استخوانی، سخت، سختیده، hard : متصلب، پینه خورده
sclerous
استخوانی، سخت، سختیده، hard : متصلب، پینه خورده
انگلیسی به فارسی
( indurated ، hard =) متصلب، پینه خورده
sclerous
انگلیسی به انگلیسی
• hard, rigid, indurated; bony
کلمات دیگر:
( indurated ، hard =) متصلب، پینه خورده
sclerous