قسر در رفتن از چیزی، گیر نیفتادن بخاطر چیزی، قسر بیرون رفتن ، ( مثال ) If I thought I could get away with it, I wouldn't pay my taxes at all. اگر فکر می کردم که می توانستم ازش قسر بیرون برم، هرگز مالیاتم را پرداخت نمی کردم.
get away with something
پیشنهاد کاربران
Not be punished for sth you have done wrong
جان سالم بردن از چیزی
از چیزی جان بردن
از چیزی جان بردن
کلمات دیگر: