کلمه جو
صفحه اصلی

exploiter


بهره بردار، استخراج کننده، سوء استفاده کننده

انگلیسی به فارسی

بهره‌بردار، استخراج‌کننده، سوء استفاده‌کننده


استثمارگر


انگلیسی به انگلیسی

• one who utilizes for profit, one who exploits people or resources
you refer to people as exploiters when they use other people or things in order to make money in an uncaring way.

جملات نمونه

1. Fertilizers are short-term exploiters, a reflection of man's mind, his greed for financial profit.
[ترجمه ترگمان]کودها عبارت است از استثمار کنندگان کوتاه مدت، بازتابی از ذهن انسان، حرص و طمع او برای سود مالی
[ترجمه گوگل]کود، بهره برداری کوتاه مدت، بازتاب ذهن انسان، حرص و طمع خود برای سود مالی است

2. Violence is not the monopoly of the exploiters and as such the exploited can use it too and, moreover, ought to use it when the moment arrives. Che Guevara
[ترجمه ترگمان]خشونت، انحصار استثمارگران نیست و به همین دلیل سو استفاده از آن نیز می تواند از آن استفاده کند و علاوه بر آن، باید از آن استفاده کند چه گوارا
[ترجمه گوگل]خشونت انحصار استثمارگران نیست و به همین ترتیب استثمارگران می توانند از آن استفاده کنند و علاوه بر آن باید از زمان استفاده از آن استفاده کنند چه گوارا

3. Instead, it is a relationship of exploiter and exploited, oppressor and oppressed.
[ترجمه ترگمان]در عوض، آن یک رابطه بین exploiter و استثمار شده، ظالم و ستمدیده است
[ترجمه گوگل]در عوض، این رابطه استثمارگر و استثمارگر، ستمگر و ستمدیده است

4. Regarding this he proposed that the exploiter must have the worldwide basis vision.
[ترجمه ترگمان]با توجه به این موضوع، وی پیشنهاد کرد که exploiter باید دیدگاه پایه جهان را داشته باشند
[ترجمه گوگل]با توجه به این امر، او پیشنهاد کرد که استثمارگر باید دیدگاه مبنایی جهانی داشته باشد

5. This class is both a labour and an exploiter time, both a builder and a dependant.
[ترجمه ترگمان]این کلاس هم یک کار است و هم یک زمان exploiter، هم سازنده و هم وابسته
[ترجمه گوگل]این کلاس هم کارگر و هم زمان استثمارگر است، هم سازنده و هم وابسته

6. Through survey, exploiter can be fully aware of dissatisfactory places in website's design and amend them.
[ترجمه ترگمان]از طریق بررسی، exploiter می تواند به طور کامل از مکان های dissatisfactory در طراحی وب سایت و اصلاح آن ها آگاه باشد
[ترجمه گوگل]از طریق نظرسنجی، بهره برداری می تواند به طور کامل از مکان های ناراضی در طراحی وب سایت آگاه باشد و آنها را اصلاح کند

7. Mao Ze - dong is the exploiter of China's socialist modernization cause.
[ترجمه ترگمان]Mao Ze - بزرگ ترین عامل مدرن سازی سوسیالیستی چین است
[ترجمه گوگل]مائو زدونگ استثمارگر مدرنیزاسیون سوسیالیست چین است

8. Sukarno went beyond Gandhi to declare war on the foreign exploiters.
[ترجمه ترگمان]Sukarno فراتر از گاندی رفت تا اعلان جنگ با استثمارگران خارجی را اعلام کند
[ترجمه گوگل]سوکارنو فراتر از گاندی رفت تا جنگ را با استثمارگران خارجی اعلام کند

9. Sometimes they successfully slowed or blocked the path of the conquistadores when these exploiters were out to do their worst.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات آن ها با موفقیت سرعت خود را کم کرده یا مسیر of را مسدود کرده بودند، زمانی که این استثمارگران به بدترین شکل عمل خود را انجام می دادند
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات آنها با موفقیت راه اندازی کنسول ها را مسدود کرده یا مسدود کردند، زمانی که این استثمارگران نتوانستند بدترین کارها را انجام دهند

10. It abandons the attempt to detect a class struggle between exploiters and exploited within advanced capitalism.
[ترجمه ترگمان]این گروه، تلاش برای تشخیص یک کش مکش طبقاتی بین استثمارگران و استثمار در نظام سرمایه داری پیشرفته را رها می کند
[ترجمه گوگل]این تلاش برای شناسایی مبارزه طبقاتی میان استثمارگران و بهره برداری از سرمایه داری پیشرفته را رد می کند

11. The first action I was involved in was an attack on a local exploiter.
[ترجمه ترگمان]اولین کاری که من در آن دخیل بودم، حمله ای به یک exploiter محلی بود
[ترجمه گوگل]اولین اقدام من درگیر این بود که حمله به یک استثمار محلی بود

12. Endeavoring to aggregate four kinds of person: the wisdom, the doer, the amiable and the exploiter.
[ترجمه ترگمان]برای جمع کردن چهار نوع فرد: خرد، فاعل، دوستداشتنی و the
[ترجمه گوگل]تلاش برای جمع کردن چهار نوع شخص: خرد، سازنده، مهربان و استثمارگر

13. Moliere was not only a comprehensive person in classical literature an exploiter in modern literature.
[ترجمه ترگمان]مولیر تنها شخص جامعی در ادبیات کلاسیک به شمار نمی آمد
[ترجمه گوگل]مولیر نه تنها یک فرد جامع در ادبیات کلاسیک بود و نه استثمارگر در ادبیات مدرن

14. The law itself in this country has been used to serve the foreign exploiter.
[ترجمه ترگمان]این قانون در این کشور برای خدمت به the خارجی مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]قانون خود در این کشور برای خدمت به استثمارگر خارجی استفاده شده است

پیشنهاد کاربران

بهره بردار
استثمارگر
سواستفاده کننده


کلمات دیگر: