کلمه جو
صفحه اصلی

be in two minds

انگلیسی به انگلیسی

• be ambivalent, have mixed feelings

جملات نمونه

1. I was in two minds about leaving London; my friends were there, but at the same time I really wanted to work abroad.
[ترجمه ترگمان]من در دو فکر بودم که لندن را ترک کنم، دوستان من آنجا بودند، اما در عین حال دلم می خواست در خارج از کشور کار کنم
[ترجمه گوگل]من در مورد دویدن در لندن بودم دوستان من آنجا بودند، اما در عین حال من واقعا می خواستم به خارج از کشور کار کنم

2. I was in two minds about the book .
[ترجمه Mohammad sahraei] من در مورد کتاب دوبه شک بودم .
[ترجمه ترگمان]من دوتا فکر در مورد کتاب داشتم
[ترجمه گوگل]من در مورد این کتاب دو ذهن داشتم

3. I was in two minds about whether to go with him.
[ترجمه Kimia] درباره این که با او بروم یا نه ، دو دل بودم
[ترجمه ترگمان]من در دو فکر بودم که با او بروم یا نه
[ترجمه گوگل]من در مورد اینکه آیا با او می روم در ذهنم بود

4. I was in two minds whether or not to come this morning.
[ترجمه ترگمان]من در دو فکر بودم که امروز صبح بیایم یا نه
[ترجمه گوگل]من دو تا ذهن داشتم که این صبح یا نه

5. We are in two minds whether to accept the proposal.
[ترجمه ترگمان]ما در دو ذهن هستیم که آیا پیشنهاد را قبول کنیم یا نه
[ترجمه گوگل]ما این دو را می پذیریم که آیا پیشنهاد را قبول کنیم

6. Like many parents, I am in two minds about school uniforms.
[ترجمه ترگمان]مثل خیلی از والدین من دوتا فکر در مورد لباس مدرسه دارم
[ترجمه گوگل]مانند بسیاری از والدین، من در مورد دوچرخه مدرسه در ذهنم هستم

7. I was in two minds about leaving London: my friends were there, but the job abroad was a good one.
[ترجمه ترگمان]در دو فکر بودم که لندن را ترک کنم؛ دوستان من آنجا بودند، اما کار در خارج هم خوب بود
[ترجمه گوگل]من در مورد دویدن در لندن بودم که دوستانم آنجا بودند، اما کار در خارج از کشور خوب بود

8. This time she seemed to be in two minds about what to do.
[ترجمه ترگمان]این بار به نظر می رسید که در دو فکر است که چه باید کرد
[ترجمه گوگل]این بار او به نظر می رسید که در مورد آنچه که باید انجام دهد، در ذهن است

9. I am in two minds whether to change the engine or repair it.
[ترجمه ترگمان]من دو فکر دارم که موتور را عوض کنم یا تعمیر کنم
[ترجمه گوگل]من در ذهن دارم که آیا موتور را عوض کنم و یا تعمیر کنم

10. In her own cottage a few miles away the witch Agnes Nitt was in two minds about her new pointy hat.
[ترجمه ترگمان]او در کلبه خود چند مایل دورتر از آن ساحره، اگنس Nitt بود که کلاه نوک تیزش را به دو تن کرده بود
[ترجمه گوگل]در کلبه ی خود چند مایل دور، آگنس نیت جادوگر در مورد کلاه پدال جدید خود، دو ذهن داشت

11. Please be warned: they are capable of getting through that gap which you are in two minds about bothering to block.
[ترجمه ترگمان]لطفا به آن ها هشدار داده شود: آن ها قادر به عبور از این شکاف هستند که شما در دو ذهن خود برای ایجاد مزاحمت ایجاد کرده اید
[ترجمه گوگل]لطفا هشدار داده شود که آنها قادر به از بین بردن این شکاف هستند که شما در مورد دوگانگی برای جلوگیری از آن اختلاف نظر دارید

12. Do you know, he was in two minds about accepting?
[ترجمه ترگمان]میدونی، اون دوتا فکر در مورد قبول کردن داشت؟
[ترجمه گوگل]آیا می دانید، او در مورد پذیرش دو ذهن بود؟

13. They were not to be in two minds.
[ترجمه ترگمان]قرار نبود دو نفر در ذهن هم باشند
[ترجمه گوگل]آنها در دو ذهن نیستند

14. For a second he was in two minds about it.
[ترجمه ترگمان]برای یک لحظه در آن باره فکر می کرد
[ترجمه گوگل]برای دومین بار در مورد آن دو ذهن داشت

پیشنهاد کاربران

دودل بودن، شک داشتن

Be unable to decide what you think about sth, or whether to do sth or not.

دو به شک بودن در مورد چیزی


کلمات دیگر: