کلمه جو
صفحه اصلی

live and let live


گذشت و اغماض داشتن، در کار دیگران دخالت نکردن، زیست کن و بگذاز بزیند

انگلیسی به انگلیسی

• each person should live according to his/her own beliefs and world views

جملات نمونه

1. Live and let live.
[ترجمه اردشیری علی رضا] تو زندگی تو بکن واگذار دیگران زندگیشان بکنند
[ترجمه ترگمان]زندگی کنید و زندگی کنید
[ترجمه گوگل]زنده بمانید و بگذارید زندگی کن

2. The attitude is we live and let live. This is actually an amazing change in values in a rather short time and it's an example of freedom from religion. Thomas Wolfe
[ترجمه ترگمان]نگرش این است که ما زندگی می کنیم و زندگی می کنیم این در واقع یک تغییر شگفت انگیز در ارزش ها در یک زمان نسبتا کوتاه است و یک مثال آزادی از مذهب است توماس ولف
[ترجمه گوگل]نگرش ما زندگی و اجازه زندگی است این یک تغییر شگفت انگیز در ارزش ها در زمان کوتاهی است و نمونه ای از آزادی از دین است توماس ولف

3. She couldn't live and let live.
[ترجمه ترگمان]او نمی توانست زندگی کند و بگذارد زنده بماند
[ترجمه گوگل]او نمیتواند زندگی کند و زندگی کند

4. The Smiths, though, have little time for the live and let live view.
[ترجمه ترگمان]با این حال خانواده اسمیت برای زندگی کمی وقت دارند و اجازه زندگی می دهند
[ترجمه گوگل]اما اسمیت ها زمان کمی برای نمایش زنده و اجازه زندگی دارند

5. My old philosophy used to be Live and let live, but Im taking this needlepoint class and they gave us these really big pillows.
[ترجمه ترگمان]فلسفه قدیمی من عادت داشت زنده بماند و زنده بماند، اما من این کلاس needlepoint را بر می دارم و آن ها این بالش های بزرگ را به ما دادند
[ترجمه گوگل]فلسفه قدیمی من زندگی می کرد و اجازه می داد که زندگی کنم، اما من این کلاس سوزنی را گرفتم و آنها این بالش های واقعا بزرگ را به ما دادند

6. And so Mozart, in the last year of his life, this very special time, his music goes into this completely new place of "live and let live", this incredible spiritual, emotional spaciousness.
[ترجمه ترگمان]و بنابراین موتسارت، در آخرین سال زندگی اش، این زمان بسیار ویژه، موسیقی او به این مکان کاملا جدید \"زندگی و رها کردن\"، این وسعت معنوی و عاطفی و احساسی تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]و بنابراین موتزارت، در سال گذشته از زندگی خود، این زمان بسیار خاص، موسیقی خود را به این مکان کاملا جدید از 'زندگی می کنند و اجازه دهید زندگی'، این فوق العاده معنوی، بزرگ و عاطفی است

7. Exactly, I wish more people would just live and let live.
[ترجمه ترگمان]دقیقا، من آرزو می کنم که مردم بیشتر زنده بمونن و زندگی کنن
[ترجمه گوگل]دقیقا، من آرزو می کنم بیشتر مردم فقط زندگی کنند و بگذارند زندگی کنند

8. The attitude of the police is live and let live.
[ترجمه ترگمان]نگرش پلیس زنده است و زندگی را رها می کند
[ترجمه گوگل]نگرش پلیس زندگی می کند و اجازه زندگی می دهد

9. Live and let live. If we could all forget our egos and realise we all want the same things we would all be a lot happier.
[ترجمه ترگمان]زندگی کنید و زندگی کنید اگر همه egos را فراموش کنیم و درک کنیم که همه ما یک چیز را می خواهیم، همه ما خوشحال تر می شویم
[ترجمه گوگل]زنده بمانید و بگذارید زندگی کن اگر همه ما می توانستیم خود را فراموش کنیم و متوجه شویم همه ما همین کارها را می خواهیم بسیار خوشحال خواهیم شد

10. Mind your own business. Live and let live.
[ترجمه ترگمان]به کار خودت برس زنده بمون و زنده بمون
[ترجمه گوگل]سرت به کار خودت باشه زنده بمانید و بگذارید زندگی کن

11. You naturally have a "live and let live" approach to your own happiness and towards allowing others to find their own path to personal happiness.
[ترجمه ترگمان]شما به طور طبیعی یک \"زندگی\" دارید و به شادی خود نزدیک شوید و به دیگران اجازه دهید مسیر خود را برای شادی شخصی پیدا کنند
[ترجمه گوگل]شما به طور طبیعی یک رویکرد زندگی و زندگی را به شادی و خوشبختی خود می رسانید و به دیگران اجازه می دهید مسیر خود را برای خوشبختی شخصی پیدا کنید

12. To live and let live are basinal for harmonious society.
[ترجمه ترگمان]زندگی کردن و رها کردن زندگی برای جامعه هماهنگ آسان است
[ترجمه گوگل]زندگی و زندگی مجردی برای جامعه هماهنگ است

13. We shall never get anywhere with all the criticism and fault finding. I believe in the principle "Live and let live".
[ترجمه ترگمان]ما هرگز با همه انتقادات و یافته های خود مواجه نخواهیم شد من به اصل \"زندگی و اجازه زندگی\" اعتقاد دارم
[ترجمه گوگل]ما هرگز با هیچ انتقادی و پیدا کردن اشتباه جایی نخواهیم یافت من به اصل 'زندگی و اجازه زندگی' اعتقاد دارم

14. We are both in the same trade but good friends. Our idea is to live and let live.
[ترجمه ترگمان]ما هر دو در یک تجارت هستیم، اما دوستان خوب ایده ما زنده کردن و رها کردن زندگی است
[ترجمه گوگل]ما هر دو در همان تجارت هستند، اما دوستان خوب ایده ما این است که زندگی کنیم و بگذاریم زندگی کنیم

پیشنهاد کاربران

l let him live

سرت تو کار خودت باشه

اعتقاد و نحوه زندگی دیگران رو بپذیرید و زندگی خودت بکن

توزندگیتو بکن بگذار دیگران هم زندگیشان بکنن ( سرت تو کار خودت باشه )

من اگر نیکم و گر بد تو برو خود را باش

سرت. به. زندگی خودت باش

بذار دیگران زندگیشونو بکنن.

تو زندگی خودتو کن سرت تو زندگی خودت باشه

به نقل از هزاره:
به کار مردم/دیگران کاری نداشتن
زندگی خود را کردن
رواداری نشان دادن

من اکر کرم اگر کورم. به تو چه پوز نشوو


کلمات دیگر: