1. ride shotgun
1- (امریکا - سابقا) به عنوان مستحفظ دلیجان سفر کردن،تفنگدار قافله بودن 2- به عنوان گارد مخصوص خدمت کردن،(از جان رئیس جمهور و غیره) حفاظت کردن
2. He prodded Murray with the shotgun.
[ترجمه ترگمان]اون با شاتگان به \"موری\" ضربه زد
[ترجمه گوگل]او Murray را با تفنگ تفنگ زد
3. He was charged with possessing a shotgun without a licence.
[ترجمه ترگمان]اون متهم به داشتن یه شات گان بدون مجوز بوده
[ترجمه گوگل]او به اتهام داشتن یک تفنگ بدون مجوز متهم شد
4. They said they were peppered with shotgun pellets as they walked in the forest.
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که در حالی که در جنگل قدم می زدند، گلوله های شات گان در دست داشتند
[ترجمه گوگل]آنها گفتند که آنها با گلوله های تفنگ ساقه ای در جنگل می سوزند
5. The armed police rode shotgun on every passenger train during the war.
[ترجمه ترگمان]پلیس مسلح سوار بر هر قطار مسافری در طول جنگ بود
[ترجمه گوگل]پلیس مسلح در هر جنگی در هر قطار مسافربری تفنگ ساقط می کرد
6. The suspect is armed with a shotgun.
[ترجمه ترگمان]مظنون مسلح با یه شات گان - ه
[ترجمه گوگل]مظنون با تفنگ مسلح شده است
7. The shotgun bucked in his hands.
[ترجمه ترگمان]شات گان در دستش تکان می خورد
[ترجمه گوگل]تفنگ ساچمه ای در دستش بود
8. Without a shotgun you cannot drive away the wolves and jackals.
[ترجمه ترگمان]بدون تفنگ نمی توانی گرگ ها و شغال ها را دور کنی
[ترجمه گوگل]بدون یک تفنگ ساچمهای می توانید گرگ ها و شغال ها را رانندگی نکنید
9. While cleaning his shotgun he had accidentally blown his own brains out.
[ترجمه ترگمان]در حالی که تفنگش را تمیز می کرد به طور تصادفی مغزش را منفجر کرده بود
[ترجمه گوگل]در حالی که تفنگ ساچمهای خود را تمیز میکرد، به طور تصادفی مغزهایش را از دست داد
10. While searching the house they discovered an unlicensed shotgun and a licensed rifle.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حین جستجوی خانه یک تفنگ ساچمه ای بدون مجوز و یک تفنگ دارای مجوز کشف کردند
[ترجمه گوگل]هنگام جستجو در خانه آنها یک تفنگ بدون مجوز و یک تفنگ مجاز را کشف کردند
11. She blasted her husband with a shotgun because he was having an affair.
[ترجمه ترگمان]اون شوهرش رو با یه شات گان منفجر کرده چون اون یه رابطه عاشقانه داشت
[ترجمه گوگل]او همسرش را با یک تفنگ شبیه سازی کرد؛ زیرا او یک امر داشت
12. The robbers used a sawn - off shotgun in the raid.
[ترجمه ترگمان]دزدان از یک تفنگ ساچمه ای شده در این یورش استفاده کردند
[ترجمه گوگل]دزدان از یک تفنگ ساچمه ای در حمله استفاده می کردند
13. She had spotted a man with a shotgun taking aim.
[ترجمه ترگمان]او مردی را دیده بود که تفنگش را نشانه گرفته بود
[ترجمه گوگل]او یک مرد را با یک هدف تفنگ تفنگ کشف کرده بود
14. Alan Barnett, 2 was blasted with a sawn-off shotgun in Oldham on Thursday.
[ترجمه ترگمان]آلن بارنت، ۲ ساله، با یک تفنگ ساچمه ای که در روز پنج شنبه دستگیر شد، مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه گوگل]آلن بارنت، 2 با یک تفنگ ساچمهای در اللهم در روز پنج شنبه مورد حمله قرار گرفت