کلمه جو
صفحه اصلی

spammer

انگلیسی به انگلیسی

• person who sends "junk" e-mail messages

جملات نمونه

1. The consultant who suggested using spamming to raise the company's profile has been fired.
[ترجمه ترگمان]مشاور که از spamming برای بالا بردن پروفایل شرکت استفاده می کرد، اخراج شد
[ترجمه گوگل]مشاور که پیشنهاد استفاده از هرزنامه برای بالا بردن مشخصات شرکت اخراج شده است

2. You can filter out spam with special software.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید اسپم را با نرم افزار خاص فیلتر کنید
[ترجمه گوگل]شما می توانید با استفاده از نرم افزار خاص هرزنامه را فیلتر کنید

3. The firm says its key target is persuading busy young mums that Spam makes an easy meal in minutes.
[ترجمه ترگمان]این شرکت می گوید هدف اصلی آن متقاعد کردن والدین جوان سرگرم است که Spam ظرف چند دقیقه غذای راحتی تهیه می کنند
[ترجمه گوگل]شرکت می گوید هدف اصلی آن جوانان پر مشغله را متقاعد کرده است که هر دقیقه هرگز هرزنامه خوردن را آسان می کند

4. Spam includes unwanted advertising, hate mail and religious exhortations in newsgroups-almost always off the subject.
[ترجمه ترگمان]Spam شامل تبلیغات ناخواسته، تنفر از نامه و نصیحت مذهبی در newsgroups - تقریبا همیشه از این موضوع دور است
[ترجمه گوگل]هرزنامه شامل تبلیغات ناخواسته، پست های متنفر و احکام مذهبی در گروه های خبری تقریبا همیشه از موضوع است

5. Her plate held a curious mixture of Spam, jelly, iced buns and lettuce leaves.
[ترجمه ترگمان]بشقاب او مخلوطی از Spam، ژله، buns و برگ های کاهو داشت
[ترجمه گوگل]صفحه او یک مخلوط کنجکاو از هرزنامه، ژله، نوشابه های سرخ شده و کاهو را برگزار کرد

6. Not only is the return address on the e-mail almost certainly fraudulent, but responding to spam creates more traffic.
[ترجمه ترگمان]تنها آدرس بازگشتی در ایمیل قطعا جعلی است، اما واکنش به اسپم باعث ترافیک بیشتر می شود
[ترجمه گوگل]نه تنها آدرس بازگشت در ایمیل تقریبا به طور تقلبی، بلکه پاسخ به هرزنامه ها باعث ایجاد ترافیک بیشتر می شود

7. Massive spamming has turned what was an amusing annoyance into a lucrative business that profits by violating the pre-commercial Internet ethic.
[ترجمه ترگمان]spamming عظیم تبدیل به یک آزار خنده دار به یک تجارت سودآور شد که با نقض اصول اخلاقی اینترنت از پیش تجاری سود می برد
[ترجمه گوگل]هرزنامه عظیم تبدیل شده است که یک ناراحتی سرگرم کننده به یک کسب و کار پر سود است که سود از طریق نقض اخلاق اینترنت پیش تجارت است

8. Spammers regularly extract all the email addresses from Usenet to add to their bulk mail databases.
[ترجمه ترگمان]spammers به طور منظم تمام آدرس های ایمیل را از Usenet برای افزودن به پایگاه های اطلاعاتی حجیم خود استخراج می کنند
[ترجمه گوگل]اسپم ها به طور مرتب آدرس ایمیل های Usenet را برای اضافه کردن به پایگاه داده های ایمیل های ایمیل خود می برند

9. I think many users are starting to get very tired of all the spamming and useless chatter that is happening on Usenet.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم بسیاری از کاربران از all و chatter بی هوده که در Usenet رخ می دهد، بسیار خسته می شوند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم بسیاری از کاربران شروع به خندیدن از همه اسپم شدن و ناسازگاری بی فایده که در Usenet اتفاق می افتد بسیار خسته می شوند

10. I was getting so much spam mail that I changed my email address.
[ترجمه ترگمان]من ایمیل بسیار زیادی دریافت کردم که آدرس ایمیل خود را تغییر دادم
[ترجمه گوگل]من هرزنامه پست زدم که آدرس ایمیلم را تغییر دادم

11. Voice over Today they had spam or sausage casserole and mash followed by rice pudding and jam.
[ترجمه ترگمان]امروز صدای خوردن نان و کالباس و شام خوردن با پودینگ برنج و مربا را همراه داشتند
[ترجمه گوگل]صدای بیش از امروز امروز آنها اسپرسو یا کاسه ی سوسیس و خمیر را پس از پودینگ برنج و مربا داشتند

12. There were scones that had been spread with butter and jam, spam sandwiches, marmalade sandwiches and egg sandwiches.
[ترجمه ترگمان]چند تا کلوچه بود که با کره و مربا، ساندویچ و ساندویچ تخم مرغ و ساندویچ تخم مرغ پخش شده بودند
[ترجمه گوگل]اسکنهایی که با کره و مربا، ساندویچهای اسپم، ساندویچهای مرمئلا و ساندویچهای تخم مرغ پخش شده بود وجود داشت

13. In effect, it would ban all spam.
[ترجمه ترگمان]در واقع، این کار همه اسپم را منع می کند
[ترجمه گوگل]در واقع، این همه اسپم ممنوع خواهد شد

14. Throughout the summer adverts will appear in newspapers and magazines reminding people of the goodness of spam.
[ترجمه ترگمان]در طول تابستان این تبلیغات در روزنامه ها و مجلات ظاهر خواهد شد که مردم را به خوبی اسپم می دانند
[ترجمه گوگل]در طول تابستان آگهی ها در روزنامه ها و مجلات ظاهر می شوند که مردم را از ناسازگاری با هرزنامه متمایز می کنند

پیشنهاد کاربران

دزد

هرزنامه فرست ، فرستنده هرزنامه ، ارسال کننده هرزنامه

هرزنامه نویس

هرزفرست

spammer ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: هرزفرست
تعریف: کسی که نامه‏های الکترونیکی را بدون خواست مخاطب و معمولاً برای ایجاد مزاحمت برای او می‏فرستد


کلمات دیگر: