• pay a visit, go visit (someone)
pay a call
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. He decided to pay a call on Tommy Cummings.
[ترجمه ترگمان]اون تصمیم گرفت که به \"تامی Cummings\" زنگ بزنه
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت برای تامی کامینگز تماس بگیرد
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفت برای تامی کامینگز تماس بگیرد
2. If you leave your address, I'll pay a call on you when I'm in the area.
[ترجمه ترگمان]اگر address را ترک کنی، وقتی در این منطقه هستم، بهت زنگ می زنم
[ترجمه گوگل]اگر آدرس خود را ترک کنید، زمانی که من در آن منطقه هستید، به شما تلفن میفرستم
[ترجمه گوگل]اگر آدرس خود را ترک کنید، زمانی که من در آن منطقه هستید، به شما تلفن میفرستم
3. Excuse me for a minute — I must pay a call of nature before we leave.
[ترجمه ترگمان]یک دقیقه مرا ببخشید، قبل از رفتن باید یک سری به طبیعت بزنم
[ترجمه گوگل]برای یک لحظه از من بپرسید - قبل از ترک، من باید یک تماس طبیعت را بپردازم
[ترجمه گوگل]برای یک لحظه از من بپرسید - قبل از ترک، من باید یک تماس طبیعت را بپردازم
4. Excuse me for a minute — I must pay a call before we go out.
[ترجمه ترگمان]یه دقیقه منو ببخشید قبل از اینکه بریم بیرون باید یه زنگ بزنم
[ترجمه گوگل]برای یک لحظه از من بپرسید - قبل از اینکه بیرون بیایم، باید یک تماس تلفنی بپردازم
[ترجمه گوگل]برای یک لحظه از من بپرسید - قبل از اینکه بیرون بیایم، باید یک تماس تلفنی بپردازم
5. They decided to pay a call on their friends while they were in the district.
[ترجمه ترگمان]آن ها تصمیم گرفتند تا زمانی که در این منطقه بودند با دوستان خود تماس بگیرند
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند در حالی که در منطقه بودند، تماس تلفنی با دوستان خود بپردازند
[ترجمه گوگل]آنها تصمیم گرفتند در حالی که در منطقه بودند، تماس تلفنی با دوستان خود بپردازند
6. Excuse me a minute — I must pay a call before we set off.
[ترجمه ترگمان]یه دقیقه منو ببخشید قبل از اینکه راه بیفتیم باید یه زنگ بزنم
[ترجمه گوگل]یک لحظه را ببخشید - قبل از اینکه ما بگذاریم باید یک تماس تلفنی بپردازیم
[ترجمه گوگل]یک لحظه را ببخشید - قبل از اینکه ما بگذاریم باید یک تماس تلفنی بپردازیم
7. I shall pay a call on my friend tomorrow.
[ترجمه ترگمان]فردا به دوستم تلفن خواهم زد
[ترجمه گوگل]من فرد دیگری می خواهم به دوست خود بپردازم
[ترجمه گوگل]من فرد دیگری می خواهم به دوست خود بپردازم
8. They have to pay a call on an old friend of theirs tonight.
[ترجمه ترگمان]امشب باید به یکی از دوستان قدیمی آن ها زنگ بزنند
[ترجمه گوگل]آنها باید یک دوست قدیم از امشب بخوانند
[ترجمه گوگل]آنها باید یک دوست قدیم از امشب بخوانند
9. Tom left to pay a call. He should be back soon.
[ترجمه ترگمان]تام رفت زنگ بزند اون باید به زودی برگرده
[ترجمه گوگل]تام برای پرداخت یک تماس باقی ماند او باید به زودی بازگردد
[ترجمه گوگل]تام برای پرداخت یک تماس باقی ماند او باید به زودی بازگردد
10. used with some nouns to show that you are giving or doing the thing mentioned I'll pay a call on my friends.
[ترجمه ترگمان]با برخی اسم ها استفاده می شود تا نشان دهد که شما کاری را انجام می دهید و یا انجام می دهید، به دوستانم زنگ می زنم
[ترجمه گوگل]با برخی از اسم ها استفاده می شود تا نشان دهد که شما در حال دادن یا انجام دادن موارد ذکر شده، تماس تلفنی خود را با دوستان خود می پردازید
[ترجمه گوگل]با برخی از اسم ها استفاده می شود تا نشان دهد که شما در حال دادن یا انجام دادن موارد ذکر شده، تماس تلفنی خود را با دوستان خود می پردازید
11. Having met his hero one evening at a small gathering, he was invited to pay a call the following week.
[ترجمه ترگمان]یک روز عصر که در یک گردهمایی کوچک به قهرمان خود پیوست، از او دعوت شد که هفته بعد یک تماس تلفنی بدهد
[ترجمه گوگل]او یک شب در یک جلسه کوچک با قهرمان خود ملاقات کرد و از هفته بعد خواسته شد که با او تماس بگیرد
[ترجمه گوگل]او یک شب در یک جلسه کوچک با قهرمان خود ملاقات کرد و از هفته بعد خواسته شد که با او تماس بگیرد
12. And then one night, one bright and starlit night, a true free dragon came by to pay a call.
[ترجمه ترگمان]و بعد یک شب، یک شب درخشان و روشن، یک اژدهای آزاد آزاد برای پرداخت یک تلفن آمد
[ترجمه گوگل]و پس از آن یک شب، یک شب روشن و ستاره دار، یک اژدها آزاد واقعی برای پرداخت یک تماس آمد
[ترجمه گوگل]و پس از آن یک شب، یک شب روشن و ستاره دار، یک اژدها آزاد واقعی برای پرداخت یک تماس آمد
پیشنهاد کاربران
Pay a call تماس گرفتن
Pay a visit
ملاقات کردن
Pay a visit
ملاقات کردن
کلمات دیگر: