گشاده دست، دست و دل باز، سخاوتمند، سخی، بخشنده، علنی، دست باز، گشاده دست، گشاده کف، بخشنده
openhanded
گشاده دست، دست و دل باز، سخاوتمند، سخی، بخشنده، علنی، دست باز، گشاده دست، گشاده کف، بخشنده
انگلیسی به فارسی
گشاده دست، سخاوتمند، بخشنده، علنی
openhanded، سخاوتمند، بخشنده، گشاده دست
انگلیسی به انگلیسی
• generous
صفت ( adjective )
مشتقات: openhandedly (adv.), openhandedness (n.)
مشتقات: openhandedly (adv.), openhandedness (n.)
• : تعریف: tending to give to others; generous.
• مترادف: bounteous, bountiful, free-handed, generous, liberal, magnanimous
• متضاد: close-fisted, hard-fisted, tightfisted
• مشابه: benevolent, bighearted, extravagant, giving, lavish, munificent, prodigal, unselfish
• مترادف: bounteous, bountiful, free-handed, generous, liberal, magnanimous
• متضاد: close-fisted, hard-fisted, tightfisted
• مشابه: benevolent, bighearted, extravagant, giving, lavish, munificent, prodigal, unselfish
- Her openhanded parents could always be relied on to help her out of financial difficulty.
[ترجمه ترگمان] والدینش همیشه می توانستند برای کمک به او از مشکلات مالی به او تکیه کنند
[ترجمه گوگل] پدر و مادرش باز هم می توانند برای کمک به او از مشکلات مالی متکی باشند
[ترجمه گوگل] پدر و مادرش باز هم می توانند برای کمک به او از مشکلات مالی متکی باشند
مترادف و متضاد
Synonyms: altruistic, benevolent, big, big-hearted, bountiful, charitable, considerate, giving, helpful, hospitable, kind, kindhearted, kindly, liberal, magnanimous, philanthropic, thoughtful, unselfish
جملات نمونه
1. Compare this with the rather more obvious open-hand attack to the face.
[ترجمه ترگمان]این را با حمله به صورت کاملا آشکار و آشکار نسبت به صورت مقایسه کنید
[ترجمه گوگل]این مقایسه را با حمله ناخودآگاه دست چپ به چهره مقایسه کنید
[ترجمه گوگل]این مقایسه را با حمله ناخودآگاه دست چپ به چهره مقایسه کنید
2. Nevertheless my problems with my master's open-handed generosity persisted.
[ترجمه ترگمان]با این حال، مشکلات من با دست باز و آزاد ارباب من باقی ماند
[ترجمه گوگل]با این وجود مشکلات من با سخاوتمندانه دست اندرکاران کارشناسی ارشدم همچنان ادامه داشت
[ترجمه گوگل]با این وجود مشکلات من با سخاوتمندانه دست اندرکاران کارشناسی ارشدم همچنان ادامه داشت
3. Martha's a very open-handed, generous person.
[ترجمه ترگمان]مار تا خیلی سخاوتمند و بخشنده است
[ترجمه گوگل]مارتا یک فرد بسیار سخاوتمند و سخاوتمند است
[ترجمه گوگل]مارتا یک فرد بسیار سخاوتمند و سخاوتمند است
4. It is fanciful to assume that a tight-fisted state will produce open-handed citizens.
[ترجمه ترگمان]این تصور واهی است که فرض کنیم که یک دولت tight، شهروندان آزاد را تولید خواهد کرد
[ترجمه گوگل]تصور این است که یک دولت فشرده، شهروندان آزاد را تولید خواهد کرد
[ترجمه گوگل]تصور این است که یک دولت فشرده، شهروندان آزاد را تولید خواهد کرد
5. Not a punch; an open-handed slap to the side of the face.
[ترجمه ترگمان]نه یک مشت، یک سیلی با دست باز به طرف صورتش
[ترجمه گوگل]نه پانچ؛ یک دستگیره باز به طرف چهره
[ترجمه گوگل]نه پانچ؛ یک دستگیره باز به طرف چهره
6. Therefore I command you to be openhanded toward your brothers and toward the poor and needy in your land.
[ترجمه ترگمان]از این رو به شما دستور می دهم که به طرف brothers و به فقرا و needy در سرزمین خود حرکت کنید
[ترجمه گوگل]بنابراین من به شما دستور می دهم که به سوی برادران شما و به فقرا و نیازمندان در سرزمین خود باز گردد
[ترجمه گوگل]بنابراین من به شما دستور می دهم که به سوی برادران شما و به فقرا و نیازمندان در سرزمین خود باز گردد
7. Rather be openhanded and freely lend him whatever he needs.
[ترجمه ترگمان]به جای آن که به او پول قرض بدهد و هر چه لازم داشته باشد به او قرض بدهد
[ترجمه گوگل]در عوض باز و آزادانه به او قرض بدهد
[ترجمه گوگل]در عوض باز و آزادانه به او قرض بدهد
8. Accepting attractive wisdom, Fashionable and openhanded design style reflects refined atmosphere of life in which you become ecstatic.
[ترجمه ترگمان]پذیرفتن این روش هوشمندانه، سبک طراحی Fashionable و openhanded، فضای عالی زندگی را منعکس می کند که در آن به وجد آمده بودید
[ترجمه گوگل]پذیرش عقلانیت جذاب، سبک طراحی مدرن و باز، نشان دهنده فضای تصفیه شده زندگی است که در آن شما تبدیل به عجیب و غریب می شوید
[ترجمه گوگل]پذیرش عقلانیت جذاب، سبک طراحی مدرن و باز، نشان دهنده فضای تصفیه شده زندگی است که در آن شما تبدیل به عجیب و غریب می شوید
9. The wholesale houses are not openhanded with credit for unproved shops.
[ترجمه ترگمان]خانه های عمده فروشی با اعتبار دکان های unproved تزیین نشده اند
[ترجمه گوگل]خانه های عمده فروشی با اعتبار برای مغازه های نامناسب باز نمی شود
[ترجمه گوگل]خانه های عمده فروشی با اعتبار برای مغازه های نامناسب باز نمی شود
10. She is also openhanded, we always share everything with each other when we are together.
[ترجمه ترگمان]او همچنین openhanded است، ما همیشه وقتی با هم هستیم همه چیز را با هم تقسیم می کنیم
[ترجمه گوگل]او نیز باز است، ما همیشه با همدیگر با یکدیگر همکاری می کنیم
[ترجمه گوگل]او نیز باز است، ما همیشه با همدیگر با یکدیگر همکاری می کنیم
11. Current sportswear not only are comfortable, durable and make athletes easy to exert sport' s abilities, but also take on natures of art and look beautiful, openhanded and are of individualities.
[ترجمه ترگمان]لباس های ورزشی فعلی نه تنها راحت، بادوام هستند و ورزش کاران را به راحتی قادر می سازد تا توانایی های ورزشی خود را اعمال کنند، بلکه به طبیعت هنر نیز توجه داشته باشند و به نظر زیبا، openhanded و of نگاه کنند
[ترجمه گوگل]ورزشی فعلی نه تنها راحت، با دوام و ورزشکاران را آسان می کند توانایی های ورزشی را اعمال می کند، بلکه طبیعت هنر را نیز به نمایش می گذارد و به زیبایی، جذابیت و منحصر به فرد بودن می پردازد
[ترجمه گوگل]ورزشی فعلی نه تنها راحت، با دوام و ورزشکاران را آسان می کند توانایی های ورزشی را اعمال می کند، بلکه طبیعت هنر را نیز به نمایش می گذارد و به زیبایی، جذابیت و منحصر به فرد بودن می پردازد
پیشنهاد کاربران
بخشنده
سخاوتمند
دست و دل باز
گشاده دست، بخشنده، سخاوتمند
کلمات دیگر: