• go out and shop (usually for clothes or food)
go shopping
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. It riles us that he won't go shopping with us.
[ترجمه علی] او به ما می می گوید با ما خرید نمی آید
[ترجمه ترگمان]به ما می گوید که با ما به خرید نمی رود[ترجمه گوگل]ما به ما می گوید که او با ما خرید نمی کند
2. Would you get some coffee when you go shopping?
[ترجمه نگار] میشه یکم قهوه بخری وقتی میری خرید؟
[ترجمه ترگمان]وقتی میری خرید قهوه می خوری؟[ترجمه گوگل]آیا شما می توانید قهوه زمانی که شما به خرید بروید؟
3. I hope to go shopping on Saturday next.
[ترجمه saman] من امیدوارم که شنبه بعدی برم خرید کنم.
[ترجمه ترگمان]من امیدوارم روز شنبه بعد از آن به خرید بروم[ترجمه گوگل]امیدوارم روز بعد شنبه خرید کنم
4. I couldn't go shopping yesterday so I'll have to go today.
[ترجمه ترگمان]دیروز نمی توانستم به خرید بروم، بنابراین امروز باید بروم
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم دیروز خرید کنم بنابراین امروز باید بروم
[ترجمه گوگل]من نمی توانستم دیروز خرید کنم بنابراین امروز باید بروم
5. She skipped lunch in order to go shopping.
[ترجمه ترگمان]او برای رفتن به خرید، از ناهار صرف نظر کرد
[ترجمه گوگل]او برای رفتن به خرید ناهار را ترک کرد
[ترجمه گوگل]او برای رفتن به خرید ناهار را ترک کرد
6. It may snow, but anyhow I will go shopping.
[ترجمه ترگمان]ممکن است برف ببارد، اما در هر حال من به خرید می روم
[ترجمه گوگل]این ممکن است برف، اما به هر حال من به خرید بروید
[ترجمه گوگل]این ممکن است برف، اما به هر حال من به خرید بروید
7. I remarked that I would go shopping that afternoon.
[ترجمه ترگمان]گفتم که بعد از ظهر به خرید می روم
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که بعد از ظهر به خرید می روم
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که بعد از ظهر به خرید می روم
8. I don't want to go shopping on my own, shall we go together?
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم با خودم خرید کنم، آیا با هم می رویم؟
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم به خرید خودم بروم، آیا با هم می رویم؟
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم به خرید خودم بروم، آیا با هم می رویم؟
9. She could go shopping, and wax her legs.
[ترجمه ترگمان]می توانست به خرید برود و پاهایش را واکس بزند
[ترجمه گوگل]او می توانست به خرید برود و موهای او را بپوشاند
[ترجمه گوگل]او می توانست به خرید برود و موهای او را بپوشاند
10. Most people now use their cars to go shopping.
[ترجمه امیر] امروزه بسیاری از مردم از اتومبیل های خود برای خرید استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]امروزه بسیاری از مردم از اتومبیل ها برای خرید استفاده می کنند[ترجمه گوگل]اکثر مردم اکنون از اتومبیل های خود برای خرید استفاده می کنند
11. I have to go shopping this afternoon.
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر باید به خرید بروم
[ترجمه گوگل]من باید بعد از ظهر بخرم
[ترجمه گوگل]من باید بعد از ظهر بخرم
12. I'm not sacrificing my day off just to go shopping with Jane.
[ترجمه ترگمان]من روزم را برای خرید با جین تلف نمی کنم
[ترجمه گوگل]من فقط روزی را صرف خرید جین نمی کنم
[ترجمه گوگل]من فقط روزی را صرف خرید جین نمی کنم
13. I have to go shopping in town this afternoon.
[ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر باید برم شهر خرید کنم
[ترجمه گوگل]من باید بعد از ظهر به خرید در شهر بروم
[ترجمه گوگل]من باید بعد از ظهر به خرید در شهر بروم
14. There should be plenty of time to go shopping before we leave New York.
[ترجمه ترگمان]باید قبل از اینکه نیویورک را ترک کنیم زمان زیادی برای خرید وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]قبل از خروج از نیویورک باید زمان زیادی برای خرید پیش بیاید
[ترجمه گوگل]قبل از خروج از نیویورک باید زمان زیادی برای خرید پیش بیاید
15. When I'm feeling miserable I go shopping and spoil myself - a couple of new dresses always make me feel better.
[ترجمه ترگمان]وقتی احساس بدبختی می کنم به خرید می روم و خودم را لوس می کنم - چند تا لباس جدید همیشه باعث می شود احساس بهتری داشته باشم
[ترجمه گوگل]وقتی احساس ناراحتی میکنم به خرید میروم و خودم را خراب میکنم - یک زن و شوهر از لباسهای جدید همیشه احساس خوبی به من میدهند
[ترجمه گوگل]وقتی احساس ناراحتی میکنم به خرید میروم و خودم را خراب میکنم - یک زن و شوهر از لباسهای جدید همیشه احساس خوبی به من میدهند
پیشنهاد کاربران
بریم خرید
خرید رفتن
بهخرید رفتن
خرید کردن
رفتن به فروشگاه
فکر نکنم معنایش درست باشه فکر کنم بازار باشه
رفتن به خرید یا بازار
رفتن به بازار یا خرید
کلمات دیگر: