کلمه جو
صفحه اصلی

scofflaw


(عامیانه) قانون شکن (به ویژه قوانین رانندگی و مسکرات)، قانون شکن، ناق­ قانون

انگلیسی به فارسی

قانون شکن، ناقض قانون


ترسناک


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who habitually flouts or ignores laws or fails to pay penalties such as traffic fines.

• one who scornfully violates the law

جملات نمونه

1. The most disquieting thing about the scofflaw spirit is its extreme infectiousness . Only a terminally foolish society would sit still and allow it to spread indefinitely .
[ترجمه ترگمان]جالب ترین چیزی که در مورد آن روح قانون وجود دارد این است که its extreme است فقط یک جامعه ست - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]نگران کننده ترین چیز در مورد روح و جنجال، عفونت شدید آن است فقط یک جامعه نابهنگام احمقانه می تواند نشسته و اجازه دهد آن را به طور نامحدود گسترش می یابد

2. The most disquieting thing about the scofflaw spirit is its extreme infectiousness.
[ترجمه ترگمان]جالب ترین چیزی که در مورد آن روح قانون وجود دارد این است که its extreme است
[ترجمه گوگل]نگران کننده ترین چیز در مورد روح و جنجال، عفونت شدید آن است

3. Ironically, today's scofflaw spirit, whatever its undetermined origins, is being encouraged unwittingly by government at many levels.
[ترجمه ترگمان]به طور کنایه آمیزی، روح scofflaw امروز، هر چه منشا نامشخص آن باشد، ناخودآگاه توسط دولت در بسیاری از سطوح تشویق می شود
[ترجمه گوگل]به طرز وحشیانه ای، روحیه ناخوشایند امروز، هر کدام از ریشه های نامعلوم آن، ناخواسته توسط دولت در بسیاری از موارد تشویق می شود

4. "Shell' s scofflaw approach on Sakhalin II taints the reputation of all banks associated the project, " said Doug Norlen, policy director for Pacific Environment.
[ترجمه ترگمان]داگ Norlen، مدیر سیاست محیط آرام گفت: رویکرد پوسته سازی شل در ساخالین ضمیمه اعتبار همه بانک ها مربوط به پروژه است
[ترجمه گوگل]داگ نورلین، مدیر سیاست محیط اقیانوس آرام، گفت: 'رویکرد اسکولار شل در' ساخالین دوم 'شهرت همه بانک های مرتبط با پروژه را تحت تأثیر قرار می دهد

5. The most flagrant scofflaw of them all is the red - light runner.
[ترجمه ترگمان]The flagrant همه آن ها دونده قرمز روشن است
[ترجمه گوگل]کلاهبردار ترین آنها همه اینها دونده قرمز نور است

6. The scofflaw spirit is pervasive.
[ترجمه ترگمان]روح scofflaw فراگیر است
[ترجمه گوگل]روح جنجالی فراگیر است

7. And area folklore has them pegged as compulsive shoplifters, sugar addicts and tax scofflaws.
[ترجمه ترگمان]و فولکلور ناحیه آن ها را به عنوان shoplifters وسواسی، معتاد به شکر و مالیات معاف از مالیات حفظ کرده است
[ترجمه گوگل]و فولکلور منطقه آنها را به عنوان مغولداران اجباری، معتادان قند و مالیات غیر قانونی مرتبط می کند

8. Indeed, there are moments today- amid outlaw litter, tax cheating, illicit noise and motorized anarchy- when it seems as though the scofflaw represents the wave of the future.
[ترجمه ترگمان]در واقع، لحظاتی وجود دارد که در میان زباله غیرقانونی، تقلب مالیاتی، صدای غیر قانونی و هرج و مرج و هرج و مرج عمومی وجود دارد - زمانی که به نظر می رسد که scofflaw نشان دهنده موج آینده است
[ترجمه گوگل]در واقع، امروزه لحظات وجود دارد - در میان زباله های غیر قانونی، تقلب در مالیات، سر و صدای غیرقانونی و هرج و مرج موتورسیکلت - زمانی که به نظر می رسد همانطور که ناامیدی موج نشان دهنده موج آینده است

9. No one anticipates that a nation that supplies nuclear technology to a scofflaw could simply move in to claim it.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس پیش بینی نمی کند که ملتی که فن آوری هسته ای را تامین کند می تواند به سادگی بتواند آن را مطالبه کند
[ترجمه گوگل]هیچ کس پیش بینی نمی کند که یک کشور که فناوری هسته ای را به یک فناوری هسته ای متصل می کند، می تواند به راحتی آن را ادعا کند


کلمات دیگر: