ناخوشایند
uninterestingly
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• in a boring manner, in a manner which does not arouse interest
جملات نمونه
1. He talks uninterestingly in boring cliches.
[ترجمه ترگمان]او با uninterestingly در کلیشه های کسل کننده صحبت می کند
[ترجمه گوگل]او بی کلامانه در کلیشه های خسته کننده صحبت می کند
[ترجمه گوگل]او بی کلامانه در کلیشه های خسته کننده صحبت می کند
2. He talks uninterestingly in boring cliche & 1 & s.
[ترجمه ترگمان]او در سخنان کلیشه ای \"& ۱ s\" صحبت می کند
[ترجمه گوگل]او در مورد خسته کننده 1 ثانیه صحبت می کند
[ترجمه گوگل]او در مورد خسته کننده 1 ثانیه صحبت می کند
3. Later, the game CD in the home plays uninterestingly, he looks for a classmate to borrow again, perhaps let mom buy.
[ترجمه ترگمان]بعدها سی دی بازی در خانه uninterestingly بازی می کند، او به دنبال یک همکلاسی است که دوباره قرض بگیرد، شاید اجازه دهد که مامان خرید کند
[ترجمه گوگل]بعدها، سی دی بازی در خانه به نظر می رسد علاقه مند نیست، او به دنبال یک همکلاسی برای قرض گرفتن دوباره، شاید اجازه دهید مادر خرید
[ترجمه گوگل]بعدها، سی دی بازی در خانه به نظر می رسد علاقه مند نیست، او به دنبال یک همکلاسی برای قرض گرفتن دوباره، شاید اجازه دهید مادر خرید
4. For anything other than uninterestingly simple skills, that's a lot of work–which means it's expensive.
[ترجمه ترگمان]برای هر چیزی بجز مهارت های ساده، کار زیادی است - که به این معناست که هزینه زیادی دارد
[ترجمه گوگل]برای هر چیزی غیر از مهارتهای ساده و بی نظیر، کار زیادی است که به این معنی است که گران است
[ترجمه گوگل]برای هر چیزی غیر از مهارتهای ساده و بی نظیر، کار زیادی است که به این معنی است که گران است
5. Those women who were so uninterestingly preoccupied with marriage in their early 20s now seem somewhat smarter in retrospect. Or at least more shrewd.
[ترجمه ترگمان]آن زن هایی که در اوایل دهه بیست سالگی در ازدواج با ازدواج سر و کار داشتند، اکنون کمی از گذشته باهوش تر به نظر می رسیدند یا حداقل باهوش تر
[ترجمه گوگل]آن زنانی که در ابتدای دهه 20 تاکنون علاقه زیادی به ازدواج داشتند، اکنون به نظر می رسد تا حدودی هوشمندانه به نظر می رسند یا حداقل شجاعتر
[ترجمه گوگل]آن زنانی که در ابتدای دهه 20 تاکنون علاقه زیادی به ازدواج داشتند، اکنون به نظر می رسد تا حدودی هوشمندانه به نظر می رسند یا حداقل شجاعتر
6. More generally, Chomsky suggests that the law of effect when applied to humans is either trivially true, trivially or uninterestingly true, or scientifically robust and obviously false.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی چامسکی پیشنهاد می کند که قانون تاثیر در زمانی که برای انسان ها اعمال می شود یا به طور جزیی صادق است، به طور منظم صادق است، یا به طور علمی مقاوم است و مشخصا اشتباه است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، چامسکی معتقد است که قانون اثر هنگامی که به انسان اعمال می شود، به طور کلی درست است، به طور بی اهمیت یا غیرقابل باور درست است، یا از لحاظ علمی قوی و آشکارا دروغ است
[ترجمه گوگل]به طور کلی، چامسکی معتقد است که قانون اثر هنگامی که به انسان اعمال می شود، به طور کلی درست است، به طور بی اهمیت یا غیرقابل باور درست است، یا از لحاظ علمی قوی و آشکارا دروغ است
کلمات دیگر: