کلمه جو
صفحه اصلی

askance


معنی : کج، با چشم حقارت، چپ چپ، از گوشهء چشم، با نگاه رشگامیز، از روی سوءظن
معانی دیگر : با بدگمانی، با سوظن، با مخالفت، (در مورد نگاه) چپ چپ، از گوشه ی چشم، یک وری

انگلیسی به فارسی

مشکوکانه، چپ‌چپ، کج، از گوشه‌ی چشم، (مجازاً) با چشم حقارت، با نگاه رشگ‌آمیز، از روی سوءظن


چرت زدن، با چشم حقارت، چپ چپ، کج، از گوشهء چشم، با نگاه رشگامیز، از روی سوءظن


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
مشتقات: askant (adv.)
(1) تعریف: with a sideways glance; indirectly.
مترادف: asquint
متضاد: directly
مشابه: obliquely, sidelong, sideways

- The horse looked askance at the rattlesnake.
[ترجمه ترگمان] اسب از گوشه چشم به مار زنگی نگاه کرد
[ترجمه گوگل] اسب به نظر می رسد گوزن زدن

(2) تعریف: with distrust or suspicion.
مترادف: distrustfully, mistrustfully, suspiciously
متضاد: approvingly

- Musicians and scholars once looked askance at the phenomenon of jazz.
[ترجمه ترگمان] نوازندگان و اساتید زمانی به پدیده جاز نگاه کردند
[ترجمه گوگل] موسیقیدانان و محققان یک بار به پدیده جاز نگاه کردند

• distrustfully; with a sideways glance
if you look askance at someone, you view them in a doubtful or suspicious way.

مترادف و متضاد

کج (قید)
acock, awry, askew, askance

با چشم حقارت (قید)
askance

چپ چپ (قید)
awry, askew, askance

از گوشهء چشم (قید)
askance

با نگاه رشگامیز (قید)
askance

از روی سوءظن (قید)
askance

sideways


Synonyms: askew, disapprovingly, disdainfully, dubiously, obliquely, sidelong, sideways, skeptically, suspiciously


جملات نمونه

1. they look askance at our motives
آنان نسبت به انگیزه های ما بدگمان هستند.

2. when i mentioned her name, she looked at me askance
اسم او را که آوردم به من از گوشه ی چشم نگاه کرد.

3. They have always looked askance at the western notion of democracy.
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه به مفهوم غربی دموکراسی نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها همیشه در مفهوم غربی دموکراسی مورد توجه قرار گرفته اند

4. A waiter looked askance at Ellis's jeans.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمتی به سمت شلوار جین الیس نگاه کرد
[ترجمه گوگل]پیشخدمت شلوار جین الیس را نگاه کرد

5. She looked at me rather askance when I suggested a swim in the nude.
[ترجمه ترگمان]در حالی که از گوشه چشم به من نگاه می کرد، از گوشه چشم به من نگاه کرد
[ترجمه گوگل]وقتی که من پیشنهاد شنا در برهنه، او به من نگاه کرد

6. The opposition party looked askance at most of the government's proposed policies.
[ترجمه ترگمان]حزب مخالف با تردید به بیشتر سیاست های پیشنهادی دولت نگاه کرد
[ترجمه گوگل]حزب مخالف در اکثر خط مشی های پیشنهادی حکومت، مورد توجه بسیاری قرار گرفت

7. She looked askance at him when he began to eat before everybody else.
[ترجمه ترگمان]وقتی شروع به خوردن غذا در مقابل دیگران کرد، او از گوشه چشم به او نگاه کرد
[ترجمه گوگل]وقتی او شروع به غذا خوردن کرد قبل از هر کس دیگری او را در آغوش گرفت

8. The tradition that you came from often looked askance at constitutions(sentence dictionary), regarding them as mere pieces of paper.
[ترجمه ترگمان]این سنت که شما از آن اومدید اغلب به طور غیر قانونی به قانون اساسی (فرهنگ لغت مجازات)نگاه می کند و آن ها را به عنوان یک تکه کاغذ در نظر می گیرد
[ترجمه گوگل]سنتی که از شما به دست آمد، اغلب در قانون اساسی (فرهنگ لغت جمله) به نظر می رسید، در مورد آنها به عنوان تنها بخش کاغذ

9. It often looked askance at the mainland.
[ترجمه ترگمان]اغلب به پایین به سرزمین اصلی نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]اغلب در سرزمین اصلی به نظر می رسید

10. Sometimes they would look askance at what I had thrown on.
[ترجمه ترگمان]گاهی از گوشه چشم به چیزی که من روی آن انداخته بودم نگاه می کردند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آنها به آنچه که من پرتاب کرده بودند نگاه می کنند

11. Weak, inexperienced and friendless, they are eyed askance by even their fellow pulleys.
[ترجمه ترگمان]با آنکه ضعیف و بی کس و در عین حال دوست و بی کس و تنها هستند، از گوشه چشم با قرقره می کنند
[ترجمه گوگل]ضعیف، بی تجربه و دوست نداشتن، آنها حتی از همکاران خود نیز شکایت دارند

12. They looked askance at her suggestion.
[ترجمه ترگمان]نا دین به پیشنهاد او نگاه کردند
[ترجمه گوگل]آنها به پیشنهاد او نگاه کردند

13. They looked askance at us there and talked with their heads close together.
[ترجمه ترگمان]آن ها از گوشه چشم به ما نگاه کردند و با سرهایشان به هم نزدیک شدند
[ترجمه گوگل]آنها به ما بی احترامی کردند و سرشان را با یکدیگر در میان گذاشتند

14. Of course nobody looked askance at that sort of thing in Chengtu.
[ترجمه ترگمان]البته کسی از گوشه چشم به این جور چیزها نگاه نمی کرد
[ترجمه گوگل]البته هیچ کس در Chengtu چنین چیزی نگفت

When I mentioned her name, she looked at me askance.

اسم او را که آوردم، از گوشه‌ی چشم به من نگاه کرد.


They look askance at our motives.

آنان نسبت به انگیزه‌های ما بدگمان هستند.


پیشنهاد کاربران

مشکوکانه
the reformers looked askance at the mystical tradition


کلمات دیگر: