کلمه جو
صفحه اصلی

notably


بطور برجسته یا قابل ملاحظه

انگلیسی به فارسی

به طور برجسته یا قابل ملاحظه، به ‌ویژه، مخصوصاً، علی‌الخصوص


انگلیسی به انگلیسی

• especially; remarkably; particularly
you use notably before mentioning the most important example of the thing you are talking about.

مترادف و متضاد

Synonyms: conspicuously, distinctly, exceedingly, exceptionally, extremely, greatly, highly, hugely, markedly, noticeably, outstandingly, particularly, prominently, remarkably, reputably, signally, strikingly, uncommonly, very


Antonyms: insignificantly, unnotably, unremarkably


جملات نمونه

1. Some early doctors, notably Hippocrates, thought that diet was important.
[ترجمه ترگمان]برخی پزشکان اولیه، به ویژه بقراط، عقیده داشتند که رژیم غذایی مهم است
[ترجمه گوگل]بعضی از پزشکان اولیه، به ویژه Hippocrates، فکر کردند که رژیم غذایی مهم است

2. Notably absent from his statement was any hint of an apology.
[ترجمه ترگمان]از اظهارات او خبری از عذرخواهی نبود
[ترجمه گوگل]به طور قابل توجهی در سخنرانی او غایب بود

3. Old established friends are notably absent, so it's a good opportunity to make new contacts.
[ترجمه ترگمان]دوستان قدیمی به طور برجسته ای وجود ندارند، بنابراین فرصت خوبی برای ایجاد تماس جدید است
[ترجمه گوگل]دوستان قدیم تاسیس شده به طور قابل ملاحظه ای غایب هستند، بنابراین یک فرصت خوب برای ایجاد تماس های جدید است

4. The house had many drawbacks, most notably its location and price.
[ترجمه ترگمان]این خانه دارای اشکالات فراوانی بود که به ویژه محل و قیمت آن بود
[ترجمه گوگل]خانه دارای نقاط ضعف بسیاری بود، از جمله مکان و قیمت آن

5. Many students were absent, notably the monitor.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانش آموزان غایب بودند، مخصوصا مانیتور
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانشجویان غایب بودند، به ویژه مانیتور

6. Emigration has notably increased over the past five years.
[ترجمه ترگمان]مهاجرت در پنج سال گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]مهاجرت در پنج سال گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است

7. They have begun attracting investors, most notably big Japanese financial houses.
[ترجمه ترگمان]آن ها شروع به جذب سرمایه گذاران، به ویژه خانه های بزرگ مالی ژاپن کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها شروع به جذب سرمایه گذاران، به خصوص خانه های بزرگ مالی ژاپن کرده اند

8. It is only in certain subjects - notably mathematics, technical subjects and physics - that boys do better than girls.
[ترجمه ترگمان]تنها در موضوعات خاصی - به ویژه ریاضیات، موضوعات فنی و فیزیک - که پسرها از دخترها بهتر عمل می کنند
[ترجمه گوگل]این فقط در موضوعات خاص - به ویژه ریاضیات، موضوعات فنی و فیزیک است - که پسران بهتر از دختران هستند

9. The newspapers are notably biased.
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها به طور قابل توجهی مغرضانه هستند
[ترجمه گوگل]روزنامه ها به طور قابل توجهی باطل هستند

10. Indeed in the 1960s, other reasons for depopulation, notably settlement size, began to be examined.
[ترجمه ترگمان]در واقع در دهه ۱۹۶۰، دلایل دیگری برای depopulation، به ویژه اندازه اسکان، مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در واقع در دهه 1960، دیگر دلایل کاهش جمعیت، بویژه میزان استقرار، شروع به بررسی شد

11. There have been a few hostile bids, most notably that by Paribas for a conglomerate, Navigation Mixte.
[ترجمه ترگمان]چند پیشنهاد خصمانه وجود داشت، که مهم ترین آن ها از طریق پاریباس BNP برای یک شرکت مرکب، ناوبری دریایی بود
[ترجمه گوگل]چندین پیشنهاد خصمانه وجود دارد که مهمترین آنها Paribas برای یک کنگلومرا، Navigation Mixte است

12. His recollections are more generous, but notably concerned with the moral impression made on Gandhi, rather than the reverse.
[ترجمه ترگمان]خاطرات او more هستند، اما به طور قابل توجهی نگران تاثیری اخلاقی است که بر گاندی داشته است، نه برعکس
[ترجمه گوگل]خاطرات او سخاوتمندانه تر است، اما به ویژه در مورد تصور اخلاقی ساخته شده در گاندی، به جای معکوس، نگران کننده است

13. To some - notably the three Oz editors - it bore an irresistible resemblance to a urinal.
[ترجمه ترگمان]- برای برخی از - به خصوص سه نفر از مدیران شهر اوز - شباهت غیرقابل مقاومتی به a داشت
[ترجمه گوگل]بعضی از آنها، به ویژه سه ویرایشگر اوز، شباهت غیر قابل مقاومت به یک ادرار داشتند

14. In some cases, notably personal injuries cases, rules of court have provided special machinery to assist a plaintiff.
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، خصوصا موارد آسیب های شخصی، قوانین دادگاه ماشین آلات ویژه ای برای کمک به شاکی فراهم کرده است
[ترجمه گوگل]در برخی موارد، به ویژه موارد صدمات شخصی، قوانین دادگاه ماشین آلات ویژه ای را برای کمک به یک شاکی فراهم کرده است

15. Andersen made no secret of infatuations with women, notably with the singer Jenny Lind.
[ترجمه ترگمان]Andersen هیچ راز و infatuations با زنان بویژه با جنی لیند (جنی لیند)ایجاد نکرد
[ترجمه گوگل]آندرسن هیچ گونه رازهای تحقیرآمیزی با زنان را نداشته است، بویژه با جنی لیندن خواننده

پیشنهاد کاربران

ویژه

especially

به ویژه

شایان توجه

خصوصا

مخصوصا، بخصوص، علی الخصوص

قابل ذکر

به طرز قابل توجهی، از همه مهمتر اینکه

قابل ذکر است که

شایان ذکر

نکته اینجا بود که

1 - به ویژه ، به خصوص ( وقتی کلمه بین دو کاما بیاید )
2 - به طور قابل توجهی

جالب توجه تر آنکه


کلمات دیگر: