کلمه جو
صفحه اصلی

nineties

انگلیسی به فارسی

دهه نود


انگلیسی به انگلیسی

• years from 1990-1999, decade of the 1990s

جملات نمونه

1. the nineties
سال های نود (مثلا1990 تا 1999 یا 1890 تا 1899)

2. America was far richer in the nineties.
[ترجمه ترگمان]آمریکا در دهه نود بسیار غنی تر بود
[ترجمه گوگل]امریکا در دهه نود به مراتب غنی تر بود

3. Temperatures were still in the high nineties.
[ترجمه ترگمان]دما هنوز در دهه نود میلادی بود
[ترجمه گوگل]درجه حرارت هنوز در دهه نود بود

4. The expression 'boy band' is a nineties coinage.
[ترجمه ترگمان]باند چهره پسر یک ضرب در دهه نود است
[ترجمه گوگل]عبارت 'پسر باند' یک قرعه کشی 90 ساله است

5. Recession in the early nineties put a damper on growth.
[ترجمه ترگمان]رکود اقتصادی در اوایل دهه نود به رشد اقتصادی انجامید
[ترجمه گوگل]رکود اقتصادی در اوایل دهه 90 میلادی موجب افزایش رشد اقتصادی شد

6. By this time she was in her nineties and needed help more and more frequently.
[ترجمه ترگمان]در این زمان او در دهه نود زندگی می کرد و نیاز به کمک بیشتر و بیشتر داشت
[ترجمه گوگل]در این زمان او در دهه ی نود بود و نیازمند کمک بیشتر و بیشتر بود

7. She was still hale and hearty in her nineties.
[ترجمه ترگمان]او هنوز در دهه نود بود و از ته دل شاد بود
[ترجمه گوگل]او هنوز در دهه ی نود و هشتاد و شش ساله بود

8. She was well into her nineties when she died.
[ترجمه ترگمان]وقتی که اون مرد، اون تو دهه نود بوده
[ترجمه گوگل]وقتی او درگذشت، به 90 سالگی او نزدیک شد

9. She lived on well into her nineties.
[ترجمه ترگمان]اون تو دهه نود زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او در 90 سالگی زندگی خود را ادامه داد

10. In the nineties most state-owned industries were sold off.
[ترجمه ترگمان]در دهه نود، بیشتر صنایع دولتی به فروش رفتند
[ترجمه گوگل]در دهه نود، بیشتر صنایع دولتی فروخته شد

11. He made his name in the nineties boy band Boyzone, before going on to a highly successful solo career.
[ترجمه ترگمان]او نام خود را در دهه نود میلادی به نام Boyzone در دهه نود میلادی به کار برد
[ترجمه گوگل]او قبل از رفتن به یک حرفه ای انفرادی بسیار موفق، نام خود را در دهه ی نوزدهم پسر Boyzone زد

12. The temperature must be in the nineties today.
[ترجمه ترگمان]دمای هوا باید امروزه در دهه نود باشد
[ترجمه گوگل]دما باید در دهه 90 میلادی باشد

13. My grandfather was in his early nineties when he died.
[ترجمه ترگمان]پدربزرگم وقتی مرد، تو دهه نود بود
[ترجمه گوگل]پدربزرگ من در اوایل دهه نود بود که درگذشت

14. Congress finally outlawed speaking honoraria in the early nineties.
[ترجمه ترگمان]سرانجام کنگره honoraria در اوایل دهه نود را غیرقانونی اعلام کرد
[ترجمه گوگل]در نهایت کنگره در اوائل دهه نود، مجاز به صدور قطعنامه بود

15. The fashion for the gentler Nineties is generally for lower heels.
[ترجمه ترگمان]مد برای the ملایم تر به طور کلی برای پاشنه های پایین تر است
[ترجمه گوگل]مد برای دهه های شلوغ به طور کلی برای پاشنه های پایین است

پیشنهاد کاربران

دهه ی نود میلادی


کلمات دیگر: