کلمه جو
صفحه اصلی

nihil


(لاتین) هیچ، پوچ

انگلیسی به فارسی

(لاتین) هیچ، پوچ


نیهیل


انگلیسی به انگلیسی

• zero; nothing; lack of value (latin)

جملات نمونه

1. Nihil sub sole novum. Those who read Latin know what this means—"nothing new under the sun. "
[ترجمه ترگمان]Nihil sole آن هایی که لاتین می خوانند می دانند که این چه معنایی دارد - \"هیچ چیز جدیدی در زیر آفتاب نیست\"
[ترجمه گوگل]نیهیل زیر تنها نووم کسانی که لاتین را می خوانند می دانند که این بدان معنی است - چیزی جدید در زیر خورشید '

2. Used phosphoric acid, aluminum hydrate and nihil album as materials, a new type of anticorrosive pigment zine aluminium phosphate was prepared with coprecipitation method.
[ترجمه ترگمان]استفاده از فسفریک اسید، هیدرات آلومینیوم و سایر آلبوم ها به عنوان ماده، نوع جدیدی از پودر anticorrosive zine فسفات با روش coprecipitation تهیه شد
[ترجمه گوگل]اسید فسفریک اسید، آلومینیوم هیدرات و نیهیل به عنوان مواد اولیه، نوع جدیدی از رنگدانه ضد زنگ آلومینیوم فسفات zine با روش همرفتاری تهیه شد

3. Nihil. I felt very, very stupid among my new sophisticated New York friends.
[ترجمه ترگمان]Nihil من در میان دوستان جدیدم خیلی احساس حماقت می کردم
[ترجمه گوگل]نیهیل احساس کردم بسیار بسیار احمقانه در میان دوستان جدید نیویورک پیشرفته ام

4. I even spotted a warning sign, next to an elevator, that read, "Nihil obstat elevator. "
[ترجمه ترگمان]من حتی یک علامت هشدار دهنده را در کنار یک آسانسور که نوشته شده بود \"Nihil obstat\" دیدم
[ترجمه گوگل]من حتی یک علامت هشدار را در کنار یک آسانسور دیدم که نوشت: «آسانسور نیکل اوبونتس '

5. The Foreign Office was duly consulted, and gave its nihil obstat.
[ترجمه ترگمان]دفتر وزارت امور خارجه هم باید مشورت کرد و به هیچ وجه obstat نیست
[ترجمه گوگل]اداره امور خارجه به خوبی با وی مشورت کرد و به نیهیلا رسید

6. He had so much virtue while still a private citizen that someone who wrote about him said: 'quod nihil illi deerat ad regnandum praeter regnum' ['that he lacked nothing to reign but a kingdom'].
[ترجمه ترگمان]در حالی که هنوز یک شهروند خصوصی بود که کسی که در مورد او می نوشت، می گفت: \" هیچ چیز برای سلطنت وجود ندارد، بلکه یک پادشاهی است ]
[ترجمه گوگل]او فضیلت بسیار زیادی داشت و در عین حال یک شهروند خصوصی بود که کسی که دربارۀ او نوشت، گفت: «چی نیهیل دلیه داری و رجنتون پروتیر رنوم» [«او هیچ چیزی برای سلطنت نداشت، بلکه یک پادشاهی بود»]

7. Furthermore, this narrative strategy also uncovers Flaubert 's playful attitude towards the existential nihil, and thus helps the writer transcend and poeticize reality.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، این استراتژی داستانی همچنین نگرش playful Flaubert نسبت به موجودیت وجودی را آشکار می کند، و در نتیجه به نویسنده در برتری کردن و واقعیت گرایی کمک می کند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، این استراتژی روایی همچنین بازتاب نگرش بازیگری فلوبرت نسبت به نیهیل وجودی است و به این ترتیب به نویسنده کمک می کند که واقعیت را فراتر گذاشته و شعف دهد


کلمات دیگر: