کلمه جو
صفحه اصلی

this and that

انگلیسی به انگلیسی

• so and so, these things

جملات نمونه

1. We were just chit-chatting about this and that.
[ترجمه ترگمان]فقط داشتیم در مورد این و اون بحث می کردیم
[ترجمه گوگل]ما فقط در مورد این و آن چت صحبت کردیم

2. We were sitting there talking this and that.
[ترجمه ترگمان]ما نشسته بودیم و راجع به این موضوع صحبت می کردیم
[ترجمه گوگل]ما در آنجا نشسته بودیم و این را می گفتیم

3. The women stood in the marketplace, gossiping about this and that.
[ترجمه ترگمان]زن ها در بازار ایستاده بودند و درباره این موضوع سخن چینی می کردند
[ترجمه گوگل]زنان در بازار حضور داشتند، شایعات در مورد این و آن

4. They chatted inconsequentially about this and that.
[ترجمه ترگمان]در این خصوص با بلناپ و جفسن گفتگو می کردند
[ترجمه گوگل]آنها در مورد این و آن چیزی غیرمعمول صحبت کردند

5. There is one significant exception to this and that is the use of budgetary accounting.
[ترجمه ترگمان]یک استثنا مهم برای این وجود دارد و استفاده از حسابداری بودجه ای است
[ترجمه گوگل]یک استثناء قابل توجه در این مورد وجود دارد و این استفاده از حسابداری بودجه است

6. Meanwhile, over breakfast, we chatted of this and that.
[ترجمه ترگمان]در این ضمن، بیش از صبحانه، ما از این موضوع صحبت کردیم
[ترجمه گوگل]در همین حال، بیش از صبحانه، ما از این و آن صحبت کردیم

7. There: people said this and that about him, but no one knew how sensitive he was, how kind.
[ترجمه ترگمان]مردم این را می گفتند و این موضوع را درباره او می گفتند، اما هیچ کس نمی دانست که او چقدر حساس و مهربان است
[ترجمه گوگل]مردم این و آن را در مورد او گفتند، اما هیچکس نمیداند که چقدر حساس است، چه نوع

8. He told me this and that, but I listened with only half an ear.
[ترجمه ترگمان]این و آن را به من گفت، اما فقط نیم گوشم را گوش کردم
[ترجمه گوگل]او این و آن را به من گفت، اما من فقط با صدای گوش دادن گوش دادم

9. They would talk politely of this and that; of current affairs or items of local interest.
[ترجمه ترگمان]آن ها مودبانه از این موضوع و از امور جاری یا آیتم های سود محلی صحبت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها مودبانه از این و آن صحبت می کنند؛ از مسائل جاری یا اقلام مورد علاقه محلی

10. When we say babies do this and that even “before they learn to talk,” we’re obviously not including baby talk and other language smarts.
[ترجمه ترگمان]وقتی می گوییم کودکان این کار را می کنند و حتی قبل از اینکه آن ها یاد بگیرند که صحبت کنند، ما به طور واضح از جمله صحبت های کودک و زیرکی زبانی دیگر نیستیم
[ترجمه گوگل]هنگامی که ما می گوییم که نوزادان این کار را انجام می دهند و حتی 'قبل از اینکه آنها یاد بگیرند که صحبت کنند'، ما به وضوح از گفتگوی کودک و دیگر زبان ها صحبت نمی کنیم

11. In the toyshop, Tom begged for this and that.
[ترجمه ترگمان]در مغازه عروسک فروشی، تام برای این و آن التماس کرد
[ترجمه گوگل]در تارنما، تام این و آن را خواند

12. A: Well, then, will you put this and that into doggie bags?
[ترجمه ترگمان]خوب، پس، میشه اینا رو بذاری تو کیسه مخصوص سگی؟
[ترجمه گوگل]خوب، پس، این و این را به کیسه های سگ قرار دهید؟

13. Larry and Andy had drifted from place to place, worked at this and that.
[ترجمه ترگمان]لری و اندی از جایی به محل دیگر آمده بودند و در این و آن کار می کردند
[ترجمه گوگل]لری و اندی از محل به محل رفته بودند، در این و آن کار می کردند

14. In the average urban white household, parents like to quiz their children about this and that.
[ترجمه ترگمان]در خانواده سفیدپوست متوسط شهری، والدین دوست دارند بچه هایشان را در این مورد سوال کنند
[ترجمه گوگل]والدین در خانوار سفیدپوستان به طور متوسط، دوست دارند فرزندانشان را در مورد این و آن سو بررسی کنند

پیشنهاد کاربران

فلان و بهمان


کلمات دیگر: