کلمه جو
صفحه اصلی

snide


معنی : حقه باز، ادم عوام فریب، کنایه امیز، نیشدار
معانی دیگر : لیچار (مانند)، متلک مانند، کنایه آمیز، زرنگ، حرف نیشدار

انگلیسی به فارسی

(عامیانه) آدم عوام فریب، حقه باز، زرنگ، کنایه آمیز،(حرف) نیشدار


پایه، حقه باز، ادم عوام فریب، نیشدار، کنایه امیز


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
حالات: snider, snidest
مشتقات: snidely (adv.), snideness (n.)
• : تعریف: insulting in a derisive way; maliciously sarcastic.

- her snide comments about my friend
[ترجمه ترگمان] در حالی که از نیش و کنایه او در مورد دوستم حرف می زد،
[ترجمه گوگل] او در مورد دوست من توضیح می دهد

• counterfeit money or jewelry; liar, cheat
mean, derogatory, disparaging; counterfeit, fake
a snide comment or remark criticizes someone nastily, often in an indirect way.
a snide person is one who makes critical remarks in an unpleasant and indirect way.

مترادف و متضاد

حقه باز (اسم)
snide, conjurer, slicker, phony, phoney, trickster

ادم عوام فریب (اسم)
snide, demagog, demagogue

کنایه امیز (صفت)
wry, sardonic, snide

نیشدار (صفت)
caustic, snide

hateful, nasty


Synonyms: base, cynical, disparaging, hurtful, insinuating, malicious, mean, sarcastic, scornful, sneering, spiteful, unkind


Antonyms: gentle, kind, lovable, loving, nice


جملات نمونه

1. a snide remark
حرف کنایه آمیز

2. despite his snide remarks, soghra remained unruffled
با وجود حرف های کنایه آمیز او صغرا متانت خود را حفظ کرد.

3. She made one or two snide remarks about their house which I thought was a bit unnecessary.
[ترجمه ترگمان]او یکی دو بار در مورد خانه ای که فکر می کردم کمی غیر ضروری بود، اشاره کرد
[ترجمه گوگل]او یک یا دو اظهار نظر درباره خانه اش را انجام داد که من فکر کردم کمی غیر ضروری بود

4. He made a snide comment about her weight.
[ترجمه ترگمان]او در مورد وزنش اشاره ای به طعنه و کنایه کرد
[ترجمه گوگل]او در مورد وزنش توضیحی دراز کرد

5. He's always making snide comments about her appearance.
[ترجمه ترگمان]او همیشه در مورد ظاهر خود با کنایه قضاوت می کند
[ترجمه گوگل]او همیشه در مورد ظاهر خود نظراتی دارد

6. Cartiers and snide Cartiers with the paint peeling off.
[ترجمه ترگمان]Cartiers و متلک Cartiers با رنگ پوست کنده شد
[ترجمه گوگل]کارتیه ها و کارتیه ها با لایه برداری رنگ

7. The teacher kept making snide comments about my pronunciation, which really embarrassed me.
[ترجمه ترگمان]معلم با نیش و کنایه درباره تلفظ من حرف می زد، که واقعا مرا خجالت زده می کرد
[ترجمه گوگل]معلم نظرات خود را درباره تلفظ من حفظ کرد، که واقعا باعث خجالت من شد

8. I'm fed up with your snide remarks.
[ترجمه ترگمان]از طعنه و کنایه هات خسته شدم
[ترجمه گوگل]من با اظهارات مخفی شما خسته شده ام

9. I did not think my remarks were particularly snide.
[ترجمه ترگمان]فکر نمی کردم حرف های من به خصوص با کنایه و کنایه آمیز باشد
[ترجمه گوگل]من فکر نمیکردم که اظهارات من بویژه درمورد آن باشد

10. But those first weeks my voice could be snide.
[ترجمه ترگمان]اما این هفته های اول صدای من از نیش و کنایه شنیده می شد
[ترجمه گوگل]اما صدای اول من می توانست صدای من را بشنود

11. Meanwhile, when she's not being snide, make a genuine effort at friendship.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، وقتی که او در حال نیش زدن نیست، یک تلاش واقعی برای دوستی ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]در ضمن، زمانی که او در حال نداشتن است، یک تلاش واقعی برای دوستی ایجاد کند

12. Your posts are snide, snotty, sarcastic and serve no purpose in any discussion.
[ترجمه ترگمان]posts، snide، sarcastic، sarcastic و هیچ هدفی در این بحث نیست
[ترجمه گوگل]پست های خود را snide، snotty، sarcastic و خدمت به هیچ هدف در هر بحث است

13. They kept making snide remarks about each other.
[ترجمه ترگمان]آن ها با کنایه درباره یکدیگر remarks می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در حال صحبت کردن درباره یکدیگر بودند

a snide remark

حرف کنایه‌آمیز


پیشنهاد کاربران

تحقیر کردن


کلمات دیگر: