بطورعالی، بالطافت طبع، ازروی سلیقه زیاد
exquisitely
بطورعالی، بالطافت طبع، ازروی سلیقه زیاد
انگلیسی به فارسی
فوق العاده
انگلیسی به انگلیسی
• excellently, superbly, beautifully
جملات نمونه
1. It was quiet as perfume; exquisitely small snowballs melted and formed feathers white enough to bathe in like confetti.
[ترجمه ترگمان]هوا مثل عطر بود و به سرعت گلوله برفی کوچک شده بود و به اندازه کافی سفید شده بود که مانند کاغذ رنگی حمام بگیرد
[ترجمه گوگل]این آرام بود به عنوان عطر؛ توپ های برفی فوق العاده کوچک ذوب و تشکیل پرهای به رنگ سفید به اندازه کافی شبیه به پخت و پز
[ترجمه گوگل]این آرام بود به عنوان عطر؛ توپ های برفی فوق العاده کوچک ذوب و تشکیل پرهای به رنگ سفید به اندازه کافی شبیه به پخت و پز
2. Those large and lumpish hands could produce exquisitely fine work when required, and she relished the thoughts of others.
[ترجمه ترگمان]آن دست های بزرگ و lumpish می توانست در صورت لزوم به خوبی کار کند، و از افکار دیگران لذت می برد
[ترجمه گوگل]این دست های بزرگ و یکنواخت می تواند در صورت لزوم کارهای عالی انجام دهد و افکار دیگران را تحسین می کند
[ترجمه گوگل]این دست های بزرگ و یکنواخت می تواند در صورت لزوم کارهای عالی انجام دهد و افکار دیگران را تحسین می کند
3. It was rather exquisitely decorated, and furnished with chairs, occasional tables and a cupboard which appeared to be eighteenth-century antiques.
[ترجمه ترگمان]تزیین شده و تزیین شده با صندلی ها، میزها و گنجه ای که در قرن هجدهم به نظر می رسید تزیین شده بود
[ترجمه گوگل]این تزئینات به زیبایی تزئین شده و با صندلی ها، جداول گاه به گاه و کمد ساخته شده بود که به نظر می رسید عتیقه قرن هجدهم باشد
[ترجمه گوگل]این تزئینات به زیبایی تزئین شده و با صندلی ها، جداول گاه به گاه و کمد ساخته شده بود که به نظر می رسید عتیقه قرن هجدهم باشد
4. He found her exquisitely beautiful.
[ترجمه ترگمان]بسیار زیبا و زیبا بود
[ترجمه گوگل]او بسیار زیبایی یافت
[ترجمه گوگل]او بسیار زیبایی یافت
5. Travis ordered champagne with their exquisitely cooked fish.
[ترجمه ترگمان]تراویس \"با اون ماهی cooked\" شامپاین سفارش داده بود
[ترجمه گوگل]تراویس به شامپاین با ماهی های عالی پختهش دستور داد
[ترجمه گوگل]تراویس به شامپاین با ماهی های عالی پختهش دستور داد
6. Exquisitely matched sapphires if their eyes were blue.
[ترجمه ترگمان]اگر چشمان آن ها آبی بود، بسیار زیبا بود
[ترجمه گوگل]یاقوت کبود مناسب اگر چشم آنها آبی باشد
[ترجمه گوگل]یاقوت کبود مناسب اگر چشم آنها آبی باشد
7. Exquisitely judged dynamics propelled the third movement.
[ترجمه ترگمان]پویایی مورد نظر، حرکت سوم را دنبال می کند
[ترجمه گوگل]جزییات قضاوت پویایی جنبش سوم را تحریک کرد
[ترجمه گوگل]جزییات قضاوت پویایی جنبش سوم را تحریک کرد
8. Just being near him made her skin exquisitely sensitive.
[ترجمه ترگمان]فقط بودن نزدیک او پوست او را بسیار حساس کرده بود
[ترجمه گوگل]فقط در حال نزدیک شدن او پوست خود را به شدت حساس ساخته است
[ترجمه گوگل]فقط در حال نزدیک شدن او پوست خود را به شدت حساس ساخته است
9. Flowers, exquisitely perfumed and graced with a multitude of colours and shapes, bloomed long before man appeared on the earth.
