کلمه جو
صفحه اصلی

schooldays

انگلیسی به فارسی

روزهای مدرسه


انگلیسی به انگلیسی

• period of time that one learns in school, period of time during which one attends school
your schooldays are the period of your life when you are at school.

جملات نمونه

1. I often reflect on my schooldays.
[ترجمه ترگمان]اغلب در مدرسه آموخته بودم
[ترجمه گوگل]من اغلب در مدرسه های من بازتاب می کنم

2. Some people feel nostalgia for their schooldays.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم برای مدرسه رفتن احساس دلتنگی می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از افراد برای مدرسه هایشان احساس دلتنگی می کنند

3. This feeling was a hangover from her schooldays.
[ترجمه ترگمان]این احساس از مدرسه آموخته بود
[ترجمه گوگل]این احساس خفگی از روزهای مدرسه بود

4. Her schooldays had definitely not been the happiest days of her life.
[ترجمه ترگمان]دانش اموزان مدرسه به طور حتم شادترین روزه ای زندگیش نبود
[ترجمه گوگل]مدرسه های او قطعا شادترین روزهای زندگی او نبود

5. I have never subscribed to the view that schooldays are the happiest days of your life.
[ترجمه ترگمان]من هیچ وقت با این نظر موافق نیستم که مدرسه schooldays شادترین روزه ای زندگی شماست
[ترجمه گوگل]من هرگز به این دیدگاه موافق نیستم که روزهای مدرسه شادترین روزهای زندگی شما است

6. My own schooldays prejudiced me against all formal education.
[ترجمه ترگمان]مدرسه آموخته بودم که در برابر همه تعلیمات رسمی از من دفاع کنند
[ترجمه گوگل]دوره های تحصیلات من در برابر آموزش های رسمی من را متاثر می کند

7. His schooldays were a torment.
[ترجمه ترگمان]مدرسه ای که در مدرسه آموخته بود عذاب بود
[ترجمه گوگل]مدرسه های او عذاب بود

8. A few years ago Tom Brown's Schooldays was serialised on television.
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش خانه تام براون در تلویزیون پخش شد
[ترجمه گوگل]چند سال پیش Schooldays تام براون در تلویزیون پخش شد

9. She hadn't seen Laura since her schooldays.
[ترجمه ترگمان]از وقتی که از مدرسه آموخته بود لورا را ندیده بود
[ترجمه گوگل]او از روزهای مدرسه او لورا را ندیده بود

10. That song threw my mind back to my schooldays.
[ترجمه ترگمان]این آهنگ ذهنم را به مدرسه آموخته بود
[ترجمه گوگل]این آهنگ ذهن من را به مدرسه های من پرتاب کرد

11. My interest in stamp collecting dated from my schooldays.
[ترجمه ترگمان]علاقه من به تمبر جمع شدن از مدرسه آموخته بود
[ترجمه گوگل]علاقه من به جمع آوری تمبر از روزهای مدرسه من است

12. Hollinger was a no-hoper from his early schooldays.
[ترجمه ترگمان]از مدرسه آموخته بود که از مدرسه آموخته بود
[ترجمه گوگل]هولنینگر از روزهای مدرسه ابتدایی خود، از برنامه نویسان بود

13. The friendships formed in her schooldays proved to be the most enduring.
[ترجمه ترگمان]دوستی که در مدرسه آموخته بود، بسیار بادوام بود
[ترجمه گوگل]دوستی هایی که در مدرسه های او شکل گرفته است ثابت شده است که پایدار ترین

14. Some children spent their entire schooldays in unrelieved misery.
[ترجمه ترگمان]بعضی از بچه ها از دوران مدرسه مدرسه گذشتند
[ترجمه گوگل]بعضی از کودکان تمام وقت مدرسه خود را در بدبختی بی رحمانه گذرانده اند


کلمات دیگر: