ایروبیک
aerobics
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: aerobics
حالات: aerobics
• : تعریف: (used with a sing. or pl. verb) a system of physical conditioning involving sustained and vigorous exercise such as running, swimming, cycling, or dancing, that stimulates the heart and lungs and thereby improves the body's ability to utilize oxygen.
• exercises for improving the body's oxygen intake
جملات نمونه
1. His enthusiasm for aerobics was almost fanatical.
[ترجمه ترگمان]علاقه اش به ایروبیک تقریبا به خاطر وسواس بود
[ترجمه گوگل]شور و شوق او برای ایروبیک تقریبا متعصب بود
[ترجمه گوگل]شور و شوق او برای ایروبیک تقریبا متعصب بود
2. We used to go to aerobics together.
[ترجمه ترگمان]ما عادت داشتیم با هم بخوابیم
[ترجمه گوگل]ما با هم به ایروبیک رفتیم
[ترجمه گوگل]ما با هم به ایروبیک رفتیم
3. Doing aerobics is a good way to improve one's health.
[ترجمه ترگمان]انجام ایروبیک روش خوبی برای بهبود سلامت فرد است
[ترجمه گوگل]انجام فعالیت های هوازی یک راه خوب برای بهبود سلامت شما است
[ترجمه گوگل]انجام فعالیت های هوازی یک راه خوب برای بهبود سلامت شما است
4. Unlike aerobics, walking entails no expensive fees for classes or clubs.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف ایروبیک، پیاده روی مستلزم هیچ هزینه گران قیمت برای کلاس ها یا کلوب ها وجود ندارد
[ترجمه گوگل]بر خلاف ایروبیک، راه رفتن مستلزم هزینه های گران قیمت برای کلاس ها یا باشگاه ها نیست
[ترجمه گوگل]بر خلاف ایروبیک، راه رفتن مستلزم هزینه های گران قیمت برای کلاس ها یا باشگاه ها نیست
5. She does aerobics once a week.
[ترجمه ترگمان]او هفته ای یک بار ورزش می کند
[ترجمه گوگل]او یک بار در هفته ایروبیک می کند
[ترجمه گوگل]او یک بار در هفته ایروبیک می کند
6. Aerobics is one of the most stimulating forms of exercise.
[ترجمه ترگمان]aerobics یکی از most اشکال ورزش است
[ترجمه گوگل]ایروبیک یکی از پرطرفدارترین فرمهای ورزش است
[ترجمه گوگل]ایروبیک یکی از پرطرفدارترین فرمهای ورزش است
7. I have a very good aerobics teacher called Nicky.
[ترجمه ترگمان] یه معلم ایروبیک به اسم نیکی دارم
[ترجمه گوگل]من یک معلم ایروبیک بسیار خوب نامیده ام Nicky
[ترجمه گوگل]من یک معلم ایروبیک بسیار خوب نامیده ام Nicky
8. A few weeks of aerobics will firm up that flabby stomach.
[ترجمه ترگمان]چند هفته ایروبیک بر روی شکم شل شرکت می کند
[ترجمه گوگل]چند هفته ایروبیک این شکم را تسکین می دهد
[ترجمه گوگل]چند هفته ایروبیک این شکم را تسکین می دهد
9. Do you do aerobics or play tennis, or anything like that?
[ترجمه ترگمان]آیا ایروبیک را انجام می دهی یا تنیس بازی می کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما ایروبیک و یا تنیس بازی می کنید، یا چیزی شبیه به آن؟
[ترجمه گوگل]آیا شما ایروبیک و یا تنیس بازی می کنید، یا چیزی شبیه به آن؟
10. I'm going to drop yoga and do aerobics instead.
[ترجمه ترگمان]می خواهم یوگا را رها کنم و به جای آن ایروبیک را انجام دهم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم یوگا را رها کنم و به جای آن ایروبیک را انجام دهم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم یوگا را رها کنم و به جای آن ایروبیک را انجام دهم
11. I do aerobics once a week.
[ترجمه ترگمان]من هفته ای یک بار ایروبیک دارم
[ترجمه گوگل]یک بار در هفته ایروبیک را انجام می دهم
[ترجمه گوگل]یک بار در هفته ایروبیک را انجام می دهم
12. I missed my aerobics class yesterday.
[ترجمه ترگمان] دیروز کلاس ایروبیک م رو از دست دادم
[ترجمه گوگل]کلاس دیابت ایروبیکم را از دست دادم
[ترجمه گوگل]کلاس دیابت ایروبیکم را از دست دادم
13. I go to aerobics three times a week, week in, week out.
[ترجمه ترگمان]من هفته ای سه بار به ایروبیک می روم، هفته در هفته
[ترجمه گوگل]من سه بار در هفته، هفته ای، هفته ای به ایروبیک می روم
[ترجمه گوگل]من سه بار در هفته، هفته ای، هفته ای به ایروبیک می روم
14. She wears a pink Lycra all-in-one for her aerobics class.
[ترجمه ترگمان]اون یه \"Lycra\" صورتی \"Lycra\" برای کلاس ایروبیک اون داره
[ترجمه گوگل]او برای همه کلاس های هوازی خود یک لیکرا صورتی را می پوشد
[ترجمه گوگل]او برای همه کلاس های هوازی خود یک لیکرا صورتی را می پوشد
پیشنهاد کاربران
نرمش هوازی
Oxygenated physical exercises
aerobic exercises are like running and swimming
aerobics ( ورزش )
واژه مصوب: پویه ورزی
تعریف: مجموعه ای از حرکات نرمشی تند و پی درپی با هدف حفظ یا بهبود آمادگی جسمانی و تناسب اندام
واژه مصوب: پویه ورزی
تعریف: مجموعه ای از حرکات نرمشی تند و پی درپی با هدف حفظ یا بهبود آمادگی جسمانی و تناسب اندام
کلمات دیگر: