کلمه جو
صفحه اصلی

schoolteacher


معلم مدرسه، آموزگار، دبیر، اموزگار دبستان

انگلیسی به فارسی

معلم مدرسه، آموزگار، دبیر


معلم مدرسه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: someone who instructs students in a school.
مشابه: teacher

• instructor, educator, teacher in a school
a schoolteacher is a teacher in a school.

جملات نمونه

1. The pupils lapsed into silence when the schoolteacher came into the classroom.
[ترجمه ترگمان]وقتی معلم مدرسه وارد کلاس شد دانش آموزان ساکت شدند
[ترجمه گوگل]دانش آموزان وقتی که معلم مدرسه وارد کلاس شدند، به سکوت می افتادند

2. He's my stereotype of a schoolteacher.
[ترجمه ترگمان]او از معلم مدرسه معلم مدرسه من است
[ترجمه گوگل]او کلیشه من از یک معلم مدرسه است

3. He always had a yearning to be a schoolteacher.
[ترجمه ترگمان]همیشه دلش می خواست معلم مدرسه باشد
[ترجمه گوگل]او همیشه تمایل داشت تا یک معلم مدرسه باشد

4. Schoolteacher made one open up my back, and when it closed it made a tree.
[ترجمه ترگمان]schoolteacher یکی از آن ها را باز کردم و وقتی آن را بستم، یک درخت درست کردم
[ترجمه گوگل]معلم مدرسه یک باز را باز کرد و وقتی آن را بسته کرد، درخت را ساخت

5. Her husband is a schoolteacher.
[ترجمه ترگمان]شوهرش معلم مدرسه است
[ترجمه گوگل]شوهرش یک معلم مدرسه است

6. Then he had to see an old schoolteacher, and so on, and all I wanted to do was drink beer.
[ترجمه ترگمان]بعد او مجبور شد یک معلم مدرسه قدیمی را ببیند، و از این رو، و تنها چیزی که می خواستم این بود که آبجو بخورم
[ترجمه گوگل]سپس او مجبور شد یک معلم قدیمی مدرسه ببیند و به همین ترتیب، و همه چیزهایی که من می خواستم انجام شود نوشیدن آبجو بود

7. Mr Okuno, a retired schoolteacher, was the leading authority in Shingu on Hsu Fu the navigator.
[ترجمه ترگمان]آقای Okuno، یک معلم مدرسه بازنشسته، مسئول اصلی in در Hsu Fu بود
[ترجمه گوگل]آقای Okuno، معلم مدرسه بازنشسته، مسئولیت اصلی در Shingu در Hsu Fu ناوبر بود

8. Later he became a country schoolteacher in the Oklahoma panhandle, and finally a businessman of many devices in Denver.
[ترجمه ترگمان]بعدها تبدیل به یک معلم روستایی در باریکه Oklahoma شد و سرانجام تاجر بسیاری از وسایل در دنور شد
[ترجمه گوگل]بعدها او یک معلم مدرسه ای در ایالت اوکلاهاما شد و در نهایت یک تاجر از بسیاری از دستگاه ها در دنور بود

9. Retired Willcox schoolteacher Joe Duhon has had several close encounters with the Playa, but he keeps going back.
[ترجمه ترگمان]مدیر مدرسه تیم ویلکاکس، جو duhon، چندین ملاقات صمیمانه با خانواده Playa داشته است، اما او ادامه می دهد
[ترجمه گوگل]Joe Duhon معلم مدرسه ای Willcox بازنشسته چندین بار نزدیک به پلایا بوده است، اما باز هم ادامه می دهد

10. Seductive country, then, to charm a young London schoolteacher away from the semi-rural but crowded northern suburbs of the capital.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، Seductive یک معلم مدرسه جوان لندنی را از حومه شهر نیمه روستایی پایتخت دور کرد
[ترجمه گوگل]سپس کشور غرورآمیز، یک معلم مدرسه جوان لندن را به دور از نواحی شمالی نیمه روستایی، اما شلوغ پایتخت، جذب می کند

11. In her days as a schoolteacher she'd been known for the quickness of her wit and her clarity of thought.
[ترجمه ترگمان]در روزه ای او به عنوان معلم مدرسه که با سرعت تفکر و وضوح فکر او آشنا شده بود
[ترجمه گوگل]در روزهای او، به عنوان یک معلم مدرسه، او به خاطر شادابی و وضوح تفکرش شناخته شده بود

12. There was a local schoolteacher coming round to give art therapy; that at least should provide some light relief.
[ترجمه ترگمان]یک معلم مدرسه محلی در حال گرد آمدن برای دادن درمان به هنر بود؛ که حداقل باید کمی آسودگی نور فراهم کرد
[ترجمه گوگل]یک معلم مدارس محلی در حال آمدن بود تا هنر درمانی را ارائه دهد؛ که حداقل باید برخی از تسکین نور را ارائه دهد

13. Then schoolteacher arrived to put things in order.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، معلم مدرسه آمد و امور را مرتب کرد
[ترجمه گوگل]سپس معلم مدرسه وارد صحنه شد

14. One retired schoolteacher I know was working up to the age of 70 as a volunteer guide in a local museum.
[ترجمه ترگمان]یک معلم بازنشسته که من می دانم در سن ۷۰ سالگی به عنوان یک راهنمای داوطلب در یک موزه محلی کار می کند
[ترجمه گوگل]یک معلم مدرسه بازنشسته من می دانم تا سن 70 سالگی به عنوان راهنمای داوطلبانه در یک موزه محلی کار می کرد

15. This time a thirty-year-old schoolteacher cycling home to Hunstanton who had a puncture on a lonely stretch of road.
[ترجمه ترگمان]این بار یک مدرسه دوچرخه سواری سی ساله به نام Hunstanton که روی جاده خلوت کرده بود
[ترجمه گوگل]این بار یک معلم مدرسه سی ساله دوچرخه سواری در خانه به هانتانتسون که در یک محوطه تنها در جاده قرار داشت

16. She has two daughters. One is a primary school teacher, the other a musician.
[ترجمه ترگمان]دو دختر دارد یکی از آن ها معلم دبستان و دیگری موسیقی دان است
[ترجمه گوگل]او دو دختر دارد یکی معلم مدرسه ابتدایی است، دیگری موسیقیدان

17. Diana was a young mission school teacher convinced of her vocation to provide support for her schoolgirl pupils.
[ترجمه ترگمان]دیانا یک معلم مدرسه ماموریت جوان بود که به حرفه خود قانع شده بود تا از دانش آموزان دختر خود حمایت کند
[ترجمه گوگل]دیانا یک معلم مدرسه مأموریت جوان بود که متعهد به حمایت از دانش آموزان مدرسه بود

18. Jack Spencer was a high school teacher and a coach.
[ترجمه ترگمان]جک اسپنسر معلم دبیرستان و یه مربی بود
[ترجمه گوگل]جک اسپنسر معلم دبیرستانی و مربی بود

19. This volunteer was Edgar Derby, the high school teacher who would be shot to death in Dresden.
[ترجمه ترگمان]این داوطلب ادگار دربی بود، معلم دبیرستان که در درسدن به ضرب گلوله کشته می شد
[ترجمه گوگل]این داوطلب، ادگار دربی، معلم دبیرستانی بود که در شهر درسدن کشته شد

20. Among them was the high school teacher who was renting us a room.
[ترجمه ترگمان]در بین آن ها معلم دبیرستان بود که برای ما یک اتاق اجاره می کرد
[ترجمه گوگل]در میان آنها معلم دبیرستانی بود که ما یک اتاق را اجاره کردیم

21. Allan's experience as a primary school teacher is another rich source of ideas.
[ترجمه ترگمان]تجربه آلن به عنوان معلم مدرسه ابتدایی یک منبع غنی دیگر از ایده ها است
[ترجمه گوگل]تجربه آلان به عنوان یک معلم ابتدایی، یکی دیگر از منابع غنی ایده است

22. a persnickety school teacher.
[ترجمه ترگمان]معلم مدرسه persnickety
[ترجمه گوگل]یک معلم مدرسه ای غمگین

23. She loved her work as a nursery school teacher and the little ones in her care.
[ترجمه ترگمان]او از کارش مانند یک معلم مدرسه پرستاری و بچه های کوچک مراقبت می کرد
[ترجمه گوگل]او کار او را به عنوان یک معلم مدرسه مهد کودک و بچه های کوچک در مراقبت او دوست داشت

24. Teacher's shot dead A PRIMARY school teacher was shot dead in front of a class by her estranged husband yesterday.
[ترجمه ترگمان]روز گذشته یک معلم مدرسه PRIMARY به ضرب گلوله کشته شد یک معلم مدرسه PRIMARY در مقابل یک کلاس توسط شوهر estranged به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]یک مدرسه ابتدایی معلم روز گذشته در مقابل یک کلاس توسط شوهر عاشقانه اش کشته شد

25. Perhaps he or she was a junior high school teacher who once commented that your writing skills were far below average.
[ترجمه ترگمان]شاید او یک معلم دبیرستان بود که زمانی گفت که مهارت های نوشتاری شما به طور متوسط بسیار پایین است
[ترجمه گوگل]شاید او معلم دبیرستان بود که یک بار اظهار داشت که مهارت های نوشتاری شما خیلی کمتر از حد متوسط ​​است

26. Read in studio A grammar school teacher has been charged with indecency and assault offences against young boys.
[ترجمه ترگمان]در استودیو بخوانید یک معلم مدرسه دستور زبان به indecency و جرائم توهین به پسران جوان متهم شده است
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید یک معلم زبان دبیرستانی به اتهام ناراحتی و تجاوز به جرایم علیه پسران جوان متهم شده است

27. So too have the subjects which the primary school teacher is expected to cover.
[ترجمه ترگمان]بنابراین موضوعاتی که معلم مدرسه ابتدایی انتظار آن را دارند نیز وجود دارد
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب موضوعاتی را که معلم مدارس ابتدایی باید پوشش دهد، نیز داشته باشد

28. Her father, a primary school teacher, was also disappointed with her choice.
[ترجمه ترگمان]پدرش، یک معلم مدرسه ابتدایی، نیز از انتخاب خود ناامید شد
[ترجمه گوگل]پدرش، معلم ابتدایی، نیز با انتخاب او نا امید شد

29. Christine has been a nursery school teacher for 27 years, which undoubtedly helped.
[ترجمه ترگمان]کریستین ۲۷ سال است که معلم مدرسه است و بدون شک کمک کرده است
[ترجمه گوگل]کریستین 27 ساله معلم مدرسه مهد کودک است که بدون شک کمک می کند

30. I'm a retired school teacher.
[ترجمه ترگمان]من یک معلم مدرسه بازنشسته هستم
[ترجمه گوگل]من یک معلم مدرسه بازنشسته هستم


کلمات دیگر: