کلمه جو
صفحه اصلی

harvesting


قانون ـ فقه : مساقات

انگلیسی به فارسی

برداشت، درو کردن و برداشتن


انگلیسی به انگلیسی

• practice of chopping down and removing trees, removal of damaged or dead trees from an area; removal of cells or tissue from a donor and preserving them for research or transplantation (medicine); reaping, harvest, gathering of crops;

جملات نمونه

1. Visitors were roped in for potato picking and harvesting.
[ترجمه ترگمان]بازدیدکنندگان به خاطر برداشت و برداشت سیب زمینی با طناب به تله افتادند
[ترجمه گوگل]بازدیدکنندگان برای جمع آوری و برداشت سیب زمینی سرخ شده بودند

2. We should have finished harvesting, but a storm intervened.
[ترجمه ترگمان]ما باید برداشت محصول را تمام کنیم، اما طوفان درگرفت
[ترجمه گوگل]باید برداشت کرد، اما یک طوفان مداخله کرد

3. Harvesting is a delicate task requiring deft fingers and precision, for which women are supposed by nature to be peculiarly suited.
[ترجمه ترگمان]این وظیفه حساسی است که مستلزم توجه و دقت و دقت خاصی است، زیرا زنان باید به طور خاص با آن ها رفتار کنند
[ترجمه گوگل]جمع آوری یک کار ظریف است که نیاز به انگشتان دست راست و دقت دارد، که طبق گفته های طبیعت، زنان به طور خاص مناسب هستند

4. For Ken Stanier, who's been harvesting apples for 40 years, it's good news.
[ترجمه ترگمان]برای کن Stanier که ۴۰ سال سیب برداشت کرده است، خبر خوبی است
[ترجمه گوگل]برای کن Stanier، که 40 سال سیب را برداشت، خبر خوبی است

5. The effect of fungi harvesting on the forest environment arises from the symbiotic relationship between the fungi and the trees.
[ترجمه ترگمان]اثر برداشت قارچ بر روی محیط جنگل ناشی از رابطه هم زیستی بین قارچ ها و درختان است
[ترجمه گوگل]اثر قارچ برداشت در محیط جنگل ناشی از رابطه همزیستی قارچ ها و درختان است

6. Harvest tip Instead of harvesting the whole cabbage, cut the head leaving a short stump.
[ترجمه ترگمان]برداشت برداشت به جای برداشت کل کلم، سر بریده را برید و یک تکه بریده کوتاه را رها کرد
[ترجمه گوگل]نوک برداشت به جای برداشت کل کلم، سر را برید و یک پنجه کوتاه را بردارید

7. A return to manual harvesting would also reduce dramatically the spread of infection.
[ترجمه ترگمان]بازگشت به برداشت دستی نیز به میزان قابل توجهی افزایش عفونت را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]بازگشت به برداشت دستی نیز به طور چشمگیری گسترش عفونت را کاهش می دهد

8. The farmers are out harvesting .
[ترجمه ترگمان]کشاورزان در حال برداشت محصول هستند
[ترجمه گوگل]کشاورزان برداشت می کنند

9. Two pieces of harvesting machinery sat in a field nearby; other than that, there was no sign of people anywhere.
[ترجمه ترگمان]دو قطعه ماشین آلات درو در مزرعه ای نزدیک به هم قرار داشت و دیگری غیر از آن، هیچ نشانی از مردم در هیچ جایی وجود نداشت
[ترجمه گوگل]دو قطعه ماشین آلات برداشت در یک میدان در نزدیکی نشسته؛ به غیر از این، نشانه ای از مردم در هر جایی وجود نداشت

10. The breakthrough offers potential for the cheap harvesting of many therapeutic and industrial proteins from rubber plantations.
[ترجمه ترگمان]این موفقیت ها، پتانسیل برای برداشت ارزان بسیاری از پروتئین های درمانی و صنعتی در مزارع لاستیک را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]دستیابی به موفقیت در این زمینه، امکان تولید ارزان و ارزان قیمت بسیاری از پروتئین های درمانی و صنعتی را از گیاهان لاستیکی فراهم می کند

11. Harvesting began early in Bordeaux as well, due to unseasonably warm weather.
[ترجمه ترگمان]برداشت برداشت اول در بوردو و به سبب هوای گرم و گرم، آغاز شد
[ترجمه گوگل]برداشت نیز در اوایل بوردو آغاز شد، به دلیل آب و هوای نامنظم گرم

12. Farm workers harvesting the celery soon developed a serious skin rash.
[ترجمه ترگمان]کارگران مزرعه که کرفس برداشت خیلی زود یک خارش جدی پوستی ایجاد کردند
[ترجمه گوگل]کارگران مزرعه برداشتن کرفس به زودی یک بثورات پوستی جدی ایجاد کردند

13. After harvesting, the gourd is plunged into wine must before being cut into two.
[ترجمه ترگمان]پس از برداشت، کدو متون قبل از اینکه به دو قسمت تقسیم شوند، به شراب فرو می روند
[ترجمه گوگل]پس از برداشت، گورخر قبل از اینکه به دو شکل بریزد، به شراب باید فرو ریخته شود

14. Warm sunny weather is essential during harvesting of the crop to enable the plant to make its fragrant oil.
[ترجمه ترگمان]هوای گرم و آفتابی در طول برداشت محصول ضروری است تا این گیاه بتواند روغن معطر خود را درست کند
[ترجمه گوگل]آب و هوای گرم آفتابی در طول برداشت محصول ضروری است تا گیاه بتواند روغن معطر آن را تولید کند

15. Women do most of the crop farming, weeding, harvesting, threshing, storing crops and selling.
[ترجمه ترگمان]زنان بیشتر محصولات کشاورزی، وجین، برداشت، threshing، انبار کردن محصولات و فروش را انجام می دهند
[ترجمه گوگل]زنان بیشتر محصولات کشاورزی، وجین، برداشت، شخم زدن، ذخیره سازی محصولات و فروش را انجام می دهند

پیشنهاد کاربران

برداشت محصول

جمع آوری، برداشت و جداسازی ( پزشکی )

تور کردن

برداشت

برداشت کشت های میکروبی مثل باکتری و جلبک و . . . ( بایوتکنولوژی )


کلمات دیگر: