کلمه جو
صفحه اصلی

schoolhouse


ساختمان مدرسه، ساختمان یاعمارت اموزشگاه، خانه مدیراموزشگاه

انگلیسی به فارسی

ساختمان یا عمارت اموزشگاه،خانه مدیر اموزشگاه


مدرسه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a building used for a school.

• building used as a school
a schoolhouse is a building that is used as a school; used in american english.
building used as a school

جملات نمونه

1. a schoolhouse
ساختمان مدرسه

2. He appointed the schoolhouse as the place for the meeting.
[ترجمه ترگمان]او مدرسه را به عنوان محل ملاقات انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]او مدرسه را به عنوان محل جلسه تعیین کرد

3. McCreary lives in a converted schoolhouse outside Charlottesville.
[ترجمه ترگمان]McCreary در مدرسه converted خارج از Charlottesville زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]McCreary در یک مدرسه تبدیل شده در خارج از Charlottesville زندگی می کند

4. They bought an old schoolhouse to live in and built a workshop in the basement.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک مدرسه قدیمی را خریدند تا در آنجا زندگی کنند و کارگاهی در زیرزمین ساختند
[ترجمه گوگل]آنها یک مدرسه قدیمی برای زندگی کردن و ساخت یک کارگاه در زیر زمین خریداری کردند

5. He joined the resistance and hid in the schoolhouse in the village of Glabbeeck.
[ترجمه ترگمان]او به مقاومت پیوست و در حیاط مدرسه در روستای of پنهان شد
[ترجمه گوگل]او به مقاومت پیوست و در مدرسه در روستای Glabbeeck مخفی شد

6. The schoolhouse lay some distance off along the curving bay.
[ترجمه ترگمان]محوطه مدرسه کمی دورتر از خلیج امتداد داشت
[ترجمه گوگل]مدرسه در حوالی خلیج انحنای فاصله کمی دارد

7. The local kids went to a tiny one-room schoolhouse in a shack that still stands next to the old mill site.
[ترجمه ترگمان]بچه های محلی به یک مدرسه کوچک اتاق در یک کلبه رفتند که هنوز در محل آسیاب قدیمی قرار دارد
[ترجمه گوگل]بچه های محلی به یک مدرسه کوچک یک اتاق کوچک رفتند و در کنار هم قرار گرفته بودند

8. It is simple: a schoolhouse desk and bench, pierced by a pole wrapped tightly with a flame-licked flag.
[ترجمه ترگمان]ساده است: یک میز مدرسه و نیمکت، با یک تیر چوبی که با یک پرچم سفید پوشیده شده باشد
[ترجمه گوگل]این یک میز و نیمکت مدرسه ای است که یک قطب پیچیده شده با پرچم شعله ای پر شده است

9. Sometimes it is a stone schoolhouse with tall windows.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها مدرسه یک مدرسه سنگی است که پنجره های بلند دارد
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات این یک مدرسه سنگی با پنجره های بلند است

10. They has no own the schoolhouse and the equipments.
[ترجمه ترگمان]اونا مدرسه و تجهیزات رو ندارن
[ترجمه گوگل]آنها خانه مدرسه و تجهیزات خود را ندارند

11. The schoolhouse had been partly furnished by the managers.
[ترجمه ترگمان]مدرسه تا حدی توسط مدیران مبله شده بود
[ترجمه گوگل]مدرسه تا حدودی توسط مدیران تأسیس شده است

12. Then Alfred went musing into the deserted schoolhouse. He was humiliated and angry.
[ترجمه ترگمان]آن وقت آلفرد غرق فکر به مدرسه خلوت مدرسه شد او تحقیر شده و خشمگین بود
[ترجمه گوگل]سپس آلفرد رفت و به مدرسه برکنار شد او تحقیر شد و عصبانی شد

13. The little country schoolhouse was heated by an old - fashioned, pot - bellied stove.
[ترجمه ترگمان]مدرسه مدرسه کوچک توسط یک اجاق کهنه و اجاق گرم گرم شده بود
[ترجمه گوگل]مدرسه کوچک کشور توسط یک اجاق گاز قدیمی و با ظرفیت پخت و پز گرم شد

14. The roof of the schoolhouse is covered with snow.
[ترجمه ترگمان]سقف مدرسه پوشیده از برف است
[ترجمه گوگل]سقف مدرسه با برف پوشیده شده است

15. On the roof of the schoolhouse some pigeons were softly cooing, and I said to myself.
[ترجمه ترگمان]روی پشت بام مدرسه چند کبوتر کبوتران با ملایمت حرف می زدند و من به خودم گفتم:
[ترجمه گوگل]در پشت بام خانه مدرسه بعضی از کبوتر ها به آرامی با هم صحبت می کردند و من به خودم گفتم


کلمات دیگر: