بی ادب، بد رفتار، دهاتی مانند، بد روش، بی تربیت، بد خو
ill mannered
بی ادب، بد رفتار، دهاتی مانند، بد روش، بی تربیت، بد خو
انگلیسی به فارسی
بد روش، بی تربیت، بد خو، بی ادب
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
مشتقات: ill-manneredly (adv.), ill-manneredness (n.)
مشتقات: ill-manneredly (adv.), ill-manneredness (n.)
• : تعریف: showing bad manners; impolite.
• متضاد: polite, well-bred, well-mannered
• مشابه: impertinent, impolite, tactless, uncouth, ungracious
• متضاد: polite, well-bred, well-mannered
• مشابه: impertinent, impolite, tactless, uncouth, ungracious
- an ill-mannered waiter
[ترجمه ترگمان] یه پیشخدمت بیمار
[ترجمه گوگل] یک پیشخدمت بدبخت
[ترجمه گوگل] یک پیشخدمت بدبخت
- an ill-mannered reply
[ترجمه ترگمان] یک جواب بد
[ترجمه گوگل] پاسخ بدبختی
[ترجمه گوگل] پاسخ بدبختی
پیشنهاد کاربران
بی تربیت
بی ادبانه، گستاخانه، بی تربیت
کلمات دیگر: