(نوعی دوچرخه ی دارای یک چرخ) یک چرخه
unicycle
(نوعی دوچرخه ی دارای یک چرخ) یک چرخه
انگلیسی به فارسی
یکچرخه (نوعی دوچرخهی دارای یک چرخ که بیشتر در سیرکها از آن استفاده میشود)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: unicyclist (n.)
مشتقات: unicyclist (n.)
• : تعریف: a one-wheeled vehicle usu. propelled by means of pedals.
• one-wheeled vehicle propelled with pedals
جملات نمونه
1. Will it be the Pope on a unicycle?
[ترجمه ترگمان]آیا این پاپ در یک تک چرخه خواهد بود؟
[ترجمه گوگل]آیا پاپ در یک کابینه خواهد بود؟
[ترجمه گوگل]آیا پاپ در یک کابینه خواهد بود؟
2. Inside there was a young man riding a unicycle, with balloons and decorations everywhere.
[ترجمه ترگمان]داخل آن یک مرد جوان سوار بر یک تک چرخه با بادکنک و تزئین همه جا بود
[ترجمه گوگل]در داخل یک مرد جوان با یک کابین بیلیارد، با بالن و دکوراسیون در همه جا وجود داشت
[ترجمه گوگل]در داخل یک مرد جوان با یک کابین بیلیارد، با بالن و دکوراسیون در همه جا وجود داشت
3. Canadian Ben Gulak has invented the world's first unicycle motorbike with two wheels side - by - side.
[ترجمه ترگمان](بن Gulak)کانادایی اولین موتورسیکلت تک چرخ جهان را با دو چرخ کنار هم اختراع کرده است
[ترجمه گوگل]بن گولاک، کانادایی، اولین موتورسیکلت دوچرخه سواری در جهان را با دو چرخ یک طرفه اختراع کرده است
[ترجمه گوگل]بن گولاک، کانادایی، اولین موتورسیکلت دوچرخه سواری در جهان را با دو چرخ یک طرفه اختراع کرده است
4. By go-cart or unicycle, by skateboard or sleigh.
[ترجمه ترگمان]بوسیله اسکیت یا یک چرخه، با اسکیت یا سورتمه
[ترجمه گوگل]با رفتن به سبد خرید و یا unicycle، توسط اسکیت بورد و یا سورتمه
[ترجمه گوگل]با رفتن به سبد خرید و یا unicycle، توسط اسکیت بورد و یا سورتمه
5. Shannon was sometimes known to ride a unicycle down the halls of Bell Labs - while juggling.
[ترجمه ترگمان]شانون گاهی شناخته می شد که یک چرخه از تالارهای آزمایشگاه بل را هدایت کند - در حالی که تردستی
[ترجمه گوگل]شانون گاهی اوقات شناخته شده است که به طور مداوم به پایین سالن آزمایشگاه های Bell بروید - در حالی که در حال سوء استفاده است
[ترجمه گوگل]شانون گاهی اوقات شناخته شده است که به طور مداوم به پایین سالن آزمایشگاه های Bell بروید - در حالی که در حال سوء استفاده است
6. An inmate learns to ride a unicycle in the prison gym. Seriously.
[ترجمه ترگمان]یک زندانی یاد می گیرد که یک تک چرخه را در سالن زندان براند جدا
[ترجمه گوگل]یک زندانی یاد میگیرد که یک کافه در ورزشگاه زندان بگذارد به طور جدی
[ترجمه گوگل]یک زندانی یاد میگیرد که یک کافه در ورزشگاه زندان بگذارد به طور جدی
7. was sometimes known to ride a unicycle down the halls of Bell Labs — while juggling.
[ترجمه ترگمان]گاهی هم شناخته می شد که راندن یک تک چرخه در سالن های آزمایشگاه بل را به هنگام بازی کردن می دانند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات شناخته شده است که به طور غیرمستقیم از سالن آزمایشگاه های بل استفاده می کنند - در حالی که در حال سوء استفاده هستند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات شناخته شده است که به طور غیرمستقیم از سالن آزمایشگاه های بل استفاده می کنند - در حالی که در حال سوء استفاده هستند
8. U is for unicycle so shiny and new.
[ترجمه ترگمان]U برای یک تک چرخه بسیار براق و نو است
[ترجمه گوگل]U برای unicycle بسیار براق و جدید است
[ترجمه گوگل]U برای unicycle بسیار براق و جدید است
9. A purist form of unicycle, without cranks.
[ترجمه ترگمان]شکل غیرقابل تصوری از تک چرخه، بدون cranks
[ترجمه گوگل]شکل خالصانه ی یک قلاده، بدون میل لنگ
[ترجمه گوگل]شکل خالصانه ی یک قلاده، بدون میل لنگ
10. Putting an eccentric wheel on a kangaroo unicycle can make riding easier, and the rider's motion appear more kangaroo-like.
[ترجمه ترگمان]قرار دادن یک چرخ غیر عادی بر روی یک تک چرخه می تواند سواری را آسان تر کند و حرکت دوچرخه سوار بیشتر شبیه کانگورو خواهد شد
[ترجمه گوگل]قرار دادن یک چرخ غیر عادی در یک کانگورو بدون سرنشین میتواند سواری را آسانتر کند و حرکت سوار بیشتر شبیه کانگورو به نظر میرسد
[ترجمه گوگل]قرار دادن یک چرخ غیر عادی در یک کانگورو بدون سرنشین میتواند سواری را آسانتر کند و حرکت سوار بیشتر شبیه کانگورو به نظر میرسد
11. The simulation experiment and analysis on the unicycle system are given. The simulation results show that the validity of the method.
[ترجمه ترگمان]آزمایش و تجزیه و تحلیل شبیه سازی بر روی سیستم تک چرخه داده شده است نتایج شبیه سازی نشان می دهد که اعتبار این روش
[ترجمه گوگل]آزمایش و تجزیه و تحلیل شبیه سازی در سیستم Unicycle داده شده است نتایج شبیه سازی نشان می دهد که اعتبار روش
[ترجمه گوگل]آزمایش و تجزیه و تحلیل شبیه سازی در سیستم Unicycle داده شده است نتایج شبیه سازی نشان می دهد که اعتبار روش
12. As if just riding a unicycle didn't look funny enough, add mallets and balls and you've got a truly wacky spectacle.
[ترجمه ترگمان]انگار که فقط یه چرخه سواری به اندازه کافی خنده دار به نظر نمی رسید
[ترجمه گوگل]همانطور که اگر فقط سوار unicycle به نظر می رسد خنده دار به اندازه کافی، اضافه کردن mallet و توپ و شما یک عینک واقعا حیرت انگیز است
[ترجمه گوگل]همانطور که اگر فقط سوار unicycle به نظر می رسد خنده دار به اندازه کافی، اضافه کردن mallet و توپ و شما یک عینک واقعا حیرت انگیز است
13. Thirteen years of Tory misrule have left the Right's matrimonial affairs looking about as secure as a drunk on a unicycle.
[ترجمه ترگمان]سیزده سال از شرکت توری misrule سمت راستش را ترک کرده و به همان اندازه که در یک چرخه است، به اطراف نگاه می کند
[ترجمه گوگل]سیزده سال از سوء تفاهم Tory از امور زناشویی حق رفته است و به عنوان یک عنوان مستقل در یک جلسه محاکمه شده است
[ترجمه گوگل]سیزده سال از سوء تفاهم Tory از امور زناشویی حق رفته است و به عنوان یک عنوان مستقل در یک جلسه محاکمه شده است
14. They've got some good cyclists, some good ice hockey players, but not many good unicycle hockey players.
[ترجمه ترگمان]آن ها دوچرخه سواران خوبی دارند، برخی هاکی روی یخ خوب، اما بسیاری از بازیکنان هاکی یک تک چرخه خوب نیستند
[ترجمه گوگل]آنها برخی از دوچرخهسواران خوب، بعضی از بازیکنان خوب یخچال هاکی را دارند، اما بسیاری از بازیکنان خوب در این بازی هاکی وجود ندارد
[ترجمه گوگل]آنها برخی از دوچرخهسواران خوب، بعضی از بازیکنان خوب یخچال هاکی را دارند، اما بسیاری از بازیکنان خوب در این بازی هاکی وجود ندارد
15. They learned how to walk on stilts, ride a unicycle and juggle.
[ترجمه ترگمان]آن ها آموختند که چگونه بر روی stilts راه بروند، یک تک چرخه را سوار کنند و کار کنند
[ترجمه گوگل]آنها آموختند که چگونه روی صندلی ها راه بروند، سوار یک قایق و دوچرخه سواری شوند
[ترجمه گوگل]آنها آموختند که چگونه روی صندلی ها راه بروند، سوار یک قایق و دوچرخه سواری شوند
پیشنهاد کاربران
تک چرخ
تک چرچه
یک چرخه
Unicycle : تک چرخه
Bicycle : دوچرخه
Tricycle : سه چرخه
Four - wheeled : چهار چرخه
Bicycle : دوچرخه
Tricycle : سه چرخه
Four - wheeled : چهار چرخه
دوچرخه ی کوچک یا تک چرخ
کلمات دیگر: