کلمه جو
صفحه اصلی

uninfluenced

انگلیسی به فارسی

تحت تاثیر قرار نمی گیرد


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of influenced.

• not influenced, unaffected, unmoved

جملات نمونه

1. The pulp yields were basically uninfluenced after enzymatic treatment under the optimal treatment condition. The crystallization index of the fibers changed little.
[ترجمه ترگمان]تولید خمیر کاغذ اساسا پس از درمان آنزیمی تحت شرایط درمان بهینه، uninfluenced شد شاخص تبلور فیبرها کمی تغییر کرد
[ترجمه گوگل]پس از درمان آنزیمی تحت شرایط درمان مطلوب، عملکرد پالپ اساسا تحت تأثیر قرار نگرفت شاخص کریستالیزاسیون الیاف کمی تغییر کرده است

2. We suggested that riparian vegetation wasn't an uninfluenced factor to the echolocation when the smooth river habitat was open enough.
[ترجمه ترگمان]ما پیشنهاد کردیم که پوشش گیاهی ساحلی یک عامل uninfluenced برای مکانیابی صوتی زمانی است که زیستگاه رود صاف به اندازه کافی باز است
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد کردیم که پوشش گیاهی رودخانه ای به عنوان یک عامل موثر برای احیای هوشیاری، زمانی که زیستگاه رودخانه صاف به اندازه کافی باز بود، نبود

3. But Mrs. Dashwood was alike uninfluenced by either consideration.
[ترجمه ترگمان]اما خانم Dashwood هم مثل یک فرد تابع هم نبود
[ترجمه گوگل]اما خانم داشوود با توجه به هر دو مورد تحت تاثیر قرار نگرفت

4. They can wait for evidence and weigh evidence, uninfluenced by the emphasis or confidence with which assertions are made on one side or the other.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند منتظر شهادت باشند و مدرک داشته باشند، که با تاکید و یا اعتماد به نفس با آن ها در یک طرف و یا طرف دیگر ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل]آنها می توانند برای شواهد صبر کنند و شواهد را به دست آورند، تحت تأثیر تاکید یا اعتماد به نفس که بر اساس آن اظهارات در یک طرف یا از طرف دیگر ایجاد می شود

5. Ehrlichman's hiring of Young was not uninfluenced by the petty jealousies of the White House staff.
[ترجمه ترگمان]استخدام جوانان در استخدام جوانان با حسادت های ناچیز کارکنان کاخ سفید تفاوت چندانی نداشت
[ترجمه گوگل]استخدام Ehrlichman از Young توسط حسنات کوچک کارکنان کاخ سفید تحت تاثیر قرار نمی گرفت

6. Other original goods, if re-sale of which is uninfluenced, shall be returned according to agreement or devolved on new agent.
[ترجمه ترگمان]کالاهای اصلی دیگر، اگر فروش مجدد آن uninfluenced باشد، مطابق با توافق یا واگذار کردن به یک عامل جدید باز می گردد
[ترجمه گوگل]سایر کالاهای اصلی، اگر فروش مجدد آن بدون تأثیر، براساس توافق یا بازگشت به نمایندگی جدید بازگردانده شود

7. Freud did not hold that instincts directly caused behaviour, uninfluenced by the surrounding cultural values.
[ترجمه ترگمان]فروید این غریزه را که مستقیما ناشی از رفتار و ارزش های فرهنگی اطراف آن بود، نداشت
[ترجمه گوگل]فروید این غریزه ها را مستقیما رفتار نکرد، و تحت تأثیر ارزش های فرهنگی اطرافش قرار نگرفت

8. All of them induced no ABR and had normal DPOAE with 26 cases' contralateral acoustic suppression uninfluenced.
[ترجمه ترگمان]تمامی آن ها هیچ ABR را القا نکرده و دارای DPOAE طبیعی با ۲۶ مورد contralateral suppression صوتی بودند
[ترجمه گوگل]همه آنها القاء ABR و DPOAE طبیعی را با 26 مورد سرکوب آکوستیک کنرتری تحت تأثیر قرار دادند

9. The microwavecorrespondence has a good nti- disaster function to the natural disasters such as flood disasterstorm and earthquake. . . etc. the microwave correspond by letter generally all uninfluenced.
[ترجمه ترگمان]The دارای عملکرد خوب nti در بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله و غیره است
[ترجمه گوگل]پیوند میکروویو دارای عملکرد خوبی برای فاجعه طبیعی مانند فاجعه سیل و زلزله است و غیره مایکروویو متناظر با نامه به طور کلی همه تحت تاثیر قرار نمی

10. The word itself, "alone, " means what it says - uninfluenced, innocent, free and whole, not broken up.
[ترجمه ترگمان]خود کلمه \"به تنهایی\" به معنای آن چیزی است که می گوید - uninfluenced، بیگناه، آزاد و کامل
[ترجمه گوگل]کلمه ی خود، 'به تنهایی'، به معنای آن چیزی است که می گوید - تحت تاثیر قرار نمی گیرد، بی گناه، آزاد و کلی، و نه شکسته شده است

11. Theoretically, the algorithm needs shorter data-window than the phasor-based algorithms and is uninfluenced by the low-frequency swing component.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تئوری، این الگوریتم به پنجره داده کوتاه تر نسبت به الگوریتم های فازور بر مبنای فازوری نیاز دارد و با مولفه نوسان فرکانس پایین uninfluenced می شود
[ترجمه گوگل]از لحاظ تئوری، الگوریتم نیاز به اطلاعات بیشتر از الگوریتم های مبتنی بر phasor دارد و با مولفه نوسان فرکانس پایین تاثیر نمی گذارد

12. Men's view of a woman, on the other hand, appeared to be uninfluenced by her wit.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر نظر مردان از یک زن جوان تابع عقل نبود
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر، دیدگاه مردان نسبت به یک زن، تحت تأثیر او قرار نگرفته است

13. It is well-known that, unlike other countries, the traditional Chinese culture had developed on its own steam, largely uninfluenced by other cultures.
[ترجمه ترگمان]کاملا مشخص است که برخلاف سایر کشورها، فرهنگ سنتی چین بر روی بخار خودش رشد کرده است و تا حد زیادی توسط فرهنگ های دیگر مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]به خوبی شناخته شده است که، بر خلاف دیگر کشورها، فرهنگ سنتی چینی با بخار خود توسعه یافته است، که عمدتا تحت تاثیر سایر فرهنگ ها قرار نگرفته است

14. The focus of this paper is dynamic knowledge exchange among uninfluenced combat decision system agents.
[ترجمه ترگمان]تمرکز این مقاله، تبادل دانش پویا در میان عوامل سیستم تصمیم گیری combat است
[ترجمه گوگل]تمرکز این مقاله تبادل دانش دانش پویا در میان عوامل تصمیم گیرنده مبارزه با مبارزه بدون تاثیر است


کلمات دیگر: