کلمه جو
صفحه اصلی

terpsichorean


وابسته به رقص، رقصنده، رقاص، رقصگر

انگلیسی به فارسی

وابسته به رقص، رقاص


terpsichorean


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or relating to dancing.
اسم ( noun )
• : تعریف: one who dances; dancer.

• of dancing

جملات نمونه

1. His fiancee is a promissing young terpsichorean.
[ترجمه ترگمان]نامزد او a جوان promissing است
[ترجمه گوگل]نایب او یک ترپسکیور جوان است

2. Young lady man is a promising young terpsichorean .
[ترجمه ترگمان]خانم جوان جوان نوید بخش است
[ترجمه گوگل]مرد جوان بانوی جوان Terpsichorean جوان امیدوار کننده است

3. His fiancee is a promising young terpsichorean .
[ترجمه ترگمان]نامزد او یک دختر جوان امیدوار کننده است
[ترجمه گوگل]نایب او ترپسچرین جوان امیدوار کننده است

4. The reviewers lauded the ballet troupe for its terpsichorean artistry.
[ترجمه ترگمان]The از گروه باله برای هنرمندی terpsichorean قدردانی کردند
[ترجمه گوگل]این کارشناسان به خاطر کارآفرینی ترپسیهوری، گروه کارهای باله را تقدیر کردند

5. He is famous as a eximious terpsichorean .
[ترجمه ترگمان]به نام a eximious معروف است
[ترجمه گوگل]او مشهور به عنوان Terpsichorean exigious است

6. She is a gifted terpsichorean.
[ترجمه ترگمان] اون دختر باهوشی هست
[ترجمه گوگل]او یک Terpsichorean باهوش است

7. I have a dream that I can organize Chinese artists and vocalists, musicians and terpsichorean to give Aids Benefit Concerts all over the world.
[ترجمه ترگمان]من یک رویا دارم که می توانم هنرمندان چینی و خوانندگان، موسیقی دانان و terpsichorean را سازماندهی کنم تا در سراسر جهان در کنسرت های خیریه شرکت کنند
[ترجمه گوگل]من یک رویا هستم که می توانم هنرمندان و خواننده های چینی، موسیقیدانان و Terpsichorean را سازماندهی کنم تا کنسرت های مزایای AIDS در سراسر جهان انجام شود


کلمات دیگر: