جمعیت هزار نفر یک فضای سبک فوتبال ایجاد کرد، با وجود این واقعیت که گردشگران اساسا تیم دوم خود را به نمایش گذاشتند
9. This despite the fact that the eventual outcomes, nationalism and defence of territory, are quite similar.
[ترجمه ترگمان]این مساله علی رغم این واقعیت که نتایج نهایی، ناسیونالیسم و دفاع از قلمرو، کاملا شبیه هم هستند
[ترجمه گوگل]این به رغم این واقعیت است که نتایج نهایی، ملی گرایی و دفاع از قلمرو بسیار مشابه هستند
[ترجمه گوگل]این به رغم این واقعیت است که نتایج نهایی، ملی گرایی و دفاع از قلمرو بسیار مشابه هستند
10. He refused to help me despite the fact that I've done many things for him.
[ترجمه ترگمان]با وجود این حقیقت که من کاره ای زیادی برای او انجام دادم، به من کمک کرد
[ترجمه گوگل]او حاضر به کمک به من نبود، گرچه من چیزهای زیادی را برای او انجام داده ام
[ترجمه گوگل]او حاضر به کمک به من نبود، گرچه من چیزهای زیادی را برای او انجام داده ام
11. Despite the fact that Johannesburg is situated some 000 feet above sea level, I felt comfortable.
[ترجمه ترگمان]علی رغم این حقیقت که ژوهانسبورگ در حدود ۱،۰۰۰ متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد، احساس راحتی کردم
[ترجمه گوگل]با وجود این واقعیت که جوهانسبورگ در حدود 000 فوت بالاتر از سطح دریا قرار دارد، احساس راحتی کردم
[ترجمه گوگل]با وجود این واقعیت که جوهانسبورگ در حدود 000 فوت بالاتر از سطح دریا قرار دارد، احساس راحتی کردم
12. Despite the fact that I was petrified with fear, I was st ill their leader.
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه از ترس خشک شده بودم، I بودم
[ترجمه گوگل]علی رغم این واقعیت که من با ترس سرشاری شدم، من رهبر او بودم
[ترجمه گوگل]علی رغم این واقعیت که من با ترس سرشاری شدم، من رهبر او بودم
13. Adams expressed her preference for New York, despite the fact that she's lived in California for six years.
[ترجمه ترگمان]به رغم این واقعیت که او شش سال است که در کالیفرنیا زندگی می کند، او ترجیح می دهد نیویورک را ترجیح دهد
[ترجمه گوگل]آدامز ترجیح داد او برای نیویورک، با وجود اینکه او در شش سال در کالیفرنیا زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]آدامز ترجیح داد او برای نیویورک، با وجود اینکه او در شش سال در کالیفرنیا زندگی می کرد
14. Not very, despite the fact that gas can substitute 50-80% of diesel oil.
[ترجمه ترگمان]با وجود این واقعیت که گاز می تواند ۵۰ تا ۸۰ درصد نفت دیزل را جایگزین کند، چندان هم نیست
[ترجمه گوگل]نه خیلی، با وجود این واقعیت که گاز می تواند 50-80٪ از روغن دیزلی را جایگزین کند
[ترجمه گوگل]نه خیلی، با وجود این واقعیت که گاز می تواند 50-80٪ از روغن دیزلی را جایگزین کند
پیشنهاد کاربران
با وجود این که
با وجود این واقعیت که
به رغم این واقعیت که
با وجود این واقعیت که
به رغم این واقعیت که
علارغم این واقعیت که
با وجود این حقیقت که
با وجود این حقیقت که
کلمات دیگر: