زده، رهن دادن، گرو گذاشتن
pawned
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• mortgaged as security for loan
جملات نمونه
1. she pawned her overcoat and bought bread with the money
پالتو خود را گرو گذاشت و با پول آن نان خرید.
کلمات دیگر:
زده، رهن دادن، گرو گذاشتن