دارای تخم حشره (به ویژه شپش)، رشک دار، رشک زده
nitty
دارای تخم حشره (به ویژه شپش)، رشک دار، رشک زده
انگلیسی به فارسی
دارای تخم حشره (بهویژه شپش)، رشک دار، رشک زده
ناتیک
انگلیسی به انگلیسی
صفت ( adjective )
حالات: nittier, nittiest
حالات: nittier, nittiest
• : تعریف: full of lice or lice eggs.
• full of lice eggs
جملات نمونه
1. to get down to the nitty gritty
مبانی و اصول را مورد ملاحظه قرار دادن
2. Where to get the nitty gritty on spicy cheddar grits?
[ترجمه ترگمان]در کجا می تواند لوازمی که می تواند برایتان مفید باشد را به هم بخورد؟
[ترجمه گوگل]از کجا بدست میآید؟
[ترجمه گوگل]از کجا بدست میآید؟
3. Let's get down to the nitty gritty in this discussion.
[ترجمه ترگمان]بیایید به لوازمی که در این بحث نیاز داریم برسیم
[ترجمه گوگل]بیایید در این بحث به این موضوع بپردازیم
[ترجمه گوگل]بیایید در این بحث به این موضوع بپردازیم
4. Histories make men wise; poems nitty ; the mathematics subtile; natural philosophy deep; moral grave; logic and rhetoric able to contend.
[ترجمه ترگمان]تواریخ، مردم را خردمند، اشعار، ریاضیات، فلسفه طبیعی عمیق، گور اخلاقی، منطق و فصاحت قادر به مدعی ساختن
[ترجمه گوگل]تاریخ ها را مردان عاقلانه؛ شعرهای ناطق؛ ریاضیات لطیف؛ فلسفه طبیعی عمیق؛ قبر اخلاقی؛ منطق و سخنوری قادر به متقاعد کردن
[ترجمه گوگل]تاریخ ها را مردان عاقلانه؛ شعرهای ناطق؛ ریاضیات لطیف؛ فلسفه طبیعی عمیق؛ قبر اخلاقی؛ منطق و سخنوری قادر به متقاعد کردن
5. Let's get down to the nitty - gritty . Who's going to pay for the renovations ?
[ترجمه ترگمان]بیا بریم به خاک nitty چه کسی تاوان تعمیرات را می دهد؟
[ترجمه گوگل]بیایید به دهن کجی برویم چه کسی برای بازسازی پرداخت می کند؟
[ترجمه گوگل]بیایید به دهن کجی برویم چه کسی برای بازسازی پرداخت می کند؟
6. Let's get to the nitty - gritty.
[ترجمه ترگمان]بیایید به لوازمی که نیاز داریم برسیم
[ترجمه گوگل]بیایید به نیت - رگبار برویم
[ترجمه گوگل]بیایید به نیت - رگبار برویم
7. Cheque books at the ready, pop kids, here comes the nitty gritty.
[ترجمه ترگمان]کتاب های Cheque در حال حاضر، بچه های پاپ آپ، این کتاب می تواند مفید باشد
[ترجمه گوگل]چک کردن کتاب ها در بچه های آماده، پاپ، در اینجا می آید گودال کمی
[ترجمه گوگل]چک کردن کتاب ها در بچه های آماده، پاپ، در اینجا می آید گودال کمی
8. The city's newspapers still attempt to get down to the nitty gritty of investigative journalism.
[ترجمه ترگمان]روزنامه های شهر هنوز تلاش می کنند تا به زمینه کاربردی و کاربردی روزنامه نگاری دست پیدا کنند
[ترجمه گوگل]روزنامه های این شهر هنوز سعی دارند تا روزنامه نگاری تحقیقی تحقیق کنند
[ترجمه گوگل]روزنامه های این شهر هنوز سعی دارند تا روزنامه نگاری تحقیقی تحقیق کنند
9. I like doing business with people who get right to the nitty - gritty.
[ترجمه ترگمان]من دوست دارم کاری را با افرادی که درست و زبر هستند انجام دهم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم با افرادی که قصد خرید نوشیدنی را دارند، کار کنند
[ترجمه گوگل]من دوست دارم با افرادی که قصد خرید نوشیدنی را دارند، کار کنند
10. We are agreed in principle so let's now discuss the nitty gritty.
[ترجمه ترگمان]ما در اصل با هم توافق کرده ایم، بنابراین اجازه دهید در مورد این که می تواند مفید باشد بحث کنیم
[ترجمه گوگل]ما در اصل به توافق رسیده ایم، بگذارید در مورد ریزه کاری های کمیاب بحث کنیم
[ترجمه گوگل]ما در اصل به توافق رسیده ایم، بگذارید در مورد ریزه کاری های کمیاب بحث کنیم
کلمات دیگر: