کلمه جو
صفحه اصلی

tessellated

انگلیسی به فارسی

تسلط دار، با موزاییک فرش کردن، با موزاییک زینت دادن، بصورت سنگهای چهارگوش کوچک دراوردن


انگلیسی به انگلیسی

• formed from mosaics

جملات نمونه

1. Inside was a red and white tessellated floor.
[ترجمه ترگمان]داخل اتاق یک طبقه سرخ و سفید بود
[ترجمه گوگل]در داخل یک طبقه تسللت قرمز و سفید بود

2. Normally, the whole of a floor is tessellated.
[ترجمه ترگمان]در حالت عادی کل یه طبقه هم \"tessellated\" - ه
[ترجمه گوگل]به طور معمول، کل طبقه تسلط دارد

3. Pollen morphology of 10 plant species in tessellated meadow of Inner Mongolia was observed and described particularly under Scanning Electronic Microscope(SEM).
[ترجمه ترگمان]مورفولوژی گرده ۱۰ گونه گیاهی در مرغزار tessellated مغولستان مرکزی مشاهده شد و به ویژه در مورد میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)توضیح داده شد
[ترجمه گوگل]مورفولوژی گرده 10 گونه گیاهی در مزرعه تونل انجنیری مغولستان مشاهده شد و به ویژه تحت میکروسکوپ الکترونی اسکن (SEM) توصیف شد

4. Shadows fell in tessellated patterns of grey and black.
[ترجمه ترگمان]سایه ها در الگوهای خاکستری و سیاه به زمین افتادند
[ترجمه گوگل]سایه ها در الگوهای تیزه ای خاکستری و سیاه رنگ افتاده اند

5. The screen facade is formed by a tessellated pattern made up by physical plastic bodies.
[ترجمه ترگمان]نمای خارجی صفحه با الگوی tessellated که توسط بدن پلاستیکی گرفته شده است شکل می گیرد
[ترجمه گوگل]نمای نمادین با یک الگوی تسلیت ساخته شده توسط اجسام پلاستیکی فیزیکی تشکیل شده است

6. The building is decorated with tessellated plates of aluminium, a pattern inspired by the geometry of an insulin crystal and the musharabiya latticework of the region's past.
[ترجمه ترگمان]ساختمان با صفحات tessellated از آلومینیوم تزئین شده است که یک الگو از هندسه یک بلور انسولین و the latticework از گذشته منطقه الهام گرفته شده است
[ترجمه گوگل]این ساختمان با صفحات تسلسلی از آلومینیوم تزئین شده است، الگوی هندسی یک کریستال انسولین و شبکه مشارابیا در گذشته منطقه است

7. The main house of the villa had two heated rooms with a tessellated pavement, part of which survived.
[ترجمه ترگمان]خانه اصلی ویلای دو اتاق گرم با pavement داشت که بخشی از آن زنده مانده بود
[ترجمه گوگل]خانه اصلی ویلا دارای دو اتاق گرم با یک روکش تسلل بود که بخشی از آن جان سالم به در برد

8. This is especially true if a small area only has been tessellated.
[ترجمه ترگمان]این مساله به ویژه در صورتی درست است که یک ناحیه کوچک تنها مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]این به خصوص اگر یک منطقه کوچک فقط تسلط داشته باشد درست است

9. She would hear tile swirl of water from the downstairs washroom, his footsteps on the tessellated floor of the hall.
[ترجمه ترگمان]صدای شلپ شلپ آب از دستشویی طبقه پایین را می شنید، صدای قدم های او در طبقه همکف سرسرا
[ترجمه گوگل]او سر و صدای کاشی آب را از کف دستشویی پایین می کشد، قدم هایش را بر روی کف تسلسل سالن

10. I promised to have a look at the dig and point out where the tessellated pavement should be.
[ترجمه ترگمان]قول داده بودم نگاهی به زمین بیندازم و ببینم که پیاده رو کجا باید باشد
[ترجمه گوگل]من وعده داده ام تا نگاهی به حفاری و اشاره به جاده های جانبی تسهیل شده داشته باشم

11. In computer drawing, generally, curves are represented by line segments and surfaces are tessellated up with small plane patches.
[ترجمه ترگمان]در طراحی کامپیوتری، به طور کلی، منحنی ها به وسیله بخش های خطی نمایش داده می شوند و سطوح با تکه های صفحه کوچک ایجاد می شوند
[ترجمه گوگل]در نقاشی کامپیوتری، به طور کلی، منحنی ها توسط بخش های خط نشان داده می شوند و سطوح با تکه های هواپیما کوچک تسلط می یابند

12. In order to illustrate the accuracy and effectiveness of the approach, two simulations of straight line braking were conducted on split and tessellated road surfaces, respectively.
[ترجمه ترگمان]به منظور نشان دادن دقت و کارایی روش، دو شبیه سازی از ترمز خط مستقیم بر روی سطوح جاده اسپلیت و tessellated انجام شد
[ترجمه گوگل]به منظور نشان دادن دقت و کارآیی روش، دو شبیه سازی ترمز راست بر روی سطح جاده های شکسته و جاده ای انجام شد

13. One possible natural explanation is that the "road" is an example of tessellated pavement, a natural phenomenon.
[ترجمه ترگمان]یک توضیح طبیعی ممکن این است که \"جاده\" نمونه ای از سنگفرش tessellated، یک پدیده طبیعی است
[ترجمه گوگل]یک توضیح طبیعی ممکن است این است که جاده یک نمونه از پیاده رو تسلیت است که یک پدیده طبیعی است

14. On the source data level, the vertices are assembled and tessellated .
[ترجمه ترگمان]در سطح داده های منبع، ریوس جمع می شوند و tessellated
[ترجمه گوگل]در سطح داده ها منبع، رأس ها جمع می شوند و تسلط دارند


کلمات دیگر: