• liberal policy, policy which allows questions criticism and discussion
open door policy
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Germany's open door policy is being threatened by tariffs imposed by their competitors.
[ترجمه ترگمان]سیاست دره ای باز آلمان توسط تعرفه های تحمیلی توسط رقبا تهدید می شود
[ترجمه گوگل]سیاست های باز درب آلمان با تعرفه های اعمال شده توسط رقبا خود تهدید می شود
[ترجمه گوگل]سیاست های باز درب آلمان با تعرفه های اعمال شده توسط رقبا خود تهدید می شود
2. Mao proposed the all - round open door policy andinto practice which is based upon self - reliance .
[ترجمه ترگمان]مایو سیاست دره ای باز را پیشنهاد می کند که مبتنی بر اتکا به نفس است
[ترجمه گوگل]مائو سیاست سیاست باز و همه جانبه را پیشنهاد داد که مبتنی بر اعتماد به نفس است
[ترجمه گوگل]مائو سیاست سیاست باز و همه جانبه را پیشنهاد داد که مبتنی بر اعتماد به نفس است
3. China's open door policy has proved to be a huge success.
[ترجمه ترگمان]سیاست دره ای باز چین موفقیت بزرگی را به اثبات رسانده است
[ترجمه گوگل]سیاست باز درب چین ثابت شده است که یک موفقیت بزرگ است
[ترجمه گوگل]سیاست باز درب چین ثابت شده است که یک موفقیت بزرگ است
4. What do you think of open Door Policy?
[ترجمه ترگمان]در مورد سیاست دره ای باز چه فکر می کنید؟
[ترجمه گوگل]نظر شما درباره سیاست باز درب چیست؟
[ترجمه گوگل]نظر شما درباره سیاست باز درب چیست؟
5. Subsequently, with its open door policy, China's rapid economic development has driven this increase in urbanization.
[ترجمه ترگمان]متعاقبا، با سیاست باز در آن، توسعه اقتصادی سریع چین این افزایش را در شهرنشینی برانگیخته است
[ترجمه گوگل]پس از آن، با سیاست باز درب آن، توسعه سریع اقتصادی چین این افزایش را در شهرنشینی به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]پس از آن، با سیاست باز درب آن، توسعه سریع اقتصادی چین این افزایش را در شهرنشینی به ارمغان آورده است
6. The rural area have completely changed since China carried economic reform and the open door policy.
[ترجمه ترگمان]منطقه روستایی از زمانی که چین اصلاحات اقتصادی و سیاست دره ای باز را انجام داده است، کاملا تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]منطقه روستایی به طور کامل تغییر کرده است، زیرا چین اصلاحات اقتصادی و سیاست باز درب را انجام داده است
[ترجمه گوگل]منطقه روستایی به طور کامل تغییر کرده است، زیرا چین اصلاحات اقتصادی و سیاست باز درب را انجام داده است
7. The rural workforce has been flowing into the cities ever since open door policy was adopted.
[ترجمه ترگمان]از زمان اتخاذ سیاست دره ای باز، نیروی کار روستایی به شهرها جاری شده است
[ترجمه گوگل]نیروی کار روستایی تا زمانی که سیاست درب باز پذیرفته شد، وارد شهرها شده است
[ترجمه گوگل]نیروی کار روستایی تا زمانی که سیاست درب باز پذیرفته شد، وارد شهرها شده است
8. Dr. Ho has extensive investments in China in support of the Open Door Policy.
[ترجمه ترگمان]دکتر هو سرمایه گذاری گسترده ای در چین در حمایت از سیاست دره ای باز دارد
[ترجمه گوگل]دکتر هو در سرمایه گذاری گسترده ای در چین در حمایت از سیاست درب باز است
[ترجمه گوگل]دکتر هو در سرمایه گذاری گسترده ای در چین در حمایت از سیاست درب باز است
9. I was then a strong supporter of America's Monroe Doctrine and the Open Door Policy.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان من طرفدار پروپا قرص دکترین Monroe آمریکا و سیاست دره ای باز بودم
[ترجمه گوگل]پس از آن من یک حامی قوی از دکترین مونرو آمریکا و سیاست درب باز شد
[ترجمه گوگل]پس از آن من یک حامی قوی از دکترین مونرو آمریکا و سیاست درب باز شد
کلمات دیگر: