1. Cases of leukaemia in the area near the nuclear reactor have risen by a factor of four.
[ترجمه ترگمان]مواردی از سرطان خون در منطقه نزدیک به رآکتور هسته ای به میزان ۴ نفر افزایش یافته است
[ترجمه گوگل]موارد لوسمی در ناحیه نزدیک راکتور هسته ای با چهار برابر افزایش یافته است
2. The newspapers are full of stories of leukaemia clusters near nuclear establishments.
[ترجمه ترگمان]این روزنامه ها پر از داستان هایی از خوشه های سرطان خون در نزدیکی تاسیسات هسته ای هستند
[ترجمه گوگل]روزنامه ها پر از داستان های خوشه های لوسمی در نزدیکی تاسیسات هسته ای هستند
3. They found an increased incidence of childhood leukaemia in some areas.
[ترجمه ترگمان]آن ها میزان شیوع سرطان دوران کودکی را در برخی مناطق کشف کردند
[ترجمه گوگل]آنها میزان بروز لوسمی دوران کودکی در بعضی از مناطق را افزایش دادند
4. He's being treated with steroids for leukaemia.
[ترجمه ترگمان]برای سرطان خون با استروئید درمان میشه
[ترجمه گوگل]او با استروئید برای درمان لوسمی درمان می شود
5. Oh yes, one of her sons has leukaemia, poor little kid, hasn't he?
[ترجمه ترگمان]اوه، بله، یکی از پسرانش سرطان خون داره، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]آه بله، یکی از پسرانش دارای لوسمی است، بچه کوچک فقیر، آیا او نیست؟
6. Seven-year-old leukaemia sufferer Paul Hindle was dragged off his pride and joy when the gang pounced as he played with his pals.
[ترجمه ترگمان]پسر سرطان خون ۷ ساله، پل Hindle از غرور و شادی بیرون کشیده بود که دسته دسته به محض اینکه با رفقای خود بازی می کردند، به او حمله کردند
[ترجمه گوگل]پل هندی، رنج می کشید هفت ساله از غرور و افتخار او، وقتی که باند با بازیگرانش بازی می کرد، از او سرازیر شد
7. Feline leukaemia is caused by a specific virus, for which a vaccine is available.
[ترجمه ترگمان]سرطان خون: سرطان خون ناشی از ویروس خاص است که در آن یک واکسن در دسترس است
[ترجمه گوگل]لوسمی بچه ای توسط یک ویروس خاص ایجاد می شود که واکسن موجود است
8. Read in studio A woman with leukaemia says she's been sacked from her job as a secretary because of her illness.
[ترجمه ترگمان]در استودیو زنی بخوانید که سرطان خون دارد می گوید او از شغل خود به عنوان یک منشی به خاطر بیماری اش اخراج شده است
[ترجمه گوگل]خواندن در استودیو یک زن مبتلا به لوسمی می گوید که او از کار او به عنوان وزیر امور خارجه به علت بیماری او اخراج شده است
9. Leukaemia funds Last year's Leukaemia Marathon raised a magnificent £500 for research into this particular form of cancer.
[ترجمه ترگمان]بودجه سال گذشته leukaemia ماراتون در سال گذشته ۵۰۰ پوند برای تحقیق به این شکل خاص از سرطان به وجود آورد
[ترجمه گوگل]بودجه لوسمی سالانه ماراتون لوسمی سالانه 500 پوند را برای تحقیق در مورد این شکل خاص سرطان مطرح کرد
10. Ching-Hon Pui was a principal investigator of the leukaemia treatment protocols and interpreted the data.
[ترجمه ترگمان]چینگ - Hon pui محقق اصلی پروتکل های درمان سرطان خون بود و داده ها را تفسیر کرد
[ترجمه گوگل]چینگ هون پیویی یکی از محققان اصلی پروتکل های درمان لوکمی بود و داده ها را تفسیر کرد
11. Babies are born deformed or with leukaemia.
[ترجمه ترگمان]نوزادان ناقص یا با سرطان خون متولد می شوند
[ترجمه گوگل]نوزادان متولد شده یا با لوسمی به دنیا می آیند
12. The delay has led to fears that the leukaemia unit will never match the fund raisers' hopes.
[ترجمه ترگمان]این تاخیر منجر به ترس هایی شده است که واحد سرطان خون هرگز با صندوق امیدهای خود همخوانی نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]تاخیر منجر به نگرانی از این شد که واحد لوسمی هرگز امیدوار است که صندوق های سرمایه گذار را با هم مقایسه کند
13. There is no significant change in leukaemia rates in the two periods.
[ترجمه ترگمان]هیچ تغییر قابل توجهی در نرخ سرطان خون در این دو دوره وجود ندارد
[ترجمه گوگل]در دو دوره، تغییرات قابل توجهی در میزان لوسمی وجود ندارد
14. Several cases of spontaneous remission in acute leukaemia have been described in association with bacterial or viral infections.
[ترجمه ترگمان]چندین مورد بهبود خود به خود در سرطان حاد در ارتباط با عفونت های باکتریایی یا ویروسی توصیف شده است
[ترجمه گوگل]چندین مورد از بهبودی خودبخود در لوسمی حاد در ارتباط با عفونت های باکتری یا ویروسی گزارش شده است
15. Childhood cancers, including leukaemia, can strike a healthy child at random, regardless of race, social background or creed.
[ترجمه ترگمان]سرطان های کودکی، از جمله سرطان خون، می توانند به طور تصادفی، بدون توجه به نژاد، پیشینه اجتماعی و یا اعتقادات، به یک کودک سالم حمله کنند
[ترجمه گوگل]سرطان های دوران کودکی، از جمله سرطان خون، می توانند به طور تصادفی به یک کودک سالم دست یابند بدون در نظر گرفتن نژاد، پیشینه اجتماعی یا اعتقادات