[ترجمه ترگمان]گل ها که به شدت عطرآگین و آراسته به انبوهی از رنگ ها و اشکال آراسته بودند، مدت ها پیش از آنکه انسان روی زمین ظاهر شود، شکوفه داده بودند
[ترجمه گوگل]گلها، با عطر و طعمهای فراوان و با بسیاری از رنگها و شکلها، به مدت طولانی قبل از اینکه انسان بر روی زمین ظاهر شود، شکوفا شد
[ترجمه گوگل]گلها، با عطر و طعمهای فراوان و با بسیاری از رنگها و شکلها، به مدت طولانی قبل از اینکه انسان بر روی زمین ظاهر شود، شکوفا شد
10. But helium-3 is exquisitely valuable because of its energy content.
[ترجمه ترگمان]اما هلیوم - ۳ به خاطر محتوای انرژی اش به شدت ارزشمند است
[ترجمه گوگل]اما هلیم 3 به دلیل محتوای انرژی آن بسیار ارزشمند است
[ترجمه گوگل]اما هلیم 3 به دلیل محتوای انرژی آن بسیار ارزشمند است
11. The walls were exquisitely panelled and bordered with carved scrolls and cornices decorated with gilded flowers.
[ترجمه ترگمان]دیوارها با زیبایی تزیین شده بودند و با cornices حکاکی شده و cornices مزین به گل های طلایی تزیین شده بودند
[ترجمه گوگل]دیوارها با نفوذ و به طور منظم ساخته شده و با حروفچینی و پرده های نگین دار تزئین شده با گل طلایی مرز بندی شده اند
[ترجمه گوگل]دیوارها با نفوذ و به طور منظم ساخته شده و با حروفچینی و پرده های نگین دار تزئین شده با گل طلایی مرز بندی شده اند
12. She was exquisitely fashioned in very small texture and detail.
[ترجمه ترگمان]با ظرافت و جزییات بسیار سبک و سبک به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]او با ظرافت بسیار دقیق و جزئیات بسیار متنوع بود
[ترجمه گوگل]او با ظرافت بسیار دقیق و جزئیات بسیار متنوع بود
13. An epicurean banquet of exquisitely prepared food accompanied throughout by vintage champagne.
[ترجمه ترگمان]یک ضیافت مجلل غذاهای سبک که همراه با انواع و اقسام غذاهای مختلف همراه بود
[ترجمه گوگل]یک ضیافت یک پاپ کریکو از مواد غذایی که به طور کامل تهیه شده، همراه با شامپاین پرنعمت همراه است
[ترجمه گوگل]یک ضیافت یک پاپ کریکو از مواد غذایی که به طور کامل تهیه شده، همراه با شامپاین پرنعمت همراه است
14. For the most part, humans are exquisitely tuned to pain.
[ترجمه ترگمان]در اغلب موارد، انسان ها به شدت به درد گوش می دهند
[ترجمه گوگل]در بیشتر موارد، انسان ها به شدت به درد دل می کنند
[ترجمه گوگل]در بیشتر موارد، انسان ها به شدت به درد دل می کنند
پیشنهاد کاربران
Exquisitely
( Adv. )
Means:
Finely
Skillfully
به طور دلپسند
به شیوه و گونه درست و عالی
( Adv. )
Means:
Finely
Skillfully
به طور دلپسند
به شیوه و گونه درست و عالی
ب طور ( طرز ) دلپند
my ex - wife was exquisitely handsome &slight& well dressed &well built
my ex - wife was exquisitely handsome &slight& well dressed &well built
کاملا پیچیده
با کمال میل
in an intensely felt manner
Strongly felt
به شدت - خیلی زیاد
exquisitely painful
Strongly felt
به شدت - خیلی زیاد
exquisitely painful
کلمات دیگر